بررسی افسانه‌های ژاپنی در انیمه‌ی Toilet-Bound Hanako-Kun

انیمه‌ی Toilet-Bound Hanako-Kun و نسخه‌ی اسپین‌آف آن، انیمه‌ی After-school Hanako-kun، هردو آثاری مملو از زیبایی‌های بصری هستند. در کنار این زیبایی‌ها، ما با شخصیت اصلی دوست‌داشتنی ماجرا روبه‌رو هستیم که خود یکی از منابع اصلی ارتباط این اثر با افسانه‌های محلی و قومی ژاپنی است. بسیاری از شخصیت‌ها، مکان‌ها و اتفاقات در طول روایت الهام‌گرفته از داستان‌هایی از فرهنگ ژاپن است که از ژانر «ترسناک» تا «جادویی» را شامل می‌شود.

شاید برایتان غافل‌گیرکننده باشد که بدانید این مجموعه، برخلاف عنوانش، ارتباطی با توالت‌ها ندارد و بیشتر روی ماجراهای مرموز و ماوراءالطبیعی در ساختمان آکادمی کامومه تمرکز دارد. در ادامه، به تاریخچه‌ای از برخی افسانه‌های موجود در روایت این انیمه می‌پردازم.

هاناکو-سان کیست؟

هاناکو-کون، شخصیت اصلی داستان، در سومین توالت در سرویس بهداشتی دخترانه‌ی طبقه‌ی سوم حضور دارد. اما برداشت انیمه از این شخصیت با داستان اصلی آن کمی تفاوت دارد؛ اول از همه، با این مورد شروع کنم که این روح در افسانه‌ها یک دختر است، نه پسری جوان.

هاناکو-سان، که با عنوان «هاناکوی توالتی» (Toire no Hanako-san) نیز شناخته می‌شود، افسانه‌ای مشهور در بین دانش‌آموزان مدارس سراسر ژاپن است. عده‌ای از مردم ژاپن باور دارند که هاناکو-سان در دوران جنگ جهانی دوم، در یک حمله‌ی هوایی، کشته شده است؛ جالب است که لباس فرم مدرسه‌ی هاناکو-کون به لباس دانش‌آموزان همان دوره شباهت دارد. عده‌ای دیگر می‌گویند که این دختر توسط یکی از والدینش، یک غریبه و یا با خودکشی جان خود را از دست داده است.

بااین‌حال، این بخش از افسانه در تمام نسخه‌ها بدون تغییر باقی مانده است: سه بار روی در توالت در بزن و بگو «هاناکو-سان، شما اون تویی؟» و هاناکو به شما پاسخ می‌دهد. معمولاً، پاسخ او یا «بله، هستم» است و یا به‌جای این‌که با حرف پاسخ بدهد، در را با دست خود برای شما باز می‌کند؛ شما را می‌گیرد و به داخل توالت می‌کشاند که معمولاً انتهای مسیر توالت به جهنم ختم می‌شود. در نسخه‌ای دیگر از این افسانه آمده است که سوسماری سه‌سر در این توالت قرار دارد که شما را می‌خورد... حقیقتاً، مرگ دردناکی است.

معمولاً، هاناکو-سان در این داستان‌ها شخصیت دوستانه‌ای ندارد، اما در این انیمه ما با روحی مهربان (و البته کمی موذی) روبه‌رو هستیم که خود برداشتی جالب و منحصربه‌فرد از این افسانه است.

پری‌های دریایی

پری‌های دریایی در افسانه‌های ژاپنی (یا همان «نینگیو»ها) با پری‌های دریایی موجود در روایات غربی، مثل «پری دریایی کوچولو»، تفاوت‌های عمده‌ای دارد. مخاطبان عموماً با پری‌های دریایی‌ای آشنا هستند که نیمه‌انسان و نیمه‌ماهی‌اند، اما این پری‌های دریایی غالباً ماهی هستند و بخش کوچکی از آن‌ها انسانی است؛ دراین‌بین، کمی از ظاهر میمون یا سوسمار نیز قرض گرفته‌اند. همچنین، گوشت این پری‌های دریایی خاصیت‌های جادویی دارد.

نقاشی از یک نینگیو
نقاشی از یک نینگیو

بعضی‌ها می‌گویند که خوردن گوشت پری‌های دریایی عمر انسان را بسیار طولانی می‌کند. نمونه‌ای از این ماجرا درباره‌ی راهبه‌ای است که پس‌از خوردن گوشت ماهی‌ای که پدر ماهیگیرش برای شام به خانه آورده بود، ۸۰۰ سال عمر کرد و مرگ تمام اعضای خانواده، عزیزان و همسرانش را به چشم دید. در افسانه‌ای دیگر آمده است که دو تن از فرزندان یک ماهیگیر گوشت پری دریایی می‌خورند و سپس در همه‌جای بدن‌شان پولک‌های ماهی درمی‌آید و در نهایت می‌میرند. تصور چنین مرگی وحشتناک است.

در این انیمه از پولک‌های پری دریایی مانند افسانه‌ها استفاده نمی‌شود، بلکه نِه‌نِه از آن‌ها برای ایجاد رابطه با معشوقش استفاده می‌کند. بااین‌حال، پری‌های دریایی همچنان موجودات خطرناکی تلقی می‌شوند که نباید با آن‌ها دشمنی کرد. حتی اگر پولک‌ها منجر به ایجاد یک رابطه‌ی عاشقانه‌ی دائمی شوند، قطعاً هزینه‌ای که فرد برای چنین چیزی می‌پردازد، بسیار سنگین خواهد بود.

عجایب هفت‌گانه‌ی آکادمی کامومه

عدد هفت در بسیاری از کشورها و فرهنگ‌ها عدد ویژه و مقدسی محسوب می‌شود و حتی عده‌ای آن را مرموز می‌دانند. در ژاپن نیز این عدد بسیار مهم است. افسانه‌ها و داستان‌های ارواح زیادی در ژاپن وجود دارد که هرکدام‌شان مجموعه‌ای هفت‌گانه را تشکیل می‌دهند؛ به‌عنوان مثال، عجایب هفت‌گانه‌ی هونجو (The Seven Wonders of Honjo) را در نظر بگیرید. ژاپنی‌ها، گاهی اوقات به این مجموعه افسانه‌ها «عجایب هفت‌گانه» می‌گویند و گاهی آن را «هفت معما» می‌نامند. درهرحال، این قبیل افسانه‌ها به‌راحتی با دهان‌به‌دهان‌شدن در همه‌جا پخش می‌شوند که مدارس نیز یکی از این مناطق است. هاناکو-کون در انیمه هفتمین معمای این مجموعه محسوب می‌شود.

فصل اول این انیمه سه معما از این مجموعه‌ی هفت‌گانه را نشان می‌دهد که در ادامه به آن‌ها اشاره کرده‌ام.

«پلکان میساکی»
«پلکان میساکی»
«کتابخانه‌ی ساعت ۴»
«کتابخانه‌ی ساعت ۴»
«جهنم آینه‌ها»
«جهنم آینه‌ها»

میناموتو نو یوریمیتسو کیست؟

کو میناموتو در داستان انیمه عضو قبیله‌ی میناموتو و از نوادگان میناموتو نو یوریمیتسو است که نه‌تنها یک شخصیت واقعی بوده، بلکه در بسیاری از افسانه‌های ژاپنی نیز حضور داشته است. او در اواخر قرن دهم زندگی می‌کرد و در خدمت قبیله‌ی فوجیوارا بود.

نقاشی از میناموتو نو یوریمیتسو
نقاشی از میناموتو نو یوریمیتسو

در افسانه‌ای آمده است که میناموتو نو یوریمیتسو با کینتارو ملاقات می‌کند؛ قهرمانی دیگر در افسانه‌های ژاپنی که از کودکی، به‌علت توانایی‌هایی که داشت، به او لقب «پسر طلایی» را داده بودند. میناموتو نو یوریمیتسو تحت‌تأثیر این شخصیت قرار می‌گیرد و او را با خود به کیوتو می‌برد.

اغلب حماسه‌های میناموتو نو یوریمیتسو درباره‌ی یوکای‌ها و برخی موجودات افسانه‌ای دیگر است که او به شکار آن‌ها می‌پرداخت. به‌عنوان مثال، میناموتو نو یوریمیتسو یک سوچیگومو (یوکایی شبیه به عنکبوت) را شکست داد. همچنین، ماجرای پیروزی او بر شوتن دوجی، که یک پادشاه اونی بود، بسیار مشهور است. گاهی اوقات، او دشمنانش را به‌تنهایی شکست می‌دهد و گاهی هم با کمک یارانش آن‌ها را از بین می‌برد.

چه در افسانه باشد و چه در واقعیت، میناموتو نو یوریمیتسو یکی از شخصیت‌های مهم فرهنگ ژاپن محسوب می‌شود. بنابراین، این عجیب نیست که کو همان مسیر جد خود را ادامه می‌دهد تا این‌که با هاناکو-کون آشنا شده و متوجه می‌شود که لزوماً همه‌ی موجودات ماوراءالطبیعی بد نیستند.

جالب است که نام معلم کو «سوچیگوموری» است که خود به‌طور مخفیانه یکی از هفت معما است: کتابخانه‌ی ساعت ۴. نه‌تنها نام او شباهت زیادی با نام سوچیگومو دارد، بلکه شکل اصلی او نیز شبیه به یک عنکبوت است.

کیتسونه‌ها، مجسمه‌های روباه و معابد ایناری

کیتسونه‌ها یوکای‌هایی هستند که شبیه به روباه‌اند و به‌وفور در افسانه‌های ژاپنی یافت می‌شوند. این موجودات اغلب حیله‌گر هستند، اما بعضاً به‌شکل زنان یا دوستانی وفادار و انسانی نیز درمی‌آیند. در این انیمه، ما با یاکو آشنا می‌شویم که آکادمی را به‌عنوان دومین معما تسخیر کرده است. هاناکو، نِه‌نِه و کو هنگام تحقیق درباره‌ی گم‌شدن دانش‌آموزان در ماجرای پلکان میساکی، با او روبه‌رو می‌شوند.

مجسمه‌ای از یک کیتسونه در معبد ایناری
مجسمه‌ای از یک کیتسونه در معبد ایناری

یاکو شکل زنی زیبا به خود می‌گیرد که ربانی به‌شکل گوش‌های روباه روی سر خود دارد. بااین‌حال، او برخلاف ظاهرش می‌تواند بسیار بی‌رحم باشد. همچنین، او یک کیتسونه در یکی از معابد ایناری بوده که از آن مکان محافظت می‌کرده است. کیتسونه‌ها، برخلاف روباه‌های معمولی که قهوه‌ای یا قرمزرنگ هستند، رنگ سفید دارند.

معابد ایناری در سراسر ژاپن وجود دارند. این معابد اغلب توسط مجسمه‌هایی از کیتسونه محافظت می‌شوند؛ کیتسونه‌هایی که به‌عنوان «پیام‌آوران ایناری» شناخته‌شده هستند. بسیاری از مجسمه‌های موجود در این معابد از جنس سنگ‌اند؛ گرچه آن‌هایی که به ساختمان معبد نزدیک‌ترند، گاهی از سرامیک ساخته می‌شوند. به هر کدام از این مجسمه‌ها پیش‌بند قرمزی بسته می‌شود و همچنین در دهان‌شان شیء ویژه‌ای قرار می‌گیرد که نمادی از یک مفهوم خاص است؛ مثلاً، کلیدی برای انبار مخصوص ایناری.

بااین‌که کیتسونه‌ها حیله‌گر هستند، اما آن‌هایی که در خدمت ایناری‌اند، به مردم کمک زیادی می‌کنند. این کیتسونه‌ها شیاطین را دور می‌کنند و، علاوه‌بر معابد ایناری، از معابد همسایه نیز محافظت می‌کنند (حتی در برابر کیتسونه‌هایی که ارتباطی با ایناری ندارند).

کامیکاکوشی و شهر اشباح

خیر، منظورم آن شهر اشباح نیست، گرچه مفهوم در اینجا با آن مرتبط است. اگر انیمه‌ی شهر اشباح (Spirited Away) را تماشا کرده باشید، قطعاً با مفهوم «کامیکاکوشی» آشنا هستید. این عبارت به موقعیتی اشاره می‌کند که در آن، فرد یا افرادی توسط خدایی خشمگین به مکانی دیگر برده شده و از نظر‌ها پنهان می‌شوند. این مفهوم در بسیاری از افسانه‌های قدیمی و داستان‌گویی‌های مدرن، ازجمله در دنیای انیمه، مورد استفاده قرار گرفته است.

این موقعیت دقیقاً همان چیزی است که هنگام ورود به پلکان میساکی در این انیمه گریبان‌گیر دانش‌آموزان می‌شود؛ آن‌ها ناپدید و کاملاً از یادها پاک می‌شوند.