مترجم و نویسندهی آزادکار | کلیهی شعبات: linktr.ee/pooruyo
انحراف و تبعیض
توی بخش اول مانگای Chainsaw Man (۲۰۱۸- ۲۰۲۰) به شیاطین دورگه لقب «انحرافی» داده میشه که نشوندهندهی وجه تمایز اونا با شیاطین دیگهست. در صورت کمکاری یا عدم تطابق اونا با استانداردهای ادارهی امنیت عمومی، این شیاطین توسط کارمندهای اداره، مثل ماکیما و آکی، بهراحتی، محاکمه و کُشته میشن. ماکیما هم توی اولین ملاقاتش با دنجی، از اون میپرسه که آیا دوست داره سگ دولت باشه یا ترجیح میده که همونجا کشته شه؟ این مضمون «دوراهی»، در ادامه، توسط آکی هم تکرار میشه؛ زمانی که به دنجی میگه هر موقع که خودش صلاح بدونه (و درصورت کمکاری اون)، میتونه، به نمایندگی از اداره، اون رو بُکشه.
این حجم از تبعیض و بیگانهسازی، مستقیماً، با مقولهی «انحراف» توی جامعهشناسی ارتباط داره. طبق نظریهی هاوارد بکر، جامعهشناس آمریکایی، انحراف میتونه یک ساختار اجتماعی باشه که جامعه با استفاده از اون، ایدهآلهای سلطهگرایانهی خودش رو روی اون پیاده میکنه؛ یعنی مجرمسازی یا بیگانهسازی یک عدهی خاص توی جامعه، صرفاً بهایندلیل که اون افراد همرنگ جماعت و نظام طبقاتی جامعه نیستن.
از دید بکر، انحراف لزوماً به انسانهای بد یا شیطانی نسبت داده نمیشه، بلکه این ویژگی نتیجهی پرداختن به ایدهآلها و اعمالیـه که از نظر دیگران بد تلقی میشه. بکر از مسائل «همجنسگرایی» و «مصرف ماریجوانا» بهعنوان مثال استفاده میکنه تا این رو نشون بده که، صرفاً، چون مقولهای در یک جامعه پذیرفته نمیشه و یا براش تبعیض به وجود میاد، به این معنا نیست که حتماً جنایتی درحال انجامـه یا اون افراد ذاتاً مشکل دارن.
نارضایتی اصلی شیطانهای دورگهی داستان از اولین حادثهای نشئت میگیره که شیطان اسلحه سالها قبل رقم زد و باعث شد نگاه مردم نسبت به این موجودات، بیاعتماد و مشکوک بشه. ترس انسان از ناشناختهها مقولهای اجتنابناپذیره که توی اعماق همهی ذهنها حک شده و همین موضوع عامل اصلی قدرتمندی شیطانها توی روایت مانگاست؛ و البته مضمون اصلی داستانهای ترسناک ژانر لاوکرفت.
قدیمیترین و قدرتمندترین احساس بشر ترسـه و قدیمیترین و قدرتمندترین نوعِ ترس، ترس از ناشناختههاست | اچ. پی. لاوکرفت
هر انسانی، درست مثل ابزارآلات، هم قابلیتهای مفید داره و هم ویژگیهای مخرب. مثلاً، یک ارهبرقی میتونه برای بُریدن درختهای مُرده استفاده شه تا مردم از اونا هیزم درست کنن؛ ولی، همچنین، میتونه توی یک فیلم ترسناک بهعنوان وسیلهای برای کشتار انسانها به کار بره. ابزار خودش یکجورایی ماهیت دوگانه (متناقض) داره و بر مبنای نحوهی استفادهش توی زندگی قضاوت میشه. متأسفانه، تعصب و تبعیض انسانها نسبت به یک گروه خاص توی جامعه مسئلهایـه که از ذهن بشر، بهراحتی، پاک نمیشه و رهایی از اون کار سختیـه.
بااینحال، ما، طی یک پیچش داستانی جالب توی نیمهی دوم از بخش اول مانگا، میبینیم که مردم معمولی کشورهای مختلف، نسبت به کاری که دنجی براشون انجام داده، دیدگاه بسیار مثبتی پیدا میکنن؛ و بااینکه اطلاع دارن که اون یک شیطان دورگهست، ولی بابت نجات جونشون، خودشون رو مدیون اون میدونن. مردم جهانِ مرد اَرهای، برخلاف جوامع ما، با درنظرگرفتن همسوبودن اهداف دنجی با اهداف خودشون، تعصبات و تبعیضها رو نسبت به ماهیت انحرافی دنجی کنار میذارن و حتی امیدوار میشن که یک روز، شیطانهای دورگه بتونن، بهاندازهی انسانها، آزادانه زندگی کنن.
امیدوارم، یک روز، این اتفاق برای جهان ما هم بیُفته و قضاوتهای بیجا و یکطرفه برای همیشه کنار بره.
مطلبی دیگر از این انتشارات
بیداری ناخودآگاه
مطلبی دیگر از این انتشارات
تبدیل نقطهقوت به نقطهضعف
مطلبی دیگر از این انتشارات
وایولت و هیولا