مترجم و نویسندهی آزادکار • زیرنویسها: subsource.net/u/2014772
روکویو: تقویم ششروزهی ژاپن • نگاهی به تقویم خرافی و خاصِ ژاپنیها

ژاپنیها نه به اندازهی بقیهی جوامع شرقی اهل خرافهان و نه در این زمینه، رودَست غربیها میزنن. در واقع، بعضی خرافههای غربی اونقدر قویان که به بقیهی فرهنگها هم راه پیدا میکنن؛ مثل ماجرای بدشگونیِ شکستن آینه تا هفت سال و یا نحسیِ عدد ۱۳ (جمعهی سیزدهم). بااینحال، فرهنگ اصیل ژاپن، خالی از خرافه هم نیست. عدد ۴ توی فرهنگ ژاپن نحس تلقی میشه؛ چون تلفظ این واژه، شباهت زیادی با واژهی ژاپنی «مرگ» (shi یا 死) داره. در نتیجه، روز چهارم آوریل (۴/۴) بهشدت نحسـه. ازطرفدیگه، همونطور که عدد ۷ توی غرب بسیار خوشیُمنـه، توی ژاپن هم روزهای هفتم ژوئیه (۷/۷) و هشتم اوت (۸/۸) متناسب با خوششانسیان.
در واقع، برای ژاپنیها، تکتکِ روزهای سال با خوشاقبالی، بداقبالی و یا چیزی بین این دو گره خورده. به همین دلیل، مردم ژاپن برای انجام کارهای مهم خودشون در طول روز، باید برنامهریزی دقیق انجام بدن تا بتونن به نتیجهی مثبت برسن. این روزها توی تقویمی ششروزه و خاص به نام «تقویم روکویو» ثبت شدن که پُر از خوشیُمنی و بدیُمنیان.
قبلاز تعریفِ روزهای روکویو، بهتره کمی دربارهی گذشتهی این تقویم بدونین.
تاریخچهی روکویو
ژاپنِ قدیم؛ دورهی نارا تا دورهی هیآن (قرن هشتم تا دوازدهم میلادی)

روکویویی که امروزه وجود داره، از قرن نوزدهم سرچشمه گرفته؛ درحالیکه اصلیتِ این تقویم بسیار قدیمیتره.
در گذشته، مقولههای «دین» و «اختربینی» (طالعبینی) با هم ارتباط عمیقی داشتن و درهمتنیده بودن، ولی امروزه، این دو از هم فاصلهی زیادی گرفتن و هرکدوم راه خودشون رو رفتن. حتی توی ادیان ابراهیمی، که طبیعتاً آشنایی بیشتری باهاشون داریم، بهنوعی، به ماجرای ستارهها اشاره شده؛ برای مثال، آیهی چهاردهم باب اول سِفر پیدایش میگه:
و خداوند فرمود: نورها در فلک آسمان باشند تا روز را از شب جدا کنند و برای آیات و زمانها و روزها و سالها باشند.
قرآن هم توی سورهی طارق، آیهی یک تا سه، میگه:
سوگند به آسمان و کوبندهی شب؛ و تو چه میدانی کوبندهی شب چیست؟ همان ستارهی درخشان و شکافندهی تاریکیهاست.
توی دوران عهد عتیق، انسانها برای مسیریابی و تعیین چهار جهت اصلیِ شمال، جنوب، شرق و غرب در طول روز، از خورشید و در طول شب، از ستارههای دیگه استفاده میکردن. زاویهی قابل رؤیت خورشید و نحوهی قرارگیری ستارهها، گذر فصلها رو مشخص میکرد و در کنار اَشکالِ مختلف ماه، یه تقویم اولیه و قابل استفاده ساخته میشد. بنابراین، عجیب نیست که اون زمان، سیارهها و ستارهها پرستش میشدن و ماهیت اساطیری داشتن.
با مطالعهی اجرام آسمانی، منجّمها میتونستن زمان باقیمونده تا تغییر فصل رو پیشبینی کنن. به عبارت دیگه، خدایان آسمانی نشونههایی از اتفاقات آینده به منجّمها میدادن؛ این قضیه، در نهایت، منجر به ایجاد فرقهی طالعبینی شد.
توی فصل دومِ انجیل مَتی هم دربارهی ماجرای سه مَجوس میخونیم؛ افرادی که استاد اختربینی بودن و با استفاده از ستارهی بیتاللحم، از تولد حضرت عیسی مطلع شدن.
حرفهی اختربینی بسیار قدیمیتر از ادیان غربی و شرقیـه و میشه گفت توی شکلگیری اغلب اونها نقش اساسی داشته. هنوز هم از این حرفه برای تعیین بعضی روزهای مقدس استفاده میشه؛ مثل «عید پاک» توی مسیحیت که توی اولین یکشنبهی بعداز ماه کامل، موقعِ اعتدال بهاری یا بعدش، برگزار میشه.
حالا، کمی به تاریخچهی ژاپنیها بپردازیم.
تا ابتدای قرن هشتم میلادی، تقویم قمری (متفاوت با تقویم قمریِ اسلام) توی ژاپن به رسمیت رسیده بود و آیینهای شینتوئیسم و بودیسم بین مردم جا افتاده بودن. ژاپن از قرن نهم به بعد، از تقویمی هفتروزه استفاده کرد که روزهاش با روزهای تقویم اروپایی همخوانی داشت.
این هفت روز متشکل از دو عنصر تشکیلدهندهی فلسفهی چینیِ «یینویانگ» و پنج عنصر طبیعیِ دین تائوئیسم بود (و هست)؛ یعنی آتیش، آب، چوب، فلز و خاک.
- یکشنبه | nichiyoubi | یانگ (خورشید)
- دوشنبه | getsuyoubi | یین (ماه)
- سهشنبه | kayoubi | آتیش
- چهارشنبه | suiyoubi | آب
- پنجشنبه | mokuyoubi | چوب
- جمعه | kinyoubi | فلز (طلا)
- شنبه | doyoubi | خاک

بااینکه بیشتر از ۱۲۰۰ سالـه که تقویم هفتروزه توی ژاپن استفاده میشه، ولی ژاپنیها تا ابتدای قرن نوزدهم، یه تقویم ششروزه هم داشتن که موازی با تقویم اصلی استفاده میشد و حتی تأثیر بیشتری روی امورات زندگی روزانهشون داشت.
ایدهی تقویم روکویو (روکو: شیش، یو: روز)، اولین بار، از کشور چین به وجود اومد. مشخص نیست که سازندهی این تقویم چه کسی بوده، ولی اغلب، عنوان سازنده به ژوگه لیانگ (کونگمینگ) نسبت داده میشه؛ سیاستمداری چینی که اواخر سلطنت هان و اوایل دورهی «سه پادشاهی» زندگی میکرد (قرن دوم و سوم میلادی).
دورهی کاماکورا (قرن دوازدهم تا چهاردهم میلادی)

تقویم روکویو اواخر دورهی کاماکورا، و اوایل دورهی موروماچی، به ژاپنیها معرفی شد و توی سالهای پایانیِ دورهی اِدو، بهطور رسمی، وارد تقویمها شد. اسامی، مفاهیم و ترتیب روزهای این تقویم از قرن نوزدهم به بعد تغییر کرد، ولی، همچنان، قابل استفاده باقی موند.
اصولاً، تقویمها برای دولتها ابزار خوبی برای کنترل جامعه و القای مناسبتها به مردم هستن؛ تقویم روکویو هم ارزش معنوی بالایی برای مردم معمولی داشت. برای مثال، قماربازها با استفاده از این تقویم، میفهمیدن که چه روزهایی خوششانس و چه روزهایی بدشانس هستن.
از قرن هشتم میلادی، توی ژاپن، مسابقات اسبدوانی رواج زیادی پیدا کرد که اوایل، بهعنوان تشریفات مذهبی برای دربار سلطنتی اجرا میشد؛ ولی این سرگرمی، بهمرور زمان، توی معبدها و قلعههای سراسر کشور جا باز کرد و باعث شد کسانی که اهل شرطبندی برای مسابقات اسبدوانی بودن هم به تقویم روکویو متوسل بشن.
قماربازی ارتباط مستقیم با حرصوطمع داره؛ به همین دلیل، این کار توی آیین بودیسم اکیداً ممنوع اعلام شده بود. در نتیجه، مسابقات اسبدوانی توی ژاپن غیرقانونی شد، تا اینکه بین سالهای ۱۹۰۶ و ۱۹۰۸ بهطور نامحسوس، اجازهش رو دادن. در نهایت، سال ۱۹۲۳ قانون اجرای مسابقات اسبدوانی رسماً تصویب شد و همهچی شکلِ قانونی به خودش گرفت. از اون زمان به بعد، مجلههای ورزشی که کارشون پیشبینی نتایج مسابقاتـه، همیشه برای مسابقات دربیِ اسبدوانی، از تقویم روکویو استفاده میکنن.
دورهی موروماچی (قرن چهاردهم تا شونزدهم میلادی) و دورهی آزوچیمومویا (قرن شونزدهم تا هیفدهم میلادی)

فرماندههای ارتش ژاپن، توی دورهی کاماکورا و موروماچی، برای تعیین روز جنگ، از تقویم روکویو استفاده میکردن تا پیروزِ میدان بشن.
دورهی اِدو (قرن هیفدهم تا نوزدهم میلادی)

توی این دوره، همچنان، تقویم قمری رواج داشت و علاوهبر اینکه روزهای هر ماه با جزئیات نوشته میشد، به لطف پیشرفت صنعت چاپ، تعداد تقویمهای چاپشده، که داخلشون تبلیغات هم وجود داشت، بیشتر شده بود.
تقویمی که توی تصویر بالایی مشاهده میکنین، به روش چاپنقش چوبی ساخته شده و توش تبلیغی از محصولات یه تاجر اومده. این سنت هنوز توی ژاپن برقراره و مشتریها معمولاً بعداز خرید از یه بِرند خاص، یه تقویم روکویو ازطرف فروشنده دریافت میکنن. توی فرهنگ خودمون هم مشابهش وجود داره؛ یعنی تقویمهایی که با بِرندهای معروف محصولات چاپ شدن.
تقویمی که توی تصویر پایینی دیده میشه، توی یه فروشگاه به مشتریای داده شده که یه باتری خریده بوده. برای هر روزِ این تقویم، علامت روز روکویو ثبت شده تا کاربر در جریان اون شیش روز هم باشه.

دورهی مِیجی (قرن نوزدهم تا بیستم میلادی)

ژاپن توی دورهی مِیجی بهشدت دگرگون شد و فرهنگ غرب تأثیر قابل توجهی روی اقتصاد و جامعهی این کشور گذاشت. ازجمله تغییرات شگرف، به رسمیت رسیدنِ تقویم میلادی از سال ۱۸۷۳ بود.
طبق بیانیهی مجلس دایجوکان توی سال ۱۸۷۳، استفاده از علامتهای روکویو توی تقویم رسمی، بهعلت خرافیبودن، توهینی به شعور انسان بود؛ در نتیجه، تصمیم به حذف اونها از تقویمها گرفته شد.
بااینحال، با گذشت اینهمه سال، روزهای روکویو هنوز توی تقویمهای معمولی استفاده میشه؛ البته، نه تقویمهای رسمی و دولتی.
قرن بیستویکم
اساسِ تقویم روکویو روی خرافهی «خوششانسی و بدشانسی» تشکیل شده؛ یعنی نه ریشهی مذهبی داره و نه استناد علمی.
این تقویم دیگه رسمیت نداره، هرچند هنوز توی تقویمهای اختصاصی یا سالنامهها دیده میشه. حالا چرا؟ احتمالاً، بهخاطر جذب مشتریهای خرافاتی برای خرید محصول مورد نظر.
اغلب مردم ژاپن دیگه به این نوع تقویم اعتنایی ندارن، ولی افرادی مثل قماربازها هنوز باهاش کِیف میکنن.
این تقویم مخالفان جدی و سرسخت هم داره که در تلاش برای حذف دائمی اون از صحنهی روزگار هستن.
روزهای روکویو
سِنشو | 先勝 | صبح خوششانسی و بعدازظهر بدشانسی
- «سِن» (先) به معنای «قبل، زود، آینده» | «شو» (勝) به معنای «پیروزی، پیشروی»
- اسامیِ جانشین: سِنشین، سِنکاچی، ساکیگاچی و ساکیکاچی
معنای این دو حرف در کنار هم اینـه که فرد توی این روز باید عجله کنه تا برندهی ماجرا باشه، وگرنه فرصت رو از دست میده.
جالبـه که اولین روزِ تقویم روکویو به اولینبودن تأکید میکنه.
البته، منظور از «اولین» لزوماً این نیست که فرد باید توی دقیقهها یا ساعتهای اولِ صبح کارش رو انجام بده. روز سِنشو به این معناست که شانس توی نیمهی اول روز با فرد همراهـه؛ به عبارت دیگه، توی نیمهی دوم روز بدشانسی حکمفرماست.
نکته: مفهوم «ظهر»، که جداکنندهی «صبح» و «بعدازظهر» از همدیگهست، توی فرهنگ ژاپن، نسبت به فرهنگ غرب و فرهنگ ما، فرق داره. ظهر برای ما توی یه لحظه خلاصه میشه؛ یعنی لحظهای که هر سه عقربهی ساعت روی عدد ۱۲ قرار میگیرن. درحالیکه ظهرِ ژاپنیها، طی فرایندی مفصل و پیچیده که جای توضیحش نیست، بازهی زمانیِ ۱۱ قبلازظهر تا ۱ بعدازظهر رو شامل میشه؛ یعنی حدوداً دو ساعت.
معنای دیگهی این واژه میتونه این باشه که روز سِنشو برای کسانی که کاری جدید یا فوری رو زود شروع میکنن، خوششانسی میاره (هم صبح و هم بعدازظهر).
معنای «زود» میتونه با توجه به موقعیت، متفاوت باشه. برای مثال، اگه فرد میخواد توی صف تهیهی چیزی باشه، باید اون روز برای خوششانسی عجله کنه تا نوبتش به بعدازظهر نرسه.
یه معنای دیگه اینـه که اگه کاری زود شروع میشه، نباید تا بعدازظهر طول بِکشه، وگرنه نتیجه ناخوشایند میشه.
ازاونجاکه تقویم روکویو بسیار قدیمیـه، معنای «زود» توی زبان ژاپنی هم قطعاً طی قرنها عوض شده؛ پس، بهتره به همون «صبح خوششانسی و بعدازظهر بدشانسی» بسنده کنیم.
توموبیکی | 友引 | تمام روز خوششانسی، بهجز ظهر
- «تومو» (友) به معنای «دوست» | «بیکی» (引) به معنای «کِشیدن»
- اسامیِ جانشین: تنها روز روکویو که اسم دیگهای نداره.
این دو حرف در کنار هم به موقعیتی اشاره میکنه که فرد باید دوست خودش، یا دوستهاش، رو توی کاری بِکشونه که خودش درحال انجامش هست (کار گروهی).
این روز قبلاً معنای متفاوتی داشت؛ در واقع، اگه فرد توی این روز کاری انجام میداد، با موفقیت تموم نمیشد. در نتیجه، این روز مناسب شرکت توی مسابقات یا بازیها نبود؛ چون بازی در کنار دوستان لذت بیشتری داره تا اینکه تنهایی انجام بشه. روز توموبیکی توی مسابقات ورزشی هم این کاربرد رو داره که فرد به رقیب خودش اجازه میده برنده بشه و یا طوری باهاش رقابت میکنه که هر دو به یه اندازه لذت ببرن و به اونها خوش بگذره. میشه گفت این روز معنای «شریککردنِ دیگران در شادی» داره. حتی در گذشته، معادل غیررسمی «توبیکی» جانشین این واژه بوده و توی مسابقات استفاده میشده که معنای «امتیاز برابر» یا «مساوی» میداده.
امروزه، روزهای توموبیکی مناسب مراسم عروسیـه؛ یعنی موقعیتی که فرد میتونه «دوست»هاش رو به مجلس شادی «بِکشونه» تا با هم خوش بگذرونن و از عشق سخن بگن. ازطرفدیگه، تعزیهگرفتن توی این روز اصلاً توصیه نمیشه، چون این بار فرد مجبور میشه دوستهاش رو به اون دنیا بِکشونه. قبلاً، حتی رسم این بود که مُردهسوزخونهها توی این روز تعطیل کنن؛ چون بازارشون کساد بود. البته، اینروزها دیگه کسی این رسم رو تحویل نمیگیره.
اگه چارهای جز برگزاری مراسم تعزیه توی اون روز نباشه، توصیه شده که توی تابوت مرحوم عروسکی گذاشته بشه که، بهجای دوستهای صاحب مجلس، به دیار باقی بره. البته که این باور بهشدت بیمنطقـه، ولی خب...
بههرحال، چه روز توموبیکی باشه و چه نباشه، توصیه میکنم دوستهاتون رو توی شادیها بِکشین و خوش بگذرونین.
سِنبو | 先負 | صبح بدشانسی، بعدازظهر خوششانسی
- «سِن» (先) به معنای «قبل، زود، آینده» | «بو» به معنای «شکست، نفی»
- اسامیِ جانشین: ساکیماکه، سِنماکه، ساکِکه و سِنپو
مسلماً، این روز در مقابل روز سِنشو قرار میگیره.
یه معنای این روز اینـه که اگه فرد کاری رو با عجله شروع کنه، شکست میخوره. ماجرای این روز به داستان خرگوش و لاکپشت شباهت داره؛ فرد توی چنین روزی باید متواضع و آروم باشه.
بوتسومِتسو | 仏滅 | تمام روز بدشانسی
- «بوتسو» برگرفته از اسم «بودا» | «مِتسو» به معنای «مرگ، انقراض»
- اسامیِ جانشین: کومو، کیومو
ارتباط این روز با شخصیت بودا چیـه؟
بعضیها باور دارن که بودا توی این روز مُرده و به همین دلیل، این روز چنین نامی گرفته؛ ولی این عقیده اشتباهـه.
توی تقویم قمریِ قدیمی ژاپن، هشتم یا پونزدهم فوریه بهعنوان روز مرگ بودا ثبت شده. بااینحال، روز قطعیِ مرگ مشخص نیست. برداشت اصلیِ مردم ژاپن اینـه که بودا توی سال ۹۴۹ قبلاز میلاد مُرده. بعضی باورهای دیگه به تاریخهای متفاوتی اشاره میکنن که چند قرن از هم فاصله دارن. بنابراین، اشاره به روز دقیق مرگ بودا غیرممکنـه.
بخش مهمترِ این واژه، حرف دوم، یعنی «مِتسو»ئـه که به معنای «نابودی»ـه؛ نابودی چیزی که بعدش هیچی ازش باقی نمیمونه. این واژه استعارهای از تقابل بودا با نیرویی شیطانیـه که در نهایت، منجر به مرگش میشه.
به عبارت دیگه، مفهوم این واژه به فاجعهبارترین فاجعهی قابل تصور اشاره داره.
اسامی «کومو» و «کیومو»، که معادلهای قدیمیِ این روز محسوب میشن، به معنای «وجود یه چیز بیوجود» هستن که بهصورت «پوچیِ کامل» هم ترجمه میشن؛ یعنی چیزی که دچار خلأ شده و از درون پوچـه. بهمرور زمان، واژهی «کامل» توی زبان ژاپنی، به «بودا» تغییر پیدا کرد. به همین دلیل، این اسم به ناتوانی بودا در برابر عظمت فاجعه اشاره میکنه.
بنابراین، هوشمندانه نیست که فرد توی این روز کار مهم انجام بده. مسلماً، بعضی کارها اونقدر واجبـه که نمیشه عقب انداخت؛ ولی بهتره کارهایی مثل اسبابکشی، راهاندازی کسبوکار جدید، برگزاری مراسم عروسی، چکاپهای درمانی غیرضروری و امثالهم با تأخیر انجام بشن.
بعضیها باور دارن اگه توی روز بوتسومِتسو مریض بشن، بیماریشون تا مدتی طولانی باهاشون میمونه.
تایان | 大安 | تمام روز خوششانسی
- «تای» (大) به معنای «بزرگ، عالی» | «آن» (安) به معنای «آرامش، استراحت»
- اسامیِ جانشین: دایان
تایان روز «آرامش کامل»ـه؛ بهترین روز برای برگزاری مراسم عروسی، راهاندازی کسبوکار، رابطهی عاشقانهی موفقیتآمیز و غیره. در کل، توی این روز همهچی آرومـه و همه خوشحالـن.
همچنین، این روز برای عمل جراحی، اسبابکشی، انجام پروژههای بزرگ، مسافرت و اینطور کارها هم عالیـه.
جالبـه که حرف اول این اسم (大) شبیهِ آدمیـه که ایستاده و دستوپاهاش رو کاملاً باز کرده و توی گستردهترین حالت خودش قرار داره.
حرف دوم، توی علم تصویرنگاری، به دو بخش تقسیم میشه: قسمت بالایی شبیهِ یه سقفـه، که میتونه استعارهای از یه خونه باشه، و قسمت پایینی مثل زنی زانوزدهست. به عبارت دیگه، این زن داره توی خونهش استراحت میکنه.
شاکّو | 赤口 | تمام روز بدشانسی، بهجز ظهر
- «شاکو» (赤) برگرفته از تصویرنگاری «آتیش شعلهور» به معنای «سرخ» | «کو» (口) برگرفته از تصویرنگاری «دریچهی باز» به معنای «دهان»
- اسامیِ جانشین: آکاکوچی، سِکیگوچی، شاکّانیو شاکّو و جاکّو
این روز برای انجام کارهای مهم خوب نیست؛ مگر برای مراسم بزرگداشت و یادبود و یا کاری که اطراف ظهر انجام بشه.
این اسم از هشت خدای تحتسلطهی آکاکوچی، نگهبان دروازهی شرقی پایتخت سلطنتی تای سوی، الهام گرفته شده.

به تعبیر دیگه، این روز برگرفته از روز آکاشیتاست که به «روز زبونقرمز» هم معروفـه.
رنگ قرمز طول موج بلندی داره و توی طیف رنگها، دومین رنگ واضح محسوب میشه. در نتیجه، این رنگ توجه انسانها رو بهخوبی به خودش جلب میکنه و ابزار خوبی برای هشداره. یکی از عجایب خلقت همینـه که خون به رنگ قرمزه. پس، میشه گفت واژهی «قرمز» توی این اسم به خون اشاره داره و منظور از «دهان» عملِ حرفزدنـه.
این حروف در کنار هم هشداری جدی به خیاطها، نجارها، آشپزها، قصابها، کشاورزها و امثالهم میدن که در طول روز با اشیای تیز سروکار دارن.
امروز که این مطلب رو منتشر میکنم، روز سِنبوئـه و الان ساعت حدوداً نُه صبحـه... یعنی قراره چی بشه؟ 👀
مطلبی دیگر از این انتشارات
مینویسم تا بنویسی! • توصیههایی برای غلبه بر سد فکری نویسندگی
مطلبی دیگر از این انتشارات
میراث ماندگار آکیرا توریاما (鳥山明)
مطلبی دیگر از این انتشارات
تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل • تشریح شعری چندلایه در پایانبندیِ روایت سریال «شوگون» (Shogun)