افسانه‌های ژاپنی: پری‌های دریایی، کیتسونه‌ها و ارواح توالت!

انیمه‌ی Toilet-Bound Hanako-Kun (۲۰۲۰) و نسخه‌ی اسپین‌آف اون، انیمه‌ی After-school Hanako-kun (۲۰۲۳) هردو آثاری پر از زیبایی‌های بصری هستن. در کنار این زیبایی‌ها، ما با شخصیت اصلی دوست‌داشتنی ماجرا روبه‌روایم که خودش یکی از منابع اصلی ارتباط این اثر با افسانه‌های محلی و قومی ژاپنیـه. بسیاری از شخصیت‌ها، مکان‌ها و اتفاقاتِ داستان الهام‌گرفته از داستان‌هایی از فرهنگ ژاپنـه که از ژانر «ترسناک» تا «جادویی» رو شامل می‌شه.

شاید براتون غافل‌گیرکننده باشه که بدونین این مجموعه، برخلاف عنوانش، ارتباطی با توالت‌ها نداره و بیشتر روی ماجراهای مرموز و ماوراءالطبیعیِ آکادمی کامومه تمرکز داره. در ادامه، به تاریخچه‌ای از بعضی از افسانه‌های روایت انیمه می‌پردازم.

هاناکو-سان کیـه؟

هاناکو-کون، شخصیت اصلی داستان، توی سومین توالت از سرویس بهداشتی دخترانه‌ی طبقه‌ی سوم حضور داره. ولی برداشت انیمه از این شخصیت با داستان اصلی اون کمی تفاوت داره؛ اول از همه، با این مورد شروع می‌کنم که این روح توی افسانه‌ها یک دختره، نه پسری جوون.

هاناکو-سان، که با عنوان «هاناکو-سان توالتی» یا «هاناکو-سان وابسته به توالت» (Toire no Hanako-san) هم شناخته می‌شه، یک افسانه بین دانش‌آموزهای سراسر ژاپنـه. عده‌ای از مردم ژاپن باور دارن که هاناکو-سان توی دوران جنگ جهانی دوم، طی یک حمله‌ی هوایی، کشته شده. جالبـه که لباس فرم مدرسه‌ی هاناکو-کون به لباس دانش‌آموزهای همون دوره شباهت داره. عده‌ای دیگه می‌گن که این دختر توسط یکی از والدینش، یک غریبه و یا با خودکشی جون خودش رو از دست داده.

بااین‌حال، این بخش از افسانه توی تمام نسخه‌ها بدون تغییر باقی مونده: سه بار روی دَرِ توالت در بزن و بگو «هاناکو-سان، شما اون‌تویی؟» و هاناکو به شما جواب می‌ده. معمولاً، پاسخ اون یا «بله، هستم»ـه و یا به‌جای این‌که به‌جای حرف، با عمل جواب می‌ده: دَر رو براتون باز می‌کنه؛ شما رو می‌گیره؛ و به داخل توالت می‌کِشونه که معمولاً آخر مسیر توالت به جهنم ختم می‌شه. توی نسخه‌ی دیگه‌ای از این افسانه اومده که سوسماری سه‌سر توی این توالت قرار داره که شما رو می‌خوره... حقیقتاً، مرگ دردناکیـه.

معمولاً، هاناکو-سان توی این داستان‌ها شخصیت دوستانه‌ای نداره، ولی توی این انیمه، ما با روحی مهربون (و البته کمی موذی) روبه‌روایم که خودش برداشتی جالب و منحصربه‌فرد از این افسانه‌ست.

پری‌های دریایی

پری‌های دریایی، یا همان «نینگیو»ها، توی افسانه‌های ژاپنی با پری‌های دریاییِ روایت‌های غربی، مثل «پری دریایی کوچولو»، تفاوت‌های عمده‌ای دارن. مخاطب‌ها عموماً با پری‌های دریایی‌ای آشنا هستن که نیمه‌انسان و نیمه‌ماهی‌ان، ولی این پری‌های دریایی، غالباً، ماهی‌ان و بخش کوچیکی از اونا انسانیـه. البته، کمی از ظاهر میمون یا سوسمار هم قرض گرفتن. همچنین، گوشت این پری‌های دریایی خاصیت‌های جادویی داره.

نقاشی از یک نینگیو
نقاشی از یک نینگیو

بعضی‌ها می‌گن که خوردن گوشت پری‌های دریایی عمر انسان رو طولانی می‌کنه. نمونه‌ای از این ماجرا درباره‌ی راهبه‌ای گفته می‌شه که بعداز خوردن گوشت ماهی‌ای که پدر ماهیگیرش برای شام به خونه آورده بود، ۸۰۰ سال عمر کرد و مرگ تمام اعضای خونواده، عزیزان و همسرهاش رو به چشم دید.

توی افسانه‌ی دیگه‌ای اومده که دو نفر از بچه‌های یک ماهیگیر، گوشت پری دریایی می‌خورن و بعدش، از همه‌جای بدن‌شون پولک‌های ماهی درمیاد و، در نهایت، می‌میرن.

توی این انیمه از پولک‌های پری دریایی مثل افسانه‌ها استفاده نمی‌شه، بلکه نِه‌نِه از اونا برای ایجاد رابطه‌ی عاشقانه با معشوقـش استفاده می‌کنه. بااین‌حال، پری‌های دریایی همچنان موجودات خطرناکی محسوب می‌شن که نباید باهاشون دشمنی کرد. حتی اگر پولک‌ها منجر به ایجاد یک رابطه‌ی عاشقانه‌ی دائمی بشن، قطعاً فرد برای چنین چیزی، هزینه‌ی سنگینی می‌پردازه.

عجایب هفت‌گانه‌ی آکادمی کامومه

عدد هفت توی بسیاری از کشورها و فرهنگ‌ها ویژه و مقدس محسوب می‌شه و حتی عده‌ای اون رو عددی مرموز در نظر می‌گیرن. توی ژاپن هم این عدد بسیار مهمـه. افسانه‌ها و داستان‌های ارواح زیادی توی ژاپن وجود داره که هرکدوم‌شون مجموعه‌ای هفت‌گانه رو تشکیل می‌دن؛ مثل عجایب هفت‌گانه‌ی هونجو (The Seven Wonders of Honjo). ژاپنی‌ها، گاهی اوقات به این مجموعه افسانه‌ها «عجایب هفت‌گانه» می‌گن و گاهی هم اسمش رو «هفت معما» می‌ذارن. به‌هرحال، این‌جور افسانه‌ها با دهن‌به‌دهن‌شدن، به‌راحتی، همه‌جا پخش می‌شن که مدارس هم یکی از همین مناطقـه. هاناکو-کون توی انیمه، هفتمین معمای این مجموعه محسوب می‌شه.

فصل اول، سه معما از این مجموعه‌ی هفت‌گانه رو نشون می‌ده که در ادامه بهشون اشاره کردم.

«پلکان میساکی»
«پلکان میساکی»
«کتابخونه‌ی ساعت ۴»
«کتابخونه‌ی ساعت ۴»
«جهنم آینه‌ها»
«جهنم آینه‌ها»

میناموتو نو یوریمیتسو کیـه؟

کو میناموتو توی داستان انیمه، عضو قبیله‌ی میناموتو و از نوادگان میناموتو نو یوریمیتسو هست. جَدِ این پسر نه‌تنها یک شخصیت واقعی بوده، بلکه توی بسیاری از افسانه‌های ژاپنی هم حضور داشته. اون اواخر قرن دهم زندگی می‌کرد و در خدمت قبیله‌ی فوجیوارا بود.

نقاشی از میناموتو نو یوریمیتسو
نقاشی از میناموتو نو یوریمیتسو

توی افسانه‌ای اومده که میناموتو نو یوریمیتسو با کینتارو ملاقات می‌کنه؛ قهرمانی دیگه از افسانه‌های ژاپنی که از بچگی، به‌خاطر توانایی‌هاش، بهش لقب «پسر طلایی» داده بودن. میناموتو نو یوریمیتسو تحت‌تأثیر این شخصیت قرار می‌گیره و اون رو با خودش به کیوتو می‌بره.

اکثر حماسه‌های میناموتو نو یوریمیتسو درباره‌ی یوکای‌ها و بعضی از موجودات افسانه‌ای دیگه‌ست که اون به شکار اونا می‌پردازه. به‌عنوان مثال، میناموتو نو یوریمیتسو یک سوچیگومو (یوکایی شبیه به عنکبوت) رو شکست می‌ده. همچنین، ماجرای پیروزی اون از شوتن دوجی، که یک پادشاه اونی بود، بسیار مشهوره. گاهی اوقات، اون دشمن‌هاش رو یک‌تنه شکست می‌ده و گاهی هم با کمک یارانـش، اونا رو از بین می‌بره.

چه توی افسانه و چه توی واقعیت، میناموتو نو یوریمیتسو یکی از شخصیت‌های مهم فرهنگ ژاپن محسوب می‌شه. بنابراین، عجیب نیست که کو همون مسیر جَد خودش رو ادامه می‌ده، تا این‌که با هاناکو-کون آشنا می‌شه و می‌فهمه که لزوماً همه‌ی موجودات ماوراءالطبیعی بد نیستن.

جالبـه که اسم معلم کو «سوچیگوموری»ـه که خودش به‌طور مخفیانه یکی از هفت معماست: کتابخونه‌ی ساعت ۴. نه‌تنها اسمش شباهت زیادی به اسم سوچیگومو داره، بلکه شکل اصلی اون هم شبیه به یک عنکبوتـه.

کیتسونه‌ها، مجسمه‌های روباه و معبدهای ایناری

کیتسونه‌ها یوکای‌هایی هستن که شبیه به روباهـن و به‌وفور توی افسانه‌های ژاپنی پیدا می‌شن. این موجودات اکثراً حیله‌گر هستن، ولی بعضاً به‌شکل یک زن یا دوستی وفادار و انسانی هم درمیان. توی این انیمه، ما با یاکو آشنا می‌شیم که آکادمی رو به‌عنوان دومین معما تسخیر کرده. هاناکو، نِه‌نِه و کو موقعِ تحقیق درباره‌ی گم‌شدن دانش‌آموزها، توی ماجرای پلکان میساکی، باهاش روبه‌رو می‌شن.

مجسمه‌ای از یک کیتسونه توی معبد ایناری
مجسمه‌ای از یک کیتسونه توی معبد ایناری

یاکو شکل زنی زیبا به خودش می‌گیره که ربانی به‌شکل گوش‌های روباه روی سر خودش داره. بااین‌حال، اون برخلاف ظاهرش، می‌تونه به‌شدت بی‌رحم باشه. همچنین، اون یک کیتسونه توی یکی از معابد ایناری بوده که از اون مکان محافظت می‌کرده. کیتسونه‌ها برخلاف روباه‌های معمولیِ قهوه‌ای یا قرمزرنگ، سفید هستن.

معبدهای ایناری توی سراسر ژاپن وجود دارن. این معبدها، اکثراً، توسط مجسمه‌هایی از کیتسونه محافظت می‌شن؛ کیتسونه‌هایی که به‌عنوان «پیام‌آوران ایناری» شناخته‌شده هستن. بسیاری از مجسمه‌های این معبدها از جنس سنگ‌ان؛ گرچه اونایی که به ساختمون معبد نزدیک‌ترن، گاهی از سرامیک ساخته می‌شن. به هرکدوم از این مجسمه‌ها پیش‌بند قرمزی بسته می‌شه و، همچنین، توی دهن‌شون شیء خاصی قرار می‌گیره که نمادی از یک مفهوم خاصـه؛ مثلاً، یک کلید برای انبار مخصوص ایناری.

بااین‌که کیتسونه‌ها حیله‌گر هستن، ولی اونایی که در خدمت ایناری‌ان، به مردم کمک زیادی می‌کنن. این کیتسونه‌ها شیاطین رو دور می‌کنن و، علاوه‌بر معبدهای ایناری، از معبدهای همسایه هم محافظت می‌کنن (حتی در برابر کیتسونه‌هایی که ارتباطی با ایناری ندارن).

کامیکاکوشی و شهر اشباح

نه. منظورم اون شهر اشباح نیست، هرچند مفهومِ اینجا با اون مرتبطـه. اگر انیمه‌ی شهر اشباح (۲۰۰۱) رو تماشا کرده باشین، قطعاً با مفهوم «کامیکاکوشی» آشنایین. این عبارت به موقعیتی اشاره می‌کنه که توش فرد، یا افرادی، توسط یک خدای خشمگین به مکانی دیگه بُرده و از نظر‌ها پنهان می‌شه. این مفهوم توی بسیاری از افسانه‌های قدیمی و داستان‌گویی‌های مدرن، ازجمله دنیای انیمه، مورد استفاده قرار گرفته.

این موقعیت دقیقاً همون چیزیـه که موقعِ ورود به پلکان میساکی توی این انیمه، گریبان‌گیر دانش‌آموزها می‌شه؛ اونا ناپدید و کاملاً از خاطره‌ها پاک می‌شن.