درباره Ērānšahr، خوانش ها و یاداشت هایی از یک ایران دوستِ دانش آموخته نرم افزار و نه یک ایران شناس یا باستان شناس یا زبان شناس ... امید است به یاری یزدان درست و سودمند باشد.
ریشه واژه های اسب، شیداسب، اصطبل، آخور
واژه اسب در زبان اوستایی اَسپَ (aspa) و در زبان پهلوی اَسپْ (asp) گفته می شود. نگاره زیر و از بالا به پایین واژه اَسپَ در اوستایی و اَسپْ در پهلوی را به دین دبیره و هام دبیره نشان می دهند. در گشته دبیره ساسانی واژه اَسپْ به ریخت ??? نوشته می شود.
ریشه واژه اَسپَ اوستایی از واژه اَسْ اوستایی است که به چم (معنی) با شتاب و تند و تیز است، همانگونه که اسب ها با شتاب و تند می دوند. نگاره زیر چگونگی نوشتن واژه اَسْ اوستایی به دین دبیره را نشان می دهد.
واژه اصطبل (اسطبل - استبل) وام واژه ای است که از راه زبان عربی وارد فارسی شده است و ریشه آن واژه لاتینی Stabulum است. ریشه این واژه لاتین نیز به اصل هندواروپایی *-ste-dhlo بازمیگردد که به چم ایستادنگاه است و بخش نخست آن ste، همریشه با «ایستادن» فارسی است. واژه ایستادن که از ریشه اوستایی سْتِ ste است در زبان پهلوی به گونه اِسْتِ و به گونه اِستاتَنْ (اِستادَنْ) گفته می شود.
دکتر منوچهر آریان پور کاشانی در فرهنگ ریشه های هند و اروپایی زبان فارسی رویه ۸۷، ریشه واژه لاتین را با واژه اوستایی اَسپُ سْتَنَ (aspo stana) جایگاه نگهداری اسب و گَوُ سْتَنَ (gavo stana) جایگاه نگهداری گاو هم ریشه می داند.
همچنین در پارسی واژه ستور به چم اسب و چهارپا (چارپا) و ستوران به چم اسبان و چهارپایان (چارپایان) است که در زبان پهلوی به گونه سْتُر (stōr) گفته می شده است و از این رو واژگان ستورگاه، ستورخانه و همچنین آخور، آخورگاه به اصطبل اشاره دارند. واژه آخور در زبان پهلوی آخْوَر (āxwarr) گفته می شده است. در نگاره زیر نخستین واژه سْتُر (stōr) و دومین آخْوَر (āxwarr) به زبان پهلوی و هام دبیره نشان داده شده است.
واژه آخور همچنین به گشته دبیره ساسانی به ریخت ???? نوشته می شود. همچنین واژه آخور با واژگان ئاخور، ئاخوور، ئاخر در کردی مرکزی، واژه اَخور (axûr)در کردی شمالی، آخور در پشتو همریشه است.
واژه آخور در ارمنی کهن به ریخت اَخُر (axor) و یا اَخوری (axuri) و در سریانی کلاسیک به گونه (ʾāḵwar) ܐܟܘܪ وام گرفته از پارسی میانه هستند. خود واژه پارسی میانه برگرفته از کارواژه خوردن (xordan) است که بایستی از ریشه پیش-ایرانی -hwar* (خوردن) باشد.
داستان ایران - دفتر یکم - نشر بنیاد نیشابور - فریدون جنیدی - رویه ۲۰۹
فرهنگ ریشه های هند و اروپایی زبان فارسی - جهاد دانشگاهی واحد اصفهان - منوچهر آریان پور کاشانی - رویه ۸۷
در زمان ساسانیان هفت دبیره (دَبیرَگ یا واژه خط امروزی) بوده که هر یک برای کاری به کار می رفته است. امروزه سه تا از این هفت دبیره به مارسیده که دین دبیره برای نگارش اوستا، هام دبیره برای نگارش نَسْکْ ها (کتاب ها) و نامه و اندرزهای موبدان زرتشتی و گشته دبیره (مانند ???) برای سنگ نبشه های زمان ساسانی به کار می رفته است. دین دبیره برای نگارش اوستا، نَسْکِ مزدیسنان (پیروان زرتشت) است که در زمان ساسانیان ساخته شده است.
مطلبی دیگر از این انتشارات
دانشمندان ایرانی پیش از اسلام
مطلبی دیگر از این انتشارات
آموزش دبیره میخی هخامنشی - بخش دوم
مطلبی دیگر از این انتشارات
سنگ نوشته جزیره خارک