چجوری وقتی اَبَرخسته ایم، کارآمد باشیم؟


قضیه برمی‌گرده به تقریبا دو سال و 24 روز پیش! توی خوابگاه روی تختم نشسته بودم، کلّی کار ریخته بود روی سرم، ولی واقعا خسته بودم!

به صفحه ی لپتاپ خیره شدم.. دستام رو گذاشتم روی کیبرد.. و تنها چیزی که توی اون لحظه از ذهنم به دستام جاری شد تایپ کردن کلمه ی tired بود!


یه عالمه مقاله ی جالب نشون داد درمورد "چجوری وقتی خسته ایم موثر باشیم" و... من که چندتاشون رو خوندم و خوشم اومد. اما دیدم حیفه! یکی از خوب هاش رو ترجمه آزاد کنم که بقیه هم استفاده کنن. (البته با توجه به بعد خستگی من این کار 2 سال طول کشید و به لطف پادبلاگ اون رو ویرایش کردم و بالاخره منتشر شد!)

این شما و این ترجمه ی دست و پا شکسته‌ی How to be productive when you are super tired


یکی از اذیت‌کننده ترین چیزها هنگام کار کردن اینه که بدونی چقدر کار لازمه انجام بدی و لازمه که تو انجامش بدی و هنوز...

رفیق! من خیلی خسته‌م!

چند دقیقه کار تبدیل میشه به ساعت ها زل زدن به مانیتور، چک کردن ایمیل، چک کردن شبکه های اجتماعی و تقریبا میشه گفت همون عقب انداختن کارها. در انتهای روز، نه تنها هیچ کاری نکردی و هیچی به دست نیوردی، بلکه خسته‌تر هم شدی!

آخ، این چرخه ی بدیه!

خلاصه بگم، چجوری به اوج کارآمدی برگردیم زمانی که تنها خواستمون سرچ کردن فال حافظ و تست شخصیت شناسی و کلاه گروهبندی هری پاتر و... ست.

البته که چهل و سومین فال حافظ + گروه من توی هاگوارتز کاملا به کارم ربط داره!


بریم سر اصل مطلب:

1- دوش بگیر و لباس مرتب بپوش!

بعضیا ممکنه از تعجب شاخ دربیارن و بگن کی صبح دوش نمی‌گیره و لباس نمی‌پوشه؟!

اوکی، پیش میاد! اگه تو از اون دسته ای و لباس‌وکفش‌پوشیده و دوش‌گرفته هستی؛ برو نکته بعدی.

اما برای تویی که، بعضی مواقع، حتی رفتن به حموم هم یه کار بزرگه، این اوکیه.

برای بهترینا هم اتفاق میفته.

احساس تمیزبودن و توی یه لباس تازه بودن یه دنیا فرق میکنه. ممکنه این طوری به نظر نیاد اما تلاشش می ارزه.

منظورم از لباس تمیز هم لباس خواب تمیز نیست؛ لباس واقعی! دنیا هنوز برای مد شدن پیژامه‌ی رسمی آماده نیست! زوده... (این نویسه قبل از 2020 نوشته شده!)

بعضیا اینطورین که هر روز صبح بعد بیدار شدن موهاشونو درست میکنن و میکاپ میکنن، اگه از اون دسته آدما هستی؛ هرکار دیگه ای که باعث میشه حس کنی برای رویارویی با روز آماده ای، انجام بده.

2- طبیعت

یا دقیق‌تر بگم، نور خورشید.

همونطور که نگاه کردن به صفحه ی درخشان مانیتور توی شب مغز رو گول میزنه که فکر کنه هنوز روزه، یکم نور خورشید بیشتر توی زندگی هم کمک میکنه به مغزت که بفهمه باید راه بیفته! قضیه همون ملاتونینه، هورمونی که شب میذاره بخوابی.

اگه میخوای یکم تقلب کنی هم این اختراع باحال: آلارم نور خورشیدی به درد میخوره. نور خورشید رو شبیه سازی میکنه تا به طور طبیعی بیدار شی، به جای اون آلارم های لعنتی گوشی!

(هنوز هم وقتی صداشو توی فیلما میشنوم استرس می‌گیرم!)

3- تکون بده!

اگه الان احساس میکنی که با وزن بدن خودت داری له میشی [حالت فعلی من]؛ آخرین چیزی که میخوای انجام بدی ورزشه! به نظرم کلمه "شکنجه" هم اینجا بی ربط محسوب نمیشه!

اما خب میدونی که ورزش برات خوبه. اکسیژن بیشتر وارد بدن میکنه و جریان خون رو توی بدنت بیشتر میکنه.

سایت Health Ambition یه مقاله عالی داره، درمورد اینکه چگونه ورزش می‌تونه به بهتر خوابیدنت کمک کنه. نه فقط خواب طولانی تر، بلکه درمورد کیفیت خواب هم صدق میکنه.

قانع نشدی؟ مطالعات نشون دادن که ورزش میتونه باعث شه 65% کمتر احساس خستگی کنی.

عملاً یعنی سرحال بودن دیگه؟

اما خب، نگار، صدای گریه‌ت رو می‌شنوم!

"من امروز ده هزار مقاله خوندم در مورد اینکه چگونه وقتی خسته هستیم کارها را به اتمام برسانیم (چون دارم کار ها رو عقب میندازم) همه ی اون ها ورزش رو پیشنهاد میدن اما این به درد من نمیخوره!"

من زیادی خسته‌م!

نگران نباش، به عنوان کسی که در حالت خستگی دائمی زندگی میکنه، چند تا پیشنهاد مفید دارم که کمک میکنه به رژیم ورزشت بچسبی؛ حتی وقتی به معنی واقعی کلمه ترجیح میدی بمیری!

کوتاه ترین تمرین غیرهوازی رو توی یوتیوب پیدا کن!

مسئله اینجاست، رفتن به باشگاه، رفتن به یک پیاده روی یا دو؛ اینا شامل خارج شدن از خونه هم میشه.

خارج شدن از خونه شامل پوشیدن لباس مرتب، کفش ها، دسته کلید، احتمالا سوار ماشین شدن و مواجه شدن با زندگی واقعی میشه.

احتمالا برای این زیادی خسته ای!

اینجاست که دنیای فیلم های یوتیوب وارد بازی میشه.

اگه هنوزم به نظرت زیادی تلاش میخواد، یه فیلم کوتاه رو امتحان کن، بگیم 5 دقیقه‌ای. به نظر من اونی که زیاد هوازی نیست برای انتخاب بهتره، چون احتمالا الان انرژی کافی برای بالا پایین پریدن رو نداری.

من به همین دلیل یکی از طرفدارای پروپاقرص blogilates ـم.

اگه 5 دقیقه خیلی زیاد به نظر میرسه، برای زمان کوتاه‌تری قول بده که انجامش میدی.

مثلا تصور کن بلند شدی چند فنجون قهوه آماده کنی، (یا آب گذاشتی چای دم بگیری!)، خب تا موقعی که کتری میجوشه ورزش کن فقط.

حقه یا ترفند اینجا اینه که تا شروع کنی، احتمالا در ادامه هی بیشتر پرانرژی میشی (قدرت ورزش!). اگه بعد از اینکه کتری جوشید، هنوز هم حس داغونی داری، خب حداقل امتحان که کردی!

بیشتر اوقات، این کار واقعا به شروع پروسه بیدار شدن کمک میکنه. این غلبه بر اولین مانعِ شروعه؛ این قسمت سخت ترین قسمته.

شی در حال سکون، درحال سکون میمونه و شی در حال حرکت در حال حرکت میمونه.

نُکتَک (مینی‌نکته)

کفشاتو بپوش. یه چیزی توی کفش داشتنه که کمک میکنه راحت تر خونه رو ترک کنی. بعضی اوقات رفتن به یه پیاده روی کوچیک دوروبر دنیای بیرون، جادو میکنه (رسوندن اون نورآفتاب به پوستت!) اما این کار شبیه یه وظیفه‌ی بزرگه....تا وقتی که کفشاتو بپوشی!

دلیل علمی ندارم که نشون تون بدم، این فقط چیزیه که به من کمک میکنه. امتحان کنین و اگه جواب داد بهم بگین!


پیشنهاد مترجم: رقص و موزیک هم از انگیزه های قوی ورزش میتونن باشن.

4-بنوش!

اگه جدیدا نسبت به قبل کمتر آب می‌نوشی، به نظرم بهتره دوباره چک کنی که به دلیل کم آبی تحریک پذیر نشده باشی. مثل گرسنگی که عصبانی میشی.

از دست دادن تنها 1 تا 2 % از آب بدن [نسبت به وزن کل بدن!] (به عبارت دیگه، کم‌آبی خفیف) کافیه تا تفکر شما مختل بشه.

به علاوه اینکه، نوشیدن آب پوستت رو زیبا نگه میداره. یک تیر و دو نشون!

پیشنهاد مترجم: چای و قهوه هم پیشنهاد میشه! البته بستگی به بعد خستگی داره چون آب سهل‌الوصول‌تر از چای و قهوه ست!

5- کوچیک شروع کن!

وقتی خسته ای، حافظه‌ی فعالت کم شده. این یعنی امروز برای تو چندکاری (مالتی تسکینگ) کاملا خنده داره و جاش نیست.

پس از کم شروع کن، کارهایی رو پیدا کن که به سطح خفنی از خلاقیت و کارایی مغزت نیاز نداره. شاید الان زمان اون کارهایی رسیده که هی میفتن آخر لیست... چون "اولویت" ندارن!

دوباره، زمانی که راه بیفتی و رو غلطک کارها بیفتی، ممکنه ادامه دادن رو آسون تر از قبل ببینی.

بهتر از اینه که با یه کار گُنده در بیفتی اونم وقتی که تمرکزت هر ده دقیقه یه جا میچرخه!

6-تایمر بزار!

وقتی خسته ای، جمع کردن تمرکزت از حواس پرتی ها سخت‌تره.

اون دوثانیه ایمیل چک کردن یهو تبدیل به یک ساعت شده و فکر میکنی توسط آدم‌فضایی‌ها ربوده شدی و احساس گذر زمانت رو از دست دادی :| .


توی اون زمان، خیلی آسونه که روی یک چیز دیگه کلیک کنی بدون حتی فکر کردن به این‌که چی هست.

پس:

یک تایمر ست کن که برای ده یا بیست دقیقه روی همین یک تسک فعلیت تمرکز کنی. حالا اگه وسوسه شدی که تسلیم بشی، این فکر رو می‌کنی:

من فقط باید پنج دقیقه‌ی دیگه تحمل کنم، بعدش میتونم استراحت کنم!

7- یکم استراحت کن!

"انرژی، مانند زمان، متناهیست؛ اما برعکس زمان، تجدیدپذیراست." (تونی شوارتز، نیویورک تایمز)

همونطور که نیویورک تایمز اشاره کرد، استراحت های متوالی مهم هستن. مغز تو با سوخت گلوکوز کار میکنه، و مثل ماشینت، اگه سوختش تموم بشه خودشو به زمین میکشه، غرغر میکنه، قیژ قیژ میکنه، آخرشم از کار میفته:/

پس همونطور که شارژ نگه داشتن مغزت مهمه، باید زمانی هم برای شارژ مجدد براش بذاری. همچنین من احتمال میدم که 10 درصد پایانی شارژم خیلی سریع تر از 10 درصد ابتدایی خورده میشه! احتمالا تمرکزت هم همینطور باشه... رو به کاهش.

چرا زور بزنیم دو ساعت کار کنیم، و فقط کمی بازدهی داشته باشیم؛ وقتی می تونیم یکم استراحت کنیم و ساعت بعدی رو خیلی بهتر باشیم؟

8- بیشتر استراحت کن!

یک رویداد افسانه ای وجود داره (که تعداد کمی از صاحبان مشاغل اونو با چشم خودشون دیدن) به نام روز تعطیل.

می‌دونم، می‌دونم، هزار تا کار ریخته سرت.

شاید این بار واقعا زمانی برای داشتن یک روز تعطیل نداشته باشی.

ولی شاید بهتر باشه به جای اینکه صبر کنی تا زمانی که واقعا خسته بشی و مجبور بشی که یک روز رو تعطیل کنی (وقتی به معنای واقعی کلمه نمیتونی کار کنی)، بیای و برنامه ریزی برای روزهای تعطیل در آینده داشته باشی.

تعطیل کردن یک روز، زمانی که شدیدا محتاجش نیستی، ممکنه خودخواهانه به نظر برسه. ممکنه فکر کنی کار بدی کردی. اما اگه از قبل برنامه‌ریزیش کرده باشی، به این معنیه که انتظارش رو داری، می‌تونی عاقلانه از اون استفاده کنی و خطر از دست دادن یک ضرب الاجل رو نخواهی داشت.

یک روز تعطیل غیرمنتظره، به دلیل مریض بودن یا فرسودگی، بسیار مشکل سازتره.

نکته کلیدی اینه که در ابتدا با رعایت تعادل کار و زندگی وارد چنین موقعیتی نشی.

ممکنه در کوتاه مدت اتلاف وقت به نظر برسه؛ اما در دراز مدت باعث صرفه جویی در وقتت می شه.

یک رئیس شاد، یک رئیس کارآمده!

منبع: http://www.creativeandcoffee.com/how-to-be-productive-when-you-are-super-tired/