مترجم و نویسنده | linktr.ee/pooruyo
تقاطع ذهنها | نگاهی بر قسمت سوم انیمهی Heavenly Delusion
این نوشته اولین بار حدود یک سال پیش ایجاد و منتشر شد. این بار مجدداً آن را به اشتراک میگذارم تا شاید همچنان برای برخی مخاطبان مفید باشد؛ حداقل برای کسانی که هنوز این انیمه را تماشا نکردهاند. در واقع، این مطلب واکنش اولیهی من به تماشای این قسمت است.
با تماشای قسمت سوم انیمهی Heavenly Delusion، من به قدرت انکارناپذیر این اثر تماماً ایمان پیدا کردم!
این قسمت غالباً یک فلشبک بود که باعث شد تا سرعت روایت داستان تاحدی کاهش پیدا کند و ازاینطریق، فضای کافی برای تنفس به شخصیتهای اصلی داده شود تا برداشت ما از آنها نیز بهتر و منطقیتر باشد.
فکر میکنم استودیو Production I.G هر انیماتور بااستعدادی را که از جلوی در ورودی رد میشده، به داخل استودیو کشیده و با آنها روی این پروژه قراردادی بسته است. البته، انیماتورها نیز، با اشتیاق کامل، به کار خود پرداختهاند؛ مخصوصاً، هنرمندانی همچون استاد Hidehiko Sawada (از ستارگان انیمهی Hunter×Hunter) که از آن شخصیتهای کمپیدا اما بسیار بااستعداد محسوب میشود.
هنر استاد Hidehiko Sawada (انیماتور)
سرعتگرفتن همزمان هاروکی و کیریکو | کنترل ماهرانهی آقای Kazuya Nomura، کارگردان این قسمت، در این سکانس میان صحنههای مبارزه و مسابقه شاید چندان به چشم نیاید، اما ستودنی است.
تا قسمت سوم، ما با دو نوع آدمخوار آشنا شدهایم و هرکدام از آنها طعمهشان را میبلعند؛ اما ظاهراً جویدن در کارشان نیست. به همین دلیل، فکر میکنم (همانطور که در بررسی قسمت دوم اشاره کردم) این آدمخوارها نوعی سلاح هستند که توسط گروهی خاص (شاید مردم آزمایشگاه) کنترل میشوند و وظیفهشان انتقال اعضای (سالم) بدن انسانها به آن افراد است تا آنها بتوانند ازاینطریق... انسان تولید کنند؟
اینکه این موجودات فقط انسان میخورند، خود جای سؤال دارد.
انصافاً، آدم از بازیگری اینچنینی شخصیتها در پسزمینه لذت میبرد!
صحنهی دلخراش هاروکی و آدمخوار | نمونهای از استفاده از عنصر وحشت جسمی (Body Horror) در این اثر
به چهار تصویر بالا، بهترتیب، دقت کنید تا بهخوبی متوجه روایت بصری قوی این اثر شوید که چطور، در چند شات کوتاه و سریع، آن حس ناخوشایند «تعویض بدن» شخصیت را به مخاطب القا میکند.
ظاهراً، توجه وسواسگونهی کارگردان به جزئیات در انیمیشن دیگر تبدیل به امضای این اثر شده است. روایت بصری در این انیمه بیداد میکند!
یک سکانس عجیب دیگر در این قسمت زمانی است که کیروکو به هوش میآید و دکتر به او میگوید که او همراه با خواهرش هردو به بیمارستان آورده شدند و هردو در شرف ازدستدادن جان خود بودند! پساز بستهشدن چشمان هاروکی، دقیقاً چه اتفاقی در تونل افتاد؟ آیا کیریکو از فرط عصبانیت به آدمخوار حمله کرد؟ یا ماجرا به همان صدای شلیک مربوط است؟
شاید ظاهرشدن ماهی از درون نقاشی، آن هم بهعلت وجود نقاشی کُنا، کمی دور از ذهن به نظر برسد، چون ما هنوز با چیزی شبیه به جادو در جهان این انیمه برخورد نداشتهایم و حتی عجیبترین سکانسها نیز بهنوعی مرتبط با علم (چیزی شبیه به تکنولوژی نانو و امثال آن) بوده است. بااینحال، هیچکس نمی داند علم تا کجا میتواند پیشرفت کند.
اما اگر واقعاً چنین باشد، بنابراین باید در ادامهی داستان شاهد نهنگهای پرنده نیز باشیم (به نقاشیهای اتاق توکیو و تیتراژ پایانی رجوع شود)!
در انتها، میخواهم دو مورد را اضافه کنم که ذهنم را بسیار درگیر کرده است:
صحنهای در قسمت قبل وجود داشت که دیگر برایم منطقی جلوه میکند. در قسمت قبل، همانطور که در بررسی آن اشاره کردم، کیروکو از وجود شلاقهای پرندهی آدمخوار غافلگیر شد، اما کمی بعد گفت که یک بار در شرف خوردهشدن توسط یکی از همین موجودات بوده است. این حرف او در این قسمت قابلفهم است (با این فرض که او هاروکی است).
چه میشود اگر سکانسهای داخل دیوار با سکانسهایی که ماجرای کیروکو و مارو در آن جریان دارد، بهلحاظ زمانی با یکدیگر متفاوت باشند؟ فکر میکنم ماجرای بچههای دیوار مربوط به گذشته (شاید حتی قبل از وقوع فاجعهی عظیم) است و ما، همراه با کیروکو و مارو، درحال تماشای پیامدهای آن هستیم.
بیصبرانه منتظر هستم تا کوکو نوزادان بیصورت را به من نشان بدهد...
مطلبی دیگر از این انتشارات
توهمی از جنس بهشت یا جهنم؟ | نگاهی بر قسمت اول انیمهی Heavenly Delusion
مطلبی دیگر از این انتشارات
منابع الهام مانگای Chainsaw Man
مطلبی دیگر از این انتشارات
ملکه و کندوی عسل | نگاهی بر قسمت چهارم انیمهی Heavenly Delusion