بازی کالای عمومی یا «چرا باید بین افراد فرق گذاشت؟!»
خب من تصمیم گرفتم با استفاده از منطق و علم (تئوری بازیها) یه سری مطالبی رو بگم که برای دنیا و آخرتمون مفید باشه! :)))
توی این قسمت با استفاده از بازی کالای عمومی میخوام بگم چرا باااااید بین افراد مختلف فرق گذاشت!؟
بریم ببینیم بازی کالای عمومی تعریفش چیه و چی میگه؟
بازی کالای عمومی به زبان ساده
در بازی کالای عمومی پایه (Basic Public Goods Game) تعدادی شرکت کننده وجود دارن. هر شرکتکننده به طور مخفیانه تصمیم میگیره که چه مقداری سرمایه در ظرف عمومی قرار بده.
سرمایههای موجود در ظرف، در یک فاکتور (بزرگتر از یک و کوچکتر از تعداد شرکت کنندگان) ضرب میشن و نتیجه بین شرکتکنندهها به طور مساوی تقسیم میشه. نتیجه و بازدهی زمانی بیشینه میشه که تمام شرکتکنندهها تمامی سرمایهی خودشون رو به اشتراک بذارن [1].
اما در نهایت و در حالت تعادل این اتفاق نمیفته!!!!
اگر این بازی تکرار بشه، در نهایت و در حالت تعادل نهایی (که در علم بازیها بهش میگن حالت تعادل نش)، تمامی بازیکنان تصمیم میگیرن هیچ کالایی را به اشتراک نگذارن.
چرا باید بین افراد تفاوت قائل شویم؟!
همونطور که دیدیم، طبق بازی کالای عمومی، اگر به همه افراد، فارغ از اینکه چه کاری انجام دادن یا چه ارزشی آفریدن، به صورت مساوی پاداش بدیم، برخلافِ چیزی که فکر میکنیم، اتفاقی که میفته اینه که هیچ کسی هیچ کاری انجام نمیده و هیچ ارزشی نمیآفرینه.
توی یک سازمان هم به همین صورته؛
دو نفر رو در نظر بگیرید به اسمهای کیمیا و سامان (مثلا!)، که همکارن و توی یک موقعیت شغلی توی یک شرکت دارن کار میکنن. کیمیا شبانه روز زحمت میکشه، صادقانه و بدون دوز و کلک با تمام توانش وظایفش رو به بهترین شکل انجام میده و حتی برای رسیدن کارها اضافه هم کار میکنه. از طرف دیگه سامان کارهاشو انجام نمیده، همش در حال استراحته، دروغ میگه و هیچ اهمیتی برای به موقع رسیدن کارها قائل نیست.
اما در نهایت شرکت از کیمیا و سامان به یک اندازه تشکر میکنه و حقوقهاشون یکیه. کیمیا هیچوقت تشویق نمیشه و یا هیچ تنبیهی هم برای سامان در نظر گرفته نمیشه.
نتیجه این میشه که بعد از یه مدتی کیمیا یا این شرکت رو ترک میکنه و یا اون هم شبیه سامان میشه!
حالاااا یه وضع بدتر از این هم هست که نه تنها حقوق و مزایای کیمیا برابر با سامان باشه، بلکه حقوق و مزایای سامان بیشتر از کیمیا هم باشه!!!
توی شرکتها باید بین افراد تفاوت وجود داشته باشه. باید کسانی که خوب و صادقانه کار میکنن با افرادی که با دورویی، کمکاری میکنن متفاوت باشن. باید همه بدونن که نتیجه کار خوبشون رو میبینن و متقابلا نتیجه کار بدشون رو هم میبینن.
باید تشویقها و تنبیهها مشخص و برای همه شفاف و لازمالاجرا باشه و اگر تشویق یا تنبیهی صورت میگیره، همه بدونن دلیلش چی بوده!
این اتفاق اگر نیفته، خواه ناخواه خوبا یا میرن یا بد میشن.
اگر میخواین خوبا رو نگهدارین تفاوت قائل بشین بین افراد…
اگر نمیخواین هم که خب تصمیم با خودتونه!
توی پست بعدی با استفاده از بازیهای کورنو و برتراند توضیح میدیم که چگونه و بر چه اساسی باید بین افراد تفاوت قائل شد!
منبع تعریف بازی کالای عمومی:
[1] M. Janssen and T. Ahn, "Adaptation vs. anticipation in public-good games," in annual meeting of the American Political Science Association, Philadelphia, PA, 2003.
مطلبی دیگر از این انتشارات
تحلیل چینش تیمی و هم افزایی
مطلبی دیگر از این انتشارات
چجوری وقتی اَبَرخسته ایم، کارآمد باشیم؟
مطلبی دیگر از این انتشارات
چه کنیم با سیزیفیک ؟!