درباره Ērānšahr، خوانش ها و یاداشت هایی از یک ایران دوستِ دانش آموخته نرم افزار و نه یک ایران شناس یا باستان شناس یا زبان شناس ... امید است به یاری یزدان درست و سودمند باشد.
فریدون، اوشنَر دانا، زو تهماسب، تهماسب، منوچهر، اغریرث و ایرج
فروردین یَشت - بند ۱۳۱
می ستاییم فَروَهَرِ فریدون، از پیروانِ راستینِ اَشه، از خاندان آتبین را، از برای پایداری در برابر پریون و تب و نَئِزَهْ (؟) و تب و لرز و واوَرْشا (؟)؛ از برای پایداری در برابر آزارِ مار. می ستاییم فَروَهَرِ اَئوشْنَرَه، از پیروانِ راستینِ اَشه و بسیار اندیشمند را. می ستاییم فَروَهَرِ اُوْزَوَه، از پیروانِ راستینِ اشه و از خاندان تُوْماسپَه را. می ستاییم فَروَهَرِ اغریرَث، از پیروانِ راستبنِ اَشه و دلاور را. می ستاییم فَروَهَرِ منوچهر،ازپیروانِ راستینِ اشه، از خاندان ایرج را.
فریدون
نام فریدون در زبان اوستایی ثْرَ اِتَ اُنَ (θraetaona) و در زبان پهلوی فْرِتُنْ (frētōn) خوانده می شود.
فریدون پسر آبتین و از این رو از خاندان آبتین و از تبار جمشید است.
فریدون یکی از پادشاهان پیشدادی است.
فریدون با کمک کاوه آهنگر بر آژی دهاک ستمگر چیره گشت و او را در کوه دماوند زندانی کرد و سپس خود بر تخت شاهنشاهی ایران زمین نشست.
پریون: بیماری ریزش مو و گَری (؟)
آزارِ مار: به گمان زیاد، «پایداری در برابر آزارِ مار»، اشاره ای است کهن، به ماجرای نبرد فریدون با آژی دهاک (در شاهنامه: ضحّاک) که دو مار از شانه های او روییده بود.
اوشنر دانا
به گفته نَسک دینکرد او رایزَن (مشاور) کیکاووس بوده و به گفته نَسک بندهشن او در زمان همین پادشاه کشته شدهاست.
نام اوشنَر در زبان اوستایی اَئوشْنَرَ (بخوانید اَ اوشْ نَرَ) و در زبان پهلوی اُشنَر (ōšnar) خوانده می شود.
بر پایه نوشتههای فارسی میانه (پارسیگ)، کیکاووس وزیری دانا به نام اوشنر داشت.
این مرد، همه خردمندی بود و با آموزشهای بخردانه خود ایرانیان را پرورش داد.
دانایی او سبب شد که کاوس بر هفت کشور زمین پادشاهی کند.
اوشنر زمانی که در شکم مادر بود فره جمشید بدو پیوست و از همان زمان با مادر خود سخن گفتن آغاز کرد.
او پسرِ دخترِ پائورجیریای مزداپرست بود و پس از زاده شدن از مادر با فراتچیه جادوگر گفتوگو کرد و چیستانهای او را پاسخ گفت و اهریمن را شکست داد.
تهماسب و زو تهماسب
زو یا زو تهماسپ، در شاهنامه فردوسی پسر تهماسب است که پس از نوذز به پادشاهی رسید.
در زبان اوستایی اُوْزَوَه و در زبان پارسی امروزی اوزو خوانده می شود.
پس از آن که افراسیاب، نوذر را کشت؛ زو یا زو تهماسپ به شاهی رسید.
زو پنج سال پادشاهی کرد.
او به یاری سه کس به نام طوس، گستهم و رزمان با افراسیاب جنگید و پس از خشکسالی در ایران و توران، افراسیاب و زو صلح را پذیرفتند.
زو در ۸۶ سالگی درگذشت.
پس از مرگ او، گرشاسب به پادشاهی رسید.
نام تهماسب در زبان اوستایی توماسْپَ (tūmāspa) و در زبان پهلوی توماسپ (tūmāsp) خوانده می شود.
تهماسب پدر زو است.
منوچهر
منوچهر یکی از پادشاهان پیشدادی و از تبار فریدون است.
او به کین خواهی نیایَ خویش، ایرج، سلم و تور را میکشد.
در جنگی که میان منوچهر و افراسیاب درگرفت، منوچهر شکست خورده و در تبرستان گرداگرد راه بر او بسته شد. به ناچار میان ایرانیان و تورانیان آشتی پدیدآمد.
نام منوچهر در زبان اوستایی مَنوش چیثرَ (manūščiθra) و در زبان پارسیگ مَنوش چیهر (manūščihr) یا منوچیهر (manūčihr) خوانده می شود.
در زبان پارسی میانه (پارسیگ) چیهر (čihr) برابر با نژاد امروزی است و از این رو منوش چیهر یا منوچیهر به چم کسی از نژاد مَنوش (مانوش) است.
اَغریرَث
اَغریرَث پسر پَشَنگ و برادر افراسیاب است.
در جنگی که میان ایران و توران درگرفت او ایرانیان را آزاد کرد که به دست افراسیاب، برادرش اسیر شده بودند شد.
افراسیاب از این رو اغریرث را کشت.
ایرج
ایرج کوچترین فرزند فریدون است.
نام ایرج در زبان اوستایی اَیْریوَ (airyva و بخوانید اَیْ ری وَ) و در زبان پهلوی اِرِچ (ērēč) یا اِرَچ (ērač) خوانده می شود.
فریدون سرزمینش را میان سه فرزندش ایرج، سلم و تور بخش کرد.
کشور ایران در این بخش بندی به ایرج رسید.
سلم و تور که به ایرج رشک بردند، او را به سرزمین خویش دعوت و سرش را بریدند.
در آینده (بعدها) منوچهر نوه ایرج، آن دو را به کین ایرج کشت.
مطلبی دیگر از این انتشارات
دبیره های ایرانی - هام دبیره - بخش دوم
مطلبی دیگر از این انتشارات
ریشه واژه پَرگار
مطلبی دیگر از این انتشارات
سعدی در مقابل فردوسی!