به حوزههای کسب و کار و توسعه فردی علاقهمندم. گهگاهی نقد فیلم و کتاب مینویسم. گاهی هم با دوربین آنالوگ عکاسی میکنم.
نقد و معرفی فیلم: (Suspiria (1977
من زنها را دوست دارم، مخصوصاً زنهای زیبا را... اگر که اندام و چهرهی زیبایی داشته باشند، ترجیح میدهم کشته شدن آنها را به جای یک زن زشت یا یک مرد تماشا کنم. نیازی ندارم خودم را برای این مسئله به کسی توجیه کنم.
این حرفهای کارگردان افسانهای فیلم، داریو آرجنتو طی یک مصاحبه در سال 1983 است.
من شخصاً نمیتونم بگم که هیچ وقت عاشق سینمای وحشت بودم. خیلی از فیلمهای این ژانر خوب یا بد باعث آزار روح و روان من میشن و به دلم نمیشینن. ولی هر از چند گاهی هم فیلم ترسناکی میبینم. با توجه به شهرت و محبوبیت بازسازی فیلم Suspiria در سال 2018 و حضور نام تیلدا سوئینتون و تام یورک در لیست عوامل آن باعث شد که به اون جذب بشم. اما وسواس ذهنی من گفتش که اول باید فیلم اصلی رو ببینی و بعد بازسازی رو. پس این بود که شبانه به دیدن این فیلم کلاسیک اروپایی ژانر وحشت نشستم.
برخلاف فیلمهای مشابه آمریکایی که خیلی دوست دارند، گاهی اوقات به صورت بسیار تکراری و کلیشهای، در ابتدای فیلم شخصیتهای اصلی را در زندگی روزمره، آرام و شاد نشان دهند، این فیلم از همان ابتدا با موسیقی بلند و جهنمی خودش شما رو وارد دنیایی کابوسوار میکنه. (اصلاً شوخی نمیکنم. مراقب بلندگوها باشید!)
فیلم در مورد دانشآموز جوان آمریکایی به نام سوزی بنیون (Suzy Bannion) است که برای ادامه تحصیلات باله به آکادمی مشهور Tanz Dance Academy در آلمان دعوت شده است. او که در یک شب طوفانی به مدرسه میرسد، شاهد فرار یک دختر از مدرسه است و پس از آن کسی در را برای او باز نمیکند. سوزی صبح فردای آن به مدرسه باز میگردد و کمکم با فضای مدرسه آشنا میشود. با پیشروی داستان، سوزی متوجه اتفاقات عجیبی میشود که در حال رخ دادن است و تاریخچه تاریک مدرسه برملا میشود.
فیلم روایت داستانی و بازی قوی (با وجود دو بازیگر کهنه کار سینما Alida Valli و Joan Bennett) ندارد. بخش از اون شاید برمیگرده به این نکته که در زمان ساخت فیلم، استاندارد ایتالیا اینگونه بوده که صدایی سر صحنه ضبط نمیشده و تمام صداها بعداً و در استودیو ضبط میشده. به همین دلیل گفته شده که گاهی بازیگران به زبانهای دیگری با هم صحبت میکردند و صرفاً طرفین سر صحنه متوجه یکدیگر نمیشدند. به هر حال اینها باعث نشدند تا فیلم به یک Cult Classic تبدیل بشه.
فیلم در ژانر جیالو (Giallo) به معنای لغوی زرد ساخته شده. این ژانر که در دهههای 60 و 70 میلادی در ایتالیا به شهرت زیادی رسید، نام خود را از رمانهای مرموز و ترسناک و جنایی کاغذی ارزان قیمت با جلدهای زرد برداشته است. بسیاری فیلمهای این ژانر را از تأثیرگذاران اصلی بر فیلمهای بعدی ژانر Slasher آمریکا میدانند.
از نقاط قوت فیلم استفاده از سه رنگ اصلی آبی، قرمز و سبز به صورت استادانه برای ایجاد فضای وهمآلود و کابوسوار است. از نقاط قوت دیگر فیلم موسیقی فوقالعاده تأثیرگذار گروه Goblin است که به نظرم اگر فیلم دیالوگ نداشت و فقط با همین دو المان رنگ و موسیقی پیش میرفت، موفقتر بود.
- ویژه
در ادامه چند کلیپ جالب رو قرار میدم که امیدوارم از دیدنشون لذت ببرین.
- تبلیغ فیلم
- مصاحبه با داریو آرجنتو در 40 سالگی فیلم
- کلیپ جالب از رنگها و پترنهای موجود در فیلم
امیدوارم از متن لذت برده باشین. برای دیدن بقیه پستهای سینمایی من میتونید به کانال تلگرام یا صفحه اینستاگرام من به آدرسهای زیر سر بزنید:
https://t.me/njamoviereview
http://instagram.com/njamoviereview
مطلبی دیگر از این انتشارات
سریال چرنوبیل: فاجعه ای در قاب هنر
مطلبی دیگر از این انتشارات
نقد فیلم درخت گلابی وحشی| ساخته نوری بیلگه جیلان
مطلبی دیگر از این انتشارات
معرفی فیلم| تنت: بیمنطق، بیمفهوم، بیمعنی