تویی روح و روانم

نشستم روبرویش

گفت چطوری

- من خوبم.

اومدم بگم شما چطوری

نه از روی عادت

نه بخاطر اینکه انقدر پشت بند سلام علیک هام حال و احوال کرده بودم

چون واقعا حالش برایم مهم بود.

یا شاید حتی از سر کنجکاوی در ذهنم میجوشید.

گفتم و گفت و تا انتها رسیدیم.

و بعد جلسه ی بعد جلسه ی بعد

بعد از سومین جلسه بعد از حس کردن کنجکاوی ام