مترجم و نویسنده | linktr.ee/pooruyo
ارتباط غیرکلامی در سریال Shogun
زبانشناسان جهان عمدتاً زبان ارتباطی را به دو گروه مستقیم (low context) و غیرمستقیم (high context) تقسیم کردهاند. در زبان غیرمستقیم، برقراری ارتباط وابستگی زیادی به محیط اطراف و فرهنگ یک منطقه دارد، اما زبانهای مستقیم عکس این قضیه هستند. زبان ژاپنی (مثل زبان فارسی) غیرمستقیم محسوبمیشود؛ در نتیجه، حرفهایبودن در استفاده از زبان ژاپنی، بهلحاظ زبانشناسی، لزوماً به این معنی نیست که فرد در روابط اجتماعی نیز حرفهای است. مفروضات بیشماری دربارهی طرز رفتار و معاشرت در کشور ژاپن وجود دارد. شاید شما با همهی آنها موافق نباشید و یا برعکس، اما اگر در ژاپن زندگی کنید و از آنها ناآگاه باشید، رساندن منظورتان به دیگران برای شما کار بسیار دشواری خواهد بود.
مثالهای متعدد و بسیار جالبی از این موضوع در نسخهی بازسازیشدهی سریال Shogun به چشم میخورد که در این مطلب به چند مورد از آن، بدون لورفتن داستان، اشاره میکنم.
بهعنوان یکی از دوستداران و محققین فرهنگ کشور ژاپن، تماشای دقت و وسواس بالای این اثر در نمایش زبان، سبک و رفتار در فرهنگ مردم این سرزمین برایم خیرهکننده است. بخشی از شگفتی من به این دلیل است که چنین دقتی، در روایتی شرقی از یک پروژهی غربی، بسیار نادر است. همانطور که آقای Hiroyuki Sanada، بازیگر نقش توراناگا، اخیراً در مصاحبهاش با نشریهی Asahi Shimbun گفت:
استخدام بازیگرهای ژاپنی برای ایفای نقش شخصیتهای ژاپنی اتفاقی هست که بهندرت در هالیوود رخ میده.
گرچه، بهلطف زحمات سانادا، و تیمی از تهیهکنندگان، مترجمان و ناظرین کیفی ژاپنی، این سنت در سریال Shogun شکسته میشود. این اثر مملو از نمادهای فرهنگی نامحسوسی است که حتی تا امروز در فرهنگ ارتباطی ژاپنیها نقشی اساسی ایفا میکند. در بین لحظات تماشایی این سریال، سه موقعیت وجود دارد که بهطور ویژه برایم جذاب است و فرهنگ ارتباط غیرکلامی مردم این سرزمین را بهخوبی به نمایش میگذارد. برخی موقعیتها بسیار کوتاه است و فقط تا چند ثانیه زمان میبرد، به همین دلیل ممکن است مخاطبان ناآشنا با این فرهنگ متوجه آنها نشوند. شاید برخی موارد ناچیز و بسیار جزئی به نظر برسند، اما با دقت کافی به آنها، میتوان به برداشتهای مهمی در روایت داستان رسید.
اولین مورد به یک کوسن مربوط میشود. در این صحنه از قسمت هفتم، گین، صاحب فاحشهخانه، با توراناگا ملاقات میکند. خدمتکاران توراناگا مستقیماُ روی زمین مینشینند، چون مقامشان از او پایینتر است؛ اما به گین یک کوسن داده میشود. این یکی از ارتباطات غیرکلامی است که ژاپنیها معنی آن را بهسرعت متوجه میشوند: گین از «تیم» توراناگا نیست و در آن مکان حکم یک مهمان را دارد.
اما با دقت بیشتر، میبینیم که گین روی کوسن نمینشیند یا حداقل نه کاملاً. این یک ارتباط غیرکلامی دیگر از طرف گین به توراناگا است:
شاید من از خدمتکاران شما نباشم، اما شما ارباب من هستید و، درست مثل خدمتکارانتون، در برابر شما خودمو کوچیک میکنم.
در واقع، عدم نشستن روی کوسن در مقابل کسی که بهلحاظ موقعیت اجتماعی از شما بالاتر است، هنوز در ژاپن نشانهای از احترام تلقی میشود.
اما این صحنه هنوز برای خود ماجرا دارد. به نحوهی نشستن گین دقت کنید که چطور فقط یک زانویش کوسن را لمس میکند. این حرکت نیز یک ارتباط غیرکلامی دیگر است که توراناگا آن را بهعنوان نشانهای از ادب برداشت میکند. گین با قراردادن بخشی از بدنش روی کوسن بهطور نامحسوس اعلام میکند که مشکلی با نشستن روی کوسن ندارد تا میزبان ناراحت نشود و فکر و خیال نکند. این مورد نیز تأکیدی بر کوچکی او در برابر بزرگی توراناگا دارد. حال، متوجه شدید که یک کوسن معمولی تا چه میزان نقشی مهم در ارتباط بین این دو شخصیت ایفا میکند.
مورد جالب دیگر در همین قسمت زمانی است که توراناگا از برادرش، با یک وعدهی غذایی پروپیمان، پذیرایی میکند. پیشاز هرچیز، در تصویر یک ماهی سیم قرمز (tai) و یک خرچنگ خاردار (ise-ebi) نشان داده میشود. غذاهای ژاپنی عموماً در زمینهی وسواس و توجه زیاد به نحوهی سرو شدن بسیار معروف هستند و این غذا نیز عالی است، اما دراینبین پیام خاصی در حال انتقال است.
چرا، بهجای این دو غذا، بهعنوان مثال از صدف شانهگونان و ناتو استفاده نشد؟ در واقع، مفهوم ماهی سیم در اسم آن نهفته است: واژهی «tai» شبیه به «medetai» به معنای خوشبختی و شادی است. ژاپنیها علاقهی ویژهای به بازی با کلمات دارند و اگر کلمهای ارتباطی با یک مفهوم مثبت داشته باشد، آن را به مفاهیم شادی و برکت ربط میدهند. در نتیجه، ماهی سیم قرمز یک ماهی پربرکت و فرخنده محسوب میشود. این مفهوم تا امروز نیز پابرجا مانده است؛ ماهی سیم قرمز در مراسمهای شادی مهم سرو میشود. به همین دلیل است که ابیسو، یکی از هفت خدای بخت و اقبال، روی تمام بطریهای نوشیدنی برند Yebisu Beer این ماهی را با خود حمل میکند.
مفهوم خرچنگ در این سریال با علم زیستشناسی ارتباط پیدا میکند. خرچنگهای خاردار «زره» محکمی بر تن دارند و پوستانداختنشان در مراحل رشد نمادی از پیشرفت در زندگی است. به عبارت دیگر، این وعدهی غذایی مفاهیمی را منتقل میکند که توراناگا آن را برای برادرش آرزو دارد: خوشبختی و موفقیت.
در پایان، به موردی در قسمت اول اشاره میکنم؛ هیروماتسو، ژنرال شجاع توراناگا، لب ساحل با یک ارباب جنگ بحث میکند و فضا در آن لحظه ناگهان جدی و تنشزا میشود. هیروماتسو در میانهی بحث، در کمال آرامش، میگوید:
فکر میکردم شما به اربابمون وفاداری.
درست پساز پایان این جمله، هیروماستو با حرکتی نامحسوس و زیرکانه دستهی شمشیر خود را بهسمت پایین میآورد. پیام این جمله واضح است:
حواست باشه چه جوابی میدی، وگرنه شاید شمشیر بکشم و تو رو از وسط نصف کنم.
جالب است که هیروماتسو در این لحظات مستقیماً به چشمان ارباب جنگ خیره میشود و حتی تُن صدایش تغییر نمیکند. این مورد نیز یک مثال عالی از ارتباط غیرکلامی است.
در بسیاری از فیلمهای هالیوودی، شاهد استفاده از کاتانا (نوعی شمشیر ژاپنی) بودهام و بازیگران مختلفی را دیدهام که آن را پشت خود قرار میدهند و همهجا با خود حمل میکنند و هر زمان که تمایل دارند، آن را از غلاف بیرون آورده و به اینطرف و آنطرف میچرخانند؛ انگار که در حال رقصیدن هستند و یا چوب جادویی هری پاتر را در دست گرفتهاند. من هیچ آشناییای با حرفهی شمشیرزنی ندارم، اما این قبیل صحنهها برایم آزاردهنده است. بااینحال، شمشیرها در ژاپن بههیچعنوان به شوخی گرفته نمیشوند. شمشیرها در میان ژاپنیها ابزاری مقدس هستند که تنها برای یک هدف استفاده میشوند: کشتن. حتی ژاپنیها ضربالمثلی دارند که میگوید:
شمشیر خوب اونیه که هیچوقت از غلاف درنیاد.
خوشبختانه، این بار یک اثر آمریکایی توانسته به این ضربالمثل وفادار بماند. در واقع، هیروماتسو بدون شمشیرکشیدن توانست حس مرگ را به ارباب جنگ منتقل کند.
سانادا در مصاحبهاش گفت که امیدوار است سریال Shogun آغازگر مسیری باشد که استانداردی جدید را برای آثار غربی بعد از خود رقم بزند؛ آثار غربیای که به روایت یک فرهنگ بیگانه میپردازند.
مطلبی دیگر از این انتشارات
مفهوم ماجرای قطرهچکانی در چشم سیلکو
مطلبی دیگر از این انتشارات
منابع الهام مانگای Chainsaw Man
مطلبی دیگر از این انتشارات
هنر اشارهی ضمنی در سریال Shogun