درباره Ērānšahr، خوانش ها و یاداشت هایی از یک ایران دوستِ دانش آموخته نرم افزار و نه یک ایران شناس یا باستان شناس یا زبان شناس ... امید است به یاری یزدان درست و سودمند باشد.
اندر بایستگیِ پارسیگ آگاهی
زبانِ «پارسی» دنبالهی زبانِ «پارسیگ» (پهلوی) و آن نیز دنبالهی زبانِ «پارسه» (پارسیِ باستان) است. زینرو، پارسیشناسی بی پارسیگ شناسی شدنی نباشد. با پارسیگآگاهی است که به شناختی ژرف از پارسی توان دست یازیدن. چه نه تنها از چشمِ پارسیگ به پارسی نگریستن نگریستن به جان و جهانِ خویش با چشمانِ خویشتن است که با پارسیگدانی است که اندریافتِ چگونگیِ دستورِ زبانِ پارسی آسان شود و بسیاری از گرههای ناگشوده نیز گشوده گردد.
نوشته بالا از این پیوند و اینجا برداشته شده اند.
نوشته نگاره بالا، به هام دبیره، یکی از ۷ دبیره (خطی) است که در دوران ساسانی و تا ۳۰۰ سال پس از یورش عرب ها به کار می رفته است. در آن واژه uzvān pārsīk نوشته شده است. uzvān همان واژه زبان امروزی و pārsīk نیز همان پارسیک است.
سامان حسنی (مردمشناس، دبیر پیشین ادبیات و علوم انسانی): زبان پهلوی یا پارسیِ میانه نزدیک به یک هزاره زبان رسمی دو خاندان ایرانیِ اشکانی و ساسانی بوده است. واژههای فراوانی از زبانهای اوستایی و پارسی باستان به زبان پهلوی رسیده و از آنجا وارد زبان پارسی نو (امروزی) شدهاند.
همچنان که سنگریزههای کف رودخانه هر چه بیشتر در گذر آب باشند بیشتر سابیده میشوند، واژهها هم در درازای زمان هرچه بیشتر به کار گرفته شوند کوتاهتر میشوند. بر این پایه، در گذرِ طبیعی واژهها از پهلوی به پارسی نو دگرگونیهایی رخ داده است:
نخست اینکه گاهی واکی [حرفی] از واژه افتاده و آن را کوتاهتر نموده است. برای نمونه افتادن واک “الف” از آغاز شمار بسیاری از واژهها مانند “اَسوار” که شده “سوار” و “اُشتر” که شده “شتر”. از دیگر نمونه ها در زیر آمده اند:
ایار= یار
اَمرتات= اَمرداد (اَاَمرداد)
اَبام= وام
اَزیر= زیر
اَیات = یاد
اُشتر خار= تیغ شتری
اِشکم = شکم
اِشکفت= شِکُفت، شکوفه زد
اِشنفت= شِنُفت، شنید
اِشکِس = شِکَست
گل کاسه اِشکنه = شقایق
اسپید= سفید
اِشکار= شکار (در نمونهی کِوک اشکار= شکار کبک)
دوم، افتادن واک “خ” در واژههایی که واک “خ” پیش از واک” َش” باشد. مانند
کوخشان= کوشان
سیاوخش= سیاوش
آتخش= آتش
زردخشت = زردشت
پخشه= پشه
در گویشهای روستایی همچنان واک “خ” در اندکی از واژهها کاربرد دارد. چنانچه “پشه” را “پخشه” میگویند.
سوم، افتادن واک “گ” و “ک” از پایان واژهها. مانند
پریگ= پری
آهوگ= آهو
داروگ= دارو
داناک= دانا
بازوک = بازو
چهارم، پیشوند “اَ” یکی از نشانههای نایی در زبان پهلوی است که در پارسی نو یا افتاده یا جایش را به نشانههای “نا” یا “بی” داده است. مانند
اَکار= ناکارامد (غیر فعال)
اَبون= بی بن (بون= بُن)
اَبیم= نترس
اَسر= بیسر، بیآغاز
اَشایست= ناشایست
“عیار” همان “ایار” پهلوی است که در پارسی نو “الف” آن افتاده و شده “یار”. در این واژه هم مانند بسیاری واژههای دیگر واک عربی “ع” جایگزین واک “الف” شده است. پیشوند “اَ” در آغاز شماری از واژهها نشان نایی [نفی] است. مانند اَنیران (نا ایرانی یا غیر ایرانی)، اَدان (نادان)، اَکار (ناکارامد، غیر فعال) و اَاَمرداد (بیمرگی، جاودانگی). بایستی به هوش باشیم که افتادن “الف” اگر نشان نایی باشد، چم واژه را وارونه میکند. پس میبایست پنجمین ماه سال را “اَاَمرداد” نوشت نه “اَمرداد”.
پنجم، پیشوند “اَپی” که در زبان پهلوی نشانه نایی است در پارسی نو به دیسه “بی” کوتاه شده است. مانند
اَپیهوش= بیهوش
اَپیستون= بیستون
اَپیگاس= بیگاه، بیموقع
اَپیگومان= بیگمان
نوشته های بالا، تنها بخشی از دگردیسی های زبان پارسیگ به پارسی امروزی است که از اینجا برداشته شده اند.
دبیره های ایرانی - هام دبیره - بخش یکم
دبیره های ایرانی - هام دبیره - بخش دوم
دبیره های ایرانی - هام دبیره - بخش سوم
دبیره های ایرانی - هام دبیره - بخش چهارم
اگر می خواهید بدون گنگی پهلوی خوانی را بیاموزید، پیش نهاد می کنم آموزش های استاد فریدون جنیدی و نَسک ایشان به نام نامه پهلوانی را از اینترنت دریافت کنید و آنها را بخوانید. برای من که دانش آموخته زبان شناسی، ادبیات نیستم، پهلوی خوانی سخت است ولی با سخت بودن، پهلوی خوانی برای ما بیگانه نیست.
بارگیری «نامه پهلوانی» فریدون جنیدی
کانال یوتیوب: فیلم های آموزش پهلوی خوانی فریدون جنیدی - تارنمای: بنیاد نیشابور
زبانِ پارسیگ (پهلوی): دستورِ زبان، واژهسازی و واجشناسی» چاپ شد
پهلوی آسان: آموزش زبان فارسی میانه ساسانی - نشر اساطیر
روان شاد استاد بهرام فره وشی نَسک (کتاب) خود، فرهنگ فارسی به پهلوی، گفته اند که بسیاری از واژگان از یاد رفته پارسی را، که اصل آنها در این فرهنگ یافت می شود، را می توان امروزه به کار ببریم. فارسی میانه مادر فارسی امروزی است و همانگونه که در بالا دید، واژگان امروزی بسیار نزدیک به پارسی میانه است.
مطلبی دیگر از این انتشارات
به کارگیری هوش مصنوعی در خواندن دست نوشته های باستانی
مطلبی دیگر از این انتشارات
کاربران فضای مجازی درباره «نشاط» چه گفتند؟
مطلبی دیگر از این انتشارات
اویم ایوک - کهن ترین فرهنگ (واژه نامه) ایرانی