درباره Ērānšahr، خوانش ها و یاداشت هایی از یک ایران دوستِ دانش آموخته نرم افزار و نه یک ایران شناس یا باستان شناس یا زبان شناس ... امید است به یاری یزدان درست و سودمند باشد.
تسخیر یمن از سوی ساسانیان برای یاری به یمنیان
در دوران شاهنشاهی خسرو انوشیروان دادگر یا خسرو یکم ، حبشی ها که هم پیمان کشور روم بوده اند به یمن یورش می برند و این کشور را تسخیر می کند. پادشاه یمن از خسرو انوشیروان شاهنشاه ایران، درخواست کمک می کند و شاه ساسانی درخواست او را می پذیرد.
حبشه ای ها (اتیوپی ها) که ترسایی (مسیحی) بودند، یمن را تسخیر کردند و پادشاه حبشه که ابرهه نام داشت، فرمانروایی خود را در یمن استوار نمود و کلیساهایی در صنعا (پایتخت یمن) بنا کرد. امپراتور (شاهنشاه) روم از این داستان خشنود و انوشیروان ناخرسند شد، این بود که پناهنده شدن شاهزاده مزبور را به کار گرفت و سرداری به نام وهریز را با سپاهی برای تسخیر یمن راهی کرد.
بویه که به وهریز یا وهرِز نیز شناخته شده است، یک اسپهبد ایرانی از مردمان دیلم بود که در سال ۵۷۰ ترسایی به فرماندهی سپاهی از ایران در زمان شاهنشاهی خسرو یکم، یمن را تسخیر کرد و آن را بخشی از شاهنشاهی ایران کرد. پس از پیروزی،
نام و نیای وی با دگرگونی هایی ثبت شدهاست. برخی وی را وهرز پسر کامکار از سواران و بزرگان عجم و از خاندانهای بزرگ دانستهاند و برخی دگر وی را «خرزاد» یا «فرزخزاد» پسر نرسی کامگار نواده جاماسپ برادر قباد یکم که چو انوشیروان وی را با سپاه به یمن بفرستاد، مرتبه وهرزی بدو داد. یعنی وهرز نام وی نیست بلکه مقامی است که انوشیروان بدو اعطا کرد. برخی نیز وهرز را نام وی و نیایش را بهآفرید پسر ساسان دانستهاند.
در سال ۵۷۰ ترسایی (میلادی) سپاه حبشه به سرکردگی ابرهه بنای دستاندازی را به سرزمین یمن گذاشتند. مردم یمن سیف بن ذی یزن را - که در ادبیات عرب بسیار مشهور است و یکی از پادشاهان حمیری یمن بودهاست - به دربار انوشیروان فرستادند و از انوشیروان برای از میان بردن حبشیان یاری خواستند. انوشیروان با بزرگان دربار خود مشورت کرد و آنان گفتند در زندان گروهی از بزهکاران هستند که میتوان آنها را فرستاد، اگر کشته شوند، زیانی نرسد و اگر پیروز شوند، کشوری را به دست آوردهایم. خسرو این رأی را پسندید و تعداد ۸۰۰ محکوم به مرگ را به سرداری وهرز دیلمی با هشت کشتی به یمن فرستاد.
وهرز همین که به یمن رسید، دستور داد تا کشتی ها یی را که ایشان را آورده بود بسوزانند تا لشکریان وی دیگر امیدی به بازگشت نداشته باشند. فرمانده حبشیان زمانی که این گروه اندک را دید، اعتنایی نکرد ولی از آن سو، بسیاری از مردم یمن که از بیداد حبشیان به تنگ آمده بودند، با لشکریان ایران همپا و همراه شدند.
شمارِ (تعداد) این گروه را پنجاه هزار تن نوشتهاند. مردم به فرماندهی این گروه توانستند حبشیان را از یمن بیرون کنند و هتا (حتی) آنها را دنبال کردند و تا حبشه تاخت و تازهایی نمودند و سیف بن ذی یزن را به پادشاهی یمن نشاندند. بدین سان (به این ترتیب) از آن پس یمن فرمانبردار ایران شد و سیف بن ذی یزن نیز باج (خراج) به دربار ایران می فرستاد.
نگاره زیر از تاریخ بلعمی، پیروزی وهریز (سوی چپ) بر مسروق (راست) را نشان می دهد.
در ویدیو زیر، نخست تسخیر یمن به دست حبشیان و سپس به دست سربازان ساسانی که از تیسفون بیرون می آیند تا به کشتی ها رفته و از راه دریای پارس به خلیج عدن و سپس صنعا پایتخت یمن بروند را نشان می دهد.
برگرفته از وهریز - ویکی پدیا فارسی
دکتر زرین کوب در کتاب دو قرن سکوت در صفحه ۳۲ به وهرز دیلمی اشاره کرده اند
در کتاب تاریخ طبری ترجمه ابوالقاسم پاینده جلد دوم صفحه ۶۹۰
تاریخ تمدن ایران ساسانی سعید نفیسی صفحه ۱۷۷
ارتش ایران ساسانی دیوید نیکل ترجمه محمد آقاجری
مطلبی دیگر از این انتشارات
من و قلعه رودخان یهویی
مطلبی دیگر از این انتشارات
یادگار زَریران - کهن ترین سوگنامه ایرانیان
مطلبی دیگر از این انتشارات
جشین تیرگان