درباره Ērānšahr، خوانش ها و یاداشت هایی از یک ایران دوستِ دانش آموخته نرم افزار و نه یک ایران شناس یا باستان شناس یا زبان شناس ... امید است به یاری یزدان درست و سودمند باشد.
گنج های نوشتاری دانشمندان ایران در دست بیگانگان
پس از تاختِ اسکندر مقدونی به ایران و شکست واپسین پادشاه هخامنشی ، سکندر دست به کارهای بسیار ناپسند و ناروایی زد که خوشبختانه چندوچون برخوردها و رفتارهای او در همه ی بن مایه های تاریخی نگاشته وگزارش شده است . در این جستار نارواگری او و یارانش در برخورد با گنجینه های دانش ایران زمین را بر می رسیم و برآیند آن را نمایان می سازیم .
گردیزی در زین الاخبار چنین گزارش می کند:
سکندربن فیلقوس پادشاهی بگرفت و از ایرانیان بسیار بکشت . جایهاشان ویران کرد و حصارهای ایشان کند و خراب کرد . و علمهای ایشان که مر ایشان را هاربدان (هیربدان) خوانند همه را بکشت و کتابها که اندر دین مغان و زردشتی بود همه بسوخت و آنچه اندر طب و نجوم و حساب و دیگر علم ها بود ، فرمود تا آن همه را ترجمه کردند ، و به روم فرستاد و همه گنجهای ملوک ایران برداشت ...
دژ نِبِشت - گنج نِبِشت
گردیزی در ادامه ی گزارش خود می نویسد :
... به اصطخر رفت و آنجا مردم بسیار گرد آمده بودند از روزگار همای بنت بهمن ، و جائی بود که آنرا "دژ نبشت " گفتندی یعنی دارالکتب . اندر وی بسیار کتاب بود ، از علم دین زرتشتی و فلسفه و حساب و هندسه و هر علمی . اسکندر بفرمود تا آن همه را ترجمه کردند و بروم فرستاد و فرمود به مقدونیا بنهادند و آن دژ نبشت را بسوختند با هر چه کتاب بود اندروی ، و اندر میان عجم کتاب نماند مگر اندک مایه که اندردست مجهولان مانده بود اندر زاویه های ولایت .
با بررسی و ژرف نگری در گزارش گردیزی به چند برآیند راست و روشن می رسیم :
۱ - برخی از پژوهندگان، روم و اروپا را سرجشمه ی همه ی دانش ها دانسته و ایرانیان را پیرو و بهره ور از دانش های گوناگون اروپایی می دانند و چنین وانمود می کنند که ایرانیان باستان وامدار دانش بیگانگان بوده اند ، در حالی که با بررسی گزارش گردیزی روشن می شود که این اروپاییان بوده اند که وامدار دانش نیاکان ما بوده اند و برگرداندن (ترجمه ی) گنجینه های نوشتاری ایران بفرمان اسکندر و فرستادن آنها به اروپا نشان از نو بودن این دانش ها و نبود آنها در سرزمین های اروپایی بوده است .
۲ - وارونه ی دیدگاه برخی از پژوهشگران که گنجینه های نوشتاری ایران باستان را نادیده انگاشته و وانمود می کنند کتاب های ایران باستان همه دینی بوده است از گزارش گردیزی آشکار می شود که اسکندر کتاب های دینی را سوزانده و کتاب های دانش های دیگر را بروم فرستاده است و بنابراین دانش های ایران باستان تنها در زمینه ی دین نبوده است .
۳ - امروزه می بینیم، گروهی در پی آنند که نشان دهند در ایران باستان دانش و کتاب نبوده است .از گزارش گردیزی آشکار می شود که در ایران باستان نه تنها کتاب ، که کتابخانه و گنج نبشت های بزرگ نیز بوده است و بیگانگان سودجو این کتاب ها را دزدیده و به کشورهای خود می فرستاده اند و گنج نبشت های ما را می سوزانده اند. نابودی کتابها بارهای دیگری نیز در ایران رخ داد ، یکی هنگام تاخت تازیان به ایران زمین که بار دیگر این رفتار اسکندری انجام شد و دیگری هنگام تاخت مغولان که دیگر هیچ پیوندی با دانش و کتاب نداشتند و تنها بنابودی آن می اندیشیدند .
جایگزینی برای واژه کتاب خانه
این گزارش یک واژه ی زیبا برای جایگزینی نیز در خود دارد و آن واژه ی "دژ نبشت" است که می توانیم آن را بجای واژه ی کتابخانه بکار ببریم . دژ نبشت = جایگاه نوشته ها . (استاد فریدون جنیدی واژه ی گنج نبشت را پیشنهاد کرده است .)
در پهلوی واژه های نَسْک، ماتیکان و نیبیگ یا نیبِگ همسان واژه کتاب هستند.
برداشته شده از تارنمای مهر میهن
نسک زین الاخبار یا تاریخ گردیزی
زینالاخبار یا تاریخ گردیزی از کهنترین کتابهای پارسی تاریخی، از آغاز آفرینش تا پایان پادشاهی مودود بن مسعود غزنوی نوشتهٔ ابوسعید عبدالحی بن ضحاک بن محمود گردیزی است. تاریخ نگارش کتاب ۴۴۲ یا ۴۴۳ قمری بودهاست.سبک انشا نزدیک به سبک سامانی، روان و موجز است؛ یعنی جملهها کوتاه است و واژههای عربی کمی دارد و اصطلاحات کهن و فراموششده را در خود جای دادهاست.
همچنین می توانید این نسک را از اینجا دریافت کنید و سپس برای خواندن نوشته های اشاره در این نوشته، رویه های ۵۷ تا ۵۹ (طبقه سوم ملوک الطوایف - سکندر بن فیلقوس) را بخوانید.
مطلبی دیگر از این انتشارات
وزوانیان هنوز به زبان پهلوی سخن می گویند
مطلبی دیگر از این انتشارات
واژه سرخ
مطلبی دیگر از این انتشارات
از ملا کریم سابلاغی تا رسول نجفیان