ملکه و کندوی عسل

این نوشته اولین بار حدود یک سال پیش ایجاد و منتشر شد. این بار مجدداً اون رو به اشتراک می‌ذارم تا شاید هنوز برای بعضی از مخاطب‌ها مفید باشه؛ حداقل برای کسایی که هنوز این انیمه رو تماشا نکردن. در واقع، این مطلب واکنش اولیه‌ی من به تماشای این قسمتـه.

قسمت چهارم انیمه‌ی Heavenly Delusion (۲۰۲۳) هم پشت‌سر گذاشته شد و ما مجدداً با حجم مناسبی از اکشن و معما روبه‌رو بودیم. بالاخره، به بعضی از سؤالات درباره‌ی آموزشگاه پاسخ داده شد و حداقل این موضوع رو متوجه شدیم که اون مکان، توی باطن خودش، هیچ شباهتی با بهشت نداره.

میمی‌هیمه، مخالفت توی کارش نیست.
میمی‌هیمه، مخالفت توی کارش نیست.

میمی‌هیمه توی این قسمت سکانس خاص خودش رو داشت و با موافقت با پیشنهاد جسورانه‌ی شیرو، به این شرط که فقط برای مدتی کوتاه باشه، مخاطب‌ها رو غافل‌گیر کرد؛ هرچند تونست به طنز ماجرا اضافه کنه.

https://www.aparat.com/v/le6RF

خانم Asuka Suzuki با انیمیشن ماهرانه‌ی خودش، توی سکانس فرار، حسابی گل کاشت و سلسله کات‌های جالبی رو پیاده کرد که باعث شد یک فرار ساده به اتفاقی پویاتر و جنجالی‌تر تبدیل بشه.

https://www.aparat.com/v/e59b91r
https://www.aparat.com/v/xwTeg
بازیگری دل‌نشین شخصیت توکیو

نقطه‌ی اوج این قسمت، انیمیشن خانم Hana Okutani هست. با نگاهی به کارنامه‌ی ایشون، می‌شه فهمید که اون از اون دسته انیماتورهای تازه‌کاریـه که شروع پرقدرتی داشته. این هنرمند توی سکانس اعتراف توکیو به کُنا، به‌زیبایی، نمایش قدرت می‌کنه و یک بازیگری جذاب و زیرکانه از توکیو رو به بیننده نشون می‌ده.

به حس معذب‌بودن توکیو دقت کنین که چطور،به‌طور هم‌زمان، منجر به ایجاد حس صمیمیت بین اون و کُنا می‌شه؛ ولی، همچنین، مخاطب رو وادار به این فکر می‌کنه که شاید این قضیه هم مصنوعیـه و احساسات بچه‌ها هم توسط کسی یا چیزی دیگه کنترل می‌شه.

شخصاً از دوگانگی‌های این انیمه لذت می‌برم!

قاب‌بندی
قاب‌بندی
قاب‌بندی
قاب‌بندی
قاب‌بندی
قاب‌بندی
قاب‌بندی
قاب‌بندی

ما هر هفته توسط انیماتورهای بااستعداد این اثر مسحور می‌شیم و شکی توی این قضیه نیست؛ ولی این بار به‌طور ویژه از کارگردانی آقای Takashi Ootsuka لذت بردم. به‌عنوان کسی که هیچ آشنایی‌ای با مانگای این اثر نداره، باید بگم که این آموزشگاه واقعاً جای ترسناکیـه و قاب‌بندی‌های این هنرمند هم به القای حس مورمورکننده‌ی فضای سرد آموزشگاه کمک زیادی کرده.

https://www.aparat.com/v/g24i1qs
https://www.aparat.com/v/F9HTZ
سکانس خنده‌دار فرار توکیو و کوکو

به این موضوع دقت کنید که از لحظه‌ی فرار توکیو و کوکو، چطور سبک انیمیشن به‌نوعی شل‌ووِل‌تر می‌شه و به طنز قضیه اضافه می‌کنه. این سکانس بدون اِعمال این حرکت هم به‌خودی‌خود بامزه بود؛ مخصوصاً، با اون ژست پیش‌فرض و مسخره‌ی توکیو که انگار مغزش برای چند لحظه متوقف شد.

https://www.aparat.com/v/v60lb04
https://www.aparat.com/v/ilS0h
تمایز بین فیزیک توکیو و کوکو

نهایت وسواس و دقت انیماتورها توی این اثر رو می‌شه توی لحظه‌ی ورود توکیو و کوکو به اتاق نوزادها مشاهده کرد. بااین‌که، مشخصاً، تلاشی برای اجرای بازیگری پرجزئیات شخصیت‌ها توی این سکانس صورت نگرفته، ولی تفاوت فیزیک کوکو و توکیو از نحوه‌ی ورودشون به اتاق کاملاً ملموسـه!

تاریخ دوربین‌ها
تاریخ دوربین‌ها
تاریخ دوربین‌ها
تاریخ دوربین‌ها

از نکات جالب‌توجه این قسمت تاریخی بود که توی تصویر دوربین‌های مداربسته دیده شد.

با توجه به روند تغییر تاریخ توی دو تصویر بالا (اولین عدد از سمت چپ تغییر نکرد)، متوجه می‌شیم که فرمت تاریخ به‌صورت «روز/ماه/سال» هست؛ در نتیجه، همون‌طور که توی بررسی قسمت سوم حدس زده شد، همه‌ی سکانس‌های داخل دیوار مربوط به چند سال قبل‌از شروع آخرالزمان هستن!

پس نوزادها همون آدم‌خوارهای آینده‌ان؟

شباهت چهره‌ی توکیو به مارو هم دیگه برام منطقی شد. توکیو می‌تونه مادر مارو باشه و تفاوت زمانی بین‌شون هم کاملاً منطقیـه. توانایی لمس مارو قطعاً از یک پدر یا مادر معمولی بهش نرسیده.

ناگفته نمونه که نقاشی‌ای که قبل‌از این، کُنا به‌طور اختصاصی به توکیو می‌ده، یک جنین/نوزاد هست. شاید کُنا پدر ماروئـه؟ آیا کُنا آینده رو نقاشی می‌کنه؟

نقاشی ماهی هم به کوکو داده می‌شه و کوکو مشابه با اون ماهی حرکت می‌کنه و جنب‌وجوش داره...

توکیو نامرئی شد!
توکیو نامرئی شد!

بخش عجیب دیگه‌ی این قسمت، که احتمالاً همه‌ی مخاطب‌ها متوجه اون شدن، دیده‌نشدن بچه‌ها (یا به‌طور دقیق‌تر، توکیو) داخل تصویر دوربین مداربسته بود.

نکته‌ی جالب اینـه که هر صحنه‌ای که بچه‌ها داخل تصویر دیده نمی‌شدن، و به مخاطب نشون داده می‌شد، مربوط به حضور توکیو بود، نه کوکو!

فکر می‌کنم سه احتمال برای این قضیه وجود داره:

  • هوش مصنوعی (مینا) نمی‌خواد که بچه‌ها دیده بشن؛ چون می‌خواد بدونه اونا توی اوقات فراغت‌شون به چه کارهایی می‌پردازن.
  • نوزادها توانایی دست‌کاری دوربین مداربسته رو دارن و شاید چون از تنهایی حوصله‌شون سر رفته بوده، می‌خواستن توکیو و کوکو کنارشون بمونن و هیچ‌کس متوجه نشه. این موضوع بعید نیست، چون وقتی نوزاد، اسم «تو-کی-یو» رو صدا می‌زنه، نشون می‌ده که هوش بسیار بالایی داره. البته، این مورد برای صحنه‌ی دیده‌نشدن توکیو موقعِ بالارفتن از دیوار، با کمک ربات، صدق نمی‌کنه؛ چون نوزادها نمی‌تونستن چنین چیزی رو تشخیص بدن... می‌تونستن؟
  • کوکو یا توکیو چنین قدرتی دارن، که خودشون ازش بی‌خبرن، و به‌طور ناخودآگاه، وقتی توی خطر هستن، فعال می‌شه.
Nigete!
Nigete!

آخرین حرف تارائوی مرحوم هنوز توی گوشمـه...