رنگین‌کمان‌ها در سریال تدلسو!

یادش بخیر. دو سال پیش بود که مطالبی درباره‌ی سریال «تد لسو» نوشتم. آن حرف‌ها درس‌های بسیار آموزنده‌ی این سریال بسیار خوش‌ساخت و مفرح بود. تا به حال درباره‌ی هیچ سریالی چیزی ننوشته بودم، امّا این سریال آن قدر روی من اثر گذاشته بود که چند پست درباره‌اش نوشتم! آن موقع فقط فصل اوّل و دوّم آمده بود و چند وقتی است که فصل سوّم آن هم شروع شده است.

به محض آن که فهمیدم فصل سوّم آمده، قسمت‌های آمده را دانلود کردم و مشغول تماشایشان شدم. خدا می‌داند که چه‌قدر ذوق داشتم تا ادامه‌ی داستان را دنبال کنم. اما تمام این اشتیاق و هیجان خشکید و تمام آن شور و حرارت پرید!

سریال «تد لسو» که فصل اوّلش خالی از اشاره به موضوعات مربوط به «همجنس‌گرایی» بود، ناگهانْ و به شکلی غافل‌گیر کننده، این موضوعات را دنبال می‌کند. بدون هر گونه مبالغه می‌گویم که بخش قابل توجهی از داستان در فصل سوّم، متوجه روابط هم جنس گرایانه است. شخصیت «کالین» که شخصیتی نه آنچنان مهم و تأثیرگذار در فصل اوّل و دوّم بود، در فصل سوّم بسیار مورد توجه قرار می‌گیرد، چون به عنوان آدمی هم‌جنس‌گرا معرفی می‌شود. از آن طرف هم «کیلی» با دختری دیگر وارد رابطه می‌شود، تا داستان هم رابطه‌ی مرد با مرد و هم رابطه‌ی زن با زن داشته باشد!

‌پیام این بخش از سریال این است که «نه باید برای همجنسگرا بودن شرمسار بود و نه باید این افراد را به چشم تحقیر نگاه کرد» و این پیام خود تلویحاً نشان می‌دهد که گویا هنوز که هنوز است، جامعه‌ی غربی آنچنان که باید همجنسگرایی را قبول نکرده است و آن را چیزی غیرطبیعی به حساب می‌آورد. «آنتوان گریزمان» ستاره‌ی تیم ملی فرانسه چند وقت پیش مصاحبه‌ی کوتاهی داشته و وقتی از او پرسیده بودند که «آيا همجنسگراست یا نه» پاسخ داده بود:« من همجنسگرا نیستم و اگر هم بودم، شرمسار نبودم و آن را اعلام می‌کردم.»

https://virgool.io/d/uuaaor6dqof5/%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D8%B1%D9%87%D9%81%D8%B1%D8%A7%D9%86%D8%B3%D9%88%DB%8C%D9%85%D8%AE%D8%A7%D9%84%D9%81%D9%87%D9%85%D8%AC%D9%86%D8%B3%DA%AF%D8%B1%D8%A7%DB%8C%DB%8C%D8%B3%D8%AA%DB%8C%D8%B2%DB%8C%D8%9B%D8%A2%D9%86%D8%AA%D9%88%D8%A7%D9%86%DA%AF%D8%B1%DB%8C%D8%B2%D9%85%D8%A7%D9%86:%D8%A7%DA%AF%D8%B1%DB%8C%DA%A9%D9%87%D9%85%D8%AC%D9%86%D8%B3%DA%AF%D8%B1%D8%A7%D8%A8%D9%88%D8%AF%D9%85%D8%8C%D8%A2%D9%86%D8%B1%D8%A7%D8%A7%D8%B9%D9%84%D8%A7%D9%85%D9%85%DB%8C%E2%80%8C%DA%A9%D8%B1%D8%AF%D9%85%7C%D8%B7%D8%B1%D9%81%D8%AF%D8%A7%D8%B1%DB%8C(tarafdari.com)

این واقعیت که این سریال‌ها و فیلم‌ها با اهداف خاصی ساخته شده‌اند و پیام‌های مخصوصی را القاء می‌کنند، کام من را تلخ می‌کند. مخصوصاً که اغلب این پیام‌ها با اعتقادات ما سازگار نیست. امروزه کمتر فیلم یا سریالی پیدا می‌شود که حاوی محتوای مربوط به همجنسگرایی یا چیزهایی مثل این باشد. بنابراین، برای من به شخصه خیلی مهم است که روح و روان خودم را در معرض چه چیزهایی قرار می‌دهم. مغرب زمین، به رغم آن که این مقدار از نوشیدنی‌های مست‌کننده آسیب خورده است، همچنان و همچنان مصرف آن را به جا و مفید نشان می‌دهد. روشن است که گفتن و توصیه کردن مصرف این چیزها شرم آور است، بنابراین بهترین کار این است که از هنر استفاده کنیم و به جای آن که روضه بخوانیم، نشان بدهیم که چه قدر مشروب حال می‌دهد، نه این که بگوییم!

آن‌ها بسیار هنرمندانه هم چنین می‌کنند. بگذارید نمونه‌ی خوبی را معرفی کنم. این سریال، دارای شخصیتی به نام « ترنت کریم» است که از همان فصل اوّل، به عنوان فردی «باهوش و نکته سنج» شناخته می‌شود. «ترنت» نه تنها باهوش است، بلکه ظاهر بسیار خاصّ و متمایزی دارد و به آدم حس انسانی فرهیخته و تحصیل کرده را القاء می‌کند. داستان در فصل سوّم به نقطه‌ای می‌رسد که مخاطب ناگهان با این واقعیت روبه‌رو می‌شود که «این انسان فرهیخته و دوست‌داشتنی و باهوش و نکته‌سنج» فردی همجنسگرا و همجنس‌باز است. یعنی انگار شرایطی فراهم می‌شود که شما نتوانید از «ترنت کریم» بدتان بیاید و نخواهید او را سرزنش کنید.

ترنت کریم یا همان جیمز لنس
ترنت کریم یا همان جیمز لنس


شاید این مطالب را از جانب شخص بنده ریاکارانه حساب کنید و بگویید که اگر این طور است، چرا فیلم و سریال نگاه می‌کنید؟‌ پاسخ این است که بنده ماه‌ها است که فیلم و سریال نگاه نمی‌کنم و این سریال را همان قبلْ تماشا کرده بودم و باید بگویم سریال بسیار سالم و آموزنده‌ای بود و حتی فکر نمی‌کردم که فصل سومش این طور توی ذوقم بزند!

نمی‌دانم صدمه‌های فراوان فروپاشی نظام خانواده برای سیاست‌گذاران مغرب زمین، باید تا چه اندازه باشد تا عوامل مؤثر بر آن را کاهش بدهند. همانطور که در آمارهای کتاب «چگونه غرب خدا را واقعاً از دست داد» عیان شده بود، رشد جمعیت در بسیاری از این کشورها رو به سقوط است و همجنسگرایی عاملی است که همین فرایند را تسریع می‌کند. امیدوارم روزی را ببینم که هم جوامع اروپایی و غربی و هم سایر جوامع جهان، همه از مواهب زندگی خانوادگی بهره‌مند باشند.