درباره Ērānšahr، خوانش ها و یاداشت هایی از یک ایران دوستِ دانش آموخته نرم افزار و نه یک ایران شناس یا باستان شناس یا زبان شناس ... امید است به یاری یزدان درست و سودمند باشد.
سنگ نبشه شاپور سگانشاه به گشته دبیره ساسانی
بر کاخ تَچَر تخت جمشید چندین سنگنبشته از روزگار هخامنشی از داریوش بزرگ و خشایارشا هخامنشی برجای مانده است. به جز سنگنبشتههای میخی، از روزگاران پسین چندین سنگنبشته به خط و زبان پهلوی ساسانی بر روی ستونِ ورودی اواخشتری (جنوبی) کاخ نامبرده شده، از شاهپور سکانشاه فرزند هرمز دوم شاهنشاه، (برادر شاهپور دوم) و دیگری از سلوک دبیر به دستور شاهپور سکانشاه برجای مانده است که در سال ۱۸۱۱ ترسالیی به پیدایی آمد.
شاپور سکانشاه فرمانروای سیستان، پسر هرمز دوم و برادر شاپور دوم
از درونمایه این سنگنبشتههای پهلوی نمایان میشود که در روزگار ساسانیان به پارسه ( تخت جمشید) سد (صد) ستون و در زبان پارسی میانه، سَت ستون می گفته اند.
از روزگار دیلمیان دو سنگنبشته از عضدالدوله به خط کوفی و زبان عربی، و سنگنبشته دیگری از بهائدوله دیلمی برجای مانده است.
سنگ نبشتههای کوچک دیگری نیز بر دیوار کاخ داریوش بزرگ کنده اند به سال ۸۸۱ ه.ق که از شاهزادگان تیموری همچون ابراهیم سلطان (۸۱۶- ۸۲۶ه.خ) که درمیان این شاهزادگان سنگنبشتهی خط ثلث نامبرده، که سروده سعدی را بر دیواره این کاخ کنده است جالب است.
كرا داني از خسروان عجم ز عهد فريدون و ضحاك و جم
كه بر تخت ملكش نيامد زوال؟ ز دست حوادث نشد پايمال؟
نه بر باد رفتي سحرگاه و شام سرير سليمان عليه السلام؟
به آخر نديدي كه بر باد رفت؟ خنك آن كه با دانش (و) داد رفت
الا تا درخت كرم پروري كه بي شك بر كامراني خوری
نگاره زیر، سنگنبشته شاهپور سکانشاه و سلوک دبیر به دبیره (خط) و زبان پارسی میانه در تخت جمشید را نشان می دهد. در زمان ساسانیان هفت دبیره بود که تنها سه تا از آنها به ما رسیده است که آنها: هام دبیره برای نگارش دفتر و نسک ها (کتاب)، گشته دبیره که برای کنده کاری بر روی سنگ ها و ستون ها و دین دبیره برای نگارش اوستا هستند.
نوشته سنگ نبشته
۱ - ماه سپَندَرمَد اَبَر سال II (دو) مَزدِسْنْ بَغ شابوهر شاهان شاه اِران
۲ - اود اَنِیران کِ چیهر اَز یزدان پَد آن جَر کا شابوهر سَگان شاه هیند
۳ - سَگَستان اود تورِستان تا درَیاب دَنب پوس مَزدِسن بَغ اوهرمزد شاهان شاه اِران او اَنِران
۴ - کِ چیهر از یزدان از دَر اوی-شان بغان نماز بورد اود پَد اِن راهی اَبَر
۵ - ستَخر اَندَر اُ سَگَستان شود اود پَد کیربَگیه اِدَر اُ سَدستون مَد او-ش
۶ - نان اَندَر ایم خانَگ خوَرد او-ش وَرهَهْران ای نَخو-اوهرمزد سَگَستان هَندَرزْبِد
۷ - اود نَرسِه ای مُوْ ای وَرازان اود دِن ای رِو-میهران ای زَرَنگ شَهرَب اود نَرسِه ای دیبیر
۸ - اود اَباریگ پارس-آزاد اود سَگ آزاد اود زَرَنگان اود فرِستاگ از هَماگ پایگُسان اود شَهرْیار اَباگ
۹ - بود-هِند اوش وْوزورگ شادیه کَرد اوش یزدان کیردَگان فرماد کردن اوش
۱۰ - پیدَر اود نی-یاگان آفْرین کرد اوش شابوهر شاهان شاه آفْرین کرد اوش شابوهر شاهان
۱۱ - آفْرین کرد اوش خوِش آفْرین کرد اوش اوی-ایز آفرین کرد کِ اِن مان کرد
۱۲ - یَزَد یاد.
برگردان نوشته پهلوی به فارسی
نوشته بالا به زبان پهلوی ساسانی (پارسیگ - پارسی میانه) ولی به دبیره امروزین نوشته شده است. در پایان، آوا نویسی همین نوشته نیز آورده شده است. در زیر برگردان به فارسی امروزی آورده شده است.
۱ - در ماه اسفندارمذ، در دومين سال پادشاهی مزداپرست، خدايگان شاپور، شاه شاهان ايران.
۲- و انيران (غير ايران) كه نژاد از ايزدان دارد، هنگامی که شاهپور سكانشاه، فرمانروای هند،
۳ - سيستان و توران تا به مرز دريا (است)، پسر مزداپرست خدايگان هرمزد، شاه شاهان ايران و انيران،
۴ - كه از نژاد ايزدان بود، روانه شد، (در سال ۳۱۱ ترسایی)، با درود فراوان از درگاه مهست همايون (برفت)؛ وی از اين راه، ميان
۵ - استخر و سيستان، روانه شد و به نيكویی به (یا در) اينجا، (سد ستون یا همان تخت جمشيد) فرود آمد.
۶- آن گاه وی در اين خانه (ساختمان) خوراك خورد. با وی اينها بودند: بهرام پسر نهو هرمزد، اندرزبد سيستان،
۷ - نرسیِ موبد (از خاندان) ورزا، وين پسر مهر، فرمانروای زرنج، نرسیِ دبير
۸ - و ديگر اسوران پارسی و سیستانی با گروهی از مردم زرنگ و فرستادگان کوستها (استانها) و سرداران همراه.
۹ - بودند. وی بزمی بزرگ بر پا كرد و آيين های دینی به جای آورد. برای (روان های)
۱۰ - پدر و نياكانش درود فرستاد و نياز فرستاد. آنگاه برای شاپور، شاه شاهان، و روان خودش
۱۱ - و نيز آفرین کرد آن كه اين ساختمان را بفرمود ساختند (قربانی داد)
۱۲ - یزدان یار باد
شانزده سال پس از کنده کاری این نوشته، شاپور سکانشاه، کسی به نام سلوکوس را برای بازدید آن فرستاد که وی آن را دیده و سنگ نبشته دیگری نزدیک آن کند. از این دو سنگ نبشته به خوبی برمیآید که در میانه دوره ساسانیان، نام تخت جمشید (پارسه) دیگر به کار نمیرفته و آن را صد ستون می خواندهاند.
چندین نکته درباره نوشته پهلوی
در نوشته پهلوی چندین واژه را پر رنگ تر نشان داده ایم که در زیر درباره آنها می خواهیم بگوییم.
- واژه کِ که همان کسی که امروزی است ولی می توان در برگردان فارسی آن را به واژه که امروزی نیز بدانیم.
- واژه کا که همسان با هنگامی که است.
- واژه اود (آوانویسی ud) که همسان با وُ امروزی است. برای نمونه می گوییم سَگَستان اود تورِستان که همسان سَگَستان وُ تورِستان امروزی است. به گفته دیگر می گوییم سَگَستان وَ تورِستان که در فارسی نادرست است و باید بگوییم سَگَستانُ تورِستان و سَگَستان و تورِستان بنویسیم.
- واژه اوی-شان که همان ایشان یا او امروزی است.
- واژه پَد برابر با به امروزی است. برای نمونه نام پَدرام که نباید پِدرام بگوییم به چم به آرامش است. پَد همان به و رام همان آرامش امروزی هستند.
- واژه اِن همان این امروزی است.
- واژه اُ (اوانویسی ō) همان دَر امروزی است. در پهلوی واژه اُ چم های گوناگونی دارد که می توانیم اینگوه پهرست کنیم: او، به، به سوی (به طرف)، و گاهی نیز می توان آن را با بدانیم. واژه های اُ سَدستون همسان با در سد ستون (پارسه) است.
از این رو می توانیم واژه های اُ سَدستون مَد او-ش را اینگونه برگردان کنیم: ایشان به (یا در) سدستون فرود آمد.
- واژه های نَرسِه ای مُوْ همسان با نرسیِ موبد هستند. ای در نوشته های پهلوی همان کسره ای است که امروزی برای صفت به کار می بریم. برای نمونه نرسیِ موبد. مردِ نیکوکار که اگر بخواهیم بر پایه دستور زبان پهلوی بگوییم، باید مرد ای نیکوکار بگوییم.
- واژه چیهر همسان با نژاد امروزی است.
- واژه سَگَستان یا سکَستان همان گویش واژه سیستان امروزی است.
- واژه سد ستون نامی بوده که در زمان ساسانیان به پارسه (تخت جمشید) می داده اند.
- واژه اوی-ایز را می توان همسان او نیز امروزی بدانیم.
- واژه نی-یاگان (نیاگان) همان نیاکان امروزی است.
- واژه اَباریگ همان واژه دیگران امروزی است.
- واژه اَباگ همان واژه با امروزی است.
- واژه بود-هِند همان بودند امروزی است. نمونه دیگر بود-هِم که همان بودم امروزی است.
- واژه های اوش پیدَر اود نی-یاگان آفْرین کرد همسان پدرش و نیاکانش را آفرین (درود) فرستاد. همانگونه که می بینید آن ش که پایان پدرش و نیکانش امروزی می آید، در پهلوی به گونه اوش و در سرآغاز پیدر اود نی-یاگان آمده است.
- واژه یَزَد که ایزد نیز خوانده می شود، یکی از نام های خداوند بوده است.
آوا نویسی نوشته پهلوی
māh Spandarmad abar sāl II mazdēsn bay Šābuhr šāhān šāh Ērān
ud anērān kē čihr az yazdān pad ān jār ka Šābuhr Sagān-šāh Hind
Sagastān ud Tūrestān tā drayāb danb pus mazdēsn bay Ohrmazd šāhān šāh Ērān ud anērān
kē čihr az yazdān az dar ōy-šān bayān namāz burd ud pad ēn rāh ī abar
Staxr andar ō Sagastān šud ud pad kirbagīh ēdar ō Sadstūn mad u-š
nān andar im xānag xward u-š Warhahrān ī Naxw-ohrmazd Sagastān handarzbed
ud Narsēh ī mow ī warāzān ud dēn ī Rēw-Mihrān ī zarang šahrab ud Narsēh ī dibīr
ud abārīg pārs-āzād ud sag-āzād ud zarangān ud frēstag az hamāg pāygōsān ud šahryār abāg
būd-hēnd u-š wuzurg šādīh kard u-š yazdān kirdagān framād kardan u-š
pidar ud niyāgān āfrīn kard u-š šābuhr šāhān šāh āfrīn kard u-š šābuhr šāhān šāh
āfrīn kard u-š xwēš afrīn kard u-š ōy-iz āfrīn kard kē ēn mān kard
[y]azd yād
مطلبی دیگر از این انتشارات
اندر بایستگیِ پارسیگ آگاهی
مطلبی دیگر از این انتشارات
ریشه واژه پَرگار
مطلبی دیگر از این انتشارات
سنگ نوشته جزیره خارک