مترجم و نویسنده | کلیهی شعبات: linktr.ee/pooruyo
ارتباط غیرکلامی به سبک ژاپنیها
زبانشناسهای جهان، عمدتاً، زبان ارتباطی رو به دو گروه مستقیم (low context) و غیرمستقیم (high context) تقسیم کردن. توی زبان غیرمستقیم، برقراری ارتباط وابستگی زیادی به محیط اطراف و فرهنگ یک منطقه داره، ولی زبانهای مستقیم خلافِ این قضیه هستن. زبان ژاپنی، مثل زبان فارسی، غیرمستقیم محسوب میشه؛ در نتیجه، حرفهایبودن توی استفاده از زبان ژاپنی، بهلحاظ زبانشناسی، لزوماً به این معنا نیست که فرد توی روابط اجتماعی هم حرفهایـه. مفروضات بیشماری دربارهی طرز رفتار و معاشرت توی کشور ژاپن وجود داره. شاید شما با همهشون موافق نباشین، ولی اگر توی ژاپن زندگی کنین و از اونا ناآگاه باشین، رسوندن منظورتون به بقیه براتون سخت میشه.
نمونههای متعدد و جالبی از این موضوع توی نسخهی بازسازیشدهی سریال Shogun (۲۰۲۴) به چشم میخوره که توی این مطلب به چند مورد ازش، بدون لورفتن داستان، اشاره میکنم.
بهعنوان یکی از دوستداران و محققین تاریخ و فرهنگ کشور ژاپن، تماشای دقت و وسواس بالای این اثر توی نمایش زبان، سبک و رفتارِ فرهنگ مردم این سرزمین برام خیرهکنندهست. بخشی از شگفتی من به این دلیلـه که این اندازه از دقت توی یک روایت شرقی از یک پروژهی غربی، خیلی کمیابـه؛ همونطور که هیرویوکی سانادا، بازیگر نقش توراناگا، هم اخیراً توی مصاحبهش با نشریهی Asahi Shimbun گفت:
استخدام بازیگرهای ژاپنی برای ایفای نقش شخصیتهای ژاپنی اتفاقیـه که بهندرت توی هالیوود رخ میده.
گرچه، بهلطف زحمات سانادا و تیمی از تهیهکنندهها، مترجمها و ناظرهای کیفی ژاپنی، این سنت توی سریال شوگون شکسته شد. این اثر مملو از نمادهای فرهنگی نامحسوسیـه که حتی تا امروز توی فرهنگ ارتباطی ژاپنیها نقش اساسی ایفا میکنه. بین لحظات تماشایی این سریال، سه موقعیت وجود داره که، بهطور ویژه، برام جذابـه و فرهنگ ارتباط غیرکلامی مردم این سرزمین رو، بهخوبی، به نمایش میذاره. بعضی از موقعیتها بسیار کوتاهـه و فقط چند ثانیه طول میکشه، به همین دلیل ممکنـه مخاطبهای ناآشنا با این فرهنگ متوجه اونا نشن. شاید بعضی از موارد ناچیز و جزئی به نظر برسن، ولی با دقت کافی به اونا، میشه به برداشتهای مهمی از روایت داستان رسید.
اولین مورد به یک کوسن مربوط میشه. توی این صحنه از قسمت هفتم، گین، صاحب فاحشهخونه، با توراناگا ملاقات میکنه. خدمتکارهای توراناگا، مستقیماً، روی زمین میشینن، چون مقامشون از اون پایینتره. ولی به گین یک کوسن داده میشه تا روی اون بشینه. این یک نوع ارتباط غیرکلامیـه که مخاطبهای ژاپنی، معنای اون رو سریع متوجه میشن: گین از «تیم» توراناگا نیست و توی آن مکان حکم یک مهمون رو داره.
ولی، با دقت بیشتر، میبینیم که گین روی کوسن نمیشینه، یا، حداقل، نه کاملاً. این یک ارتباط غیرکلامی دیگه ازطرف گین به توراناگاست:
شاید من از خدمتکارهای شما نباشم، ولی شما ارباب من هستین و، درست مثل خدمتکارهاتون، در برابر شما خودم رو کوچیک میکنم.
در واقع، عدم نشستن روی کوسن در مقابل کسی که بهلحاظ موقعیت اجتماعی از شما بالاتره، هنوز هم توی ژاپن، نشونهای از احترام تلقی میشه.
ولی این صحنه هنوز برای خودش ماجرا داره. به نحوهی نشستن گین دقت کنین که چطور فقط یک زانوش، کوسن رو لمس میکنه. این حرکت هم یک ارتباط غیرکلامی دیگهست که توراناگا اون رو بهعنوان نشونهای از ادب برداشت میکنه. گین با قراردادن بخشی از بدنش روی کوسن، بهطور نامحسوس، اعلام میکنه که مشکلی با نشستن روی کوسن نداره تا میزبان ناراحت نشه و فکروخیال نکنه. این مورد هم تأکیدی به کوچیکی اون در برابر بزرگی توراناگا داره. دیگه متوجه شدین که یک کوسن معمولی تا چه اندازه نقشی مهم توی ارتباط بین این دو شخصیت ایفا میکنه.
مورد جالب دیگه توی همین قسمت، زمانیـه که توراناگا از برادرش با یک وعدهی غذایی پروپیمون پذیرایی میکنه. قبلاز هرچیز، توی تصویر یک ماهی سیم قرمز (tai) و یک خرچنگ خاردار (ise-ebi) نشون داده میشه. غذاهای ژاپنی، عموماً، به این معروفـن که با وسواس و توجه زیاد سرو میشن و این غذا هم عالیـه؛ ولی این وسط، پیام خاصی درحال انتقالـه.
چرا بهجای این دو غذا، بهعنوان مثال، از صدف شانهگونان و ناتو استفاده نشد؟
در واقع، مفهوم ماهی سیم توی اسمش نهفتهست: واژهی «tai» شبیه به «medetai» به معنای «خوشبختی» و «شادی»ـه. ژاپنیها علاقهی ویژهای به بازی با کلمات دارن و اگر کلمهای با یک مفهوم مثبت ارتباط داشته باشه، اون رو به مفاهیم «شادی» و «برکت» ربط میدن. در نتیجه، ماهی سیم قرمز یک ماهی پربرکت و فرخنده محسوب میشه. این مفهوم تا امروز هم پابرجا مونده؛ ماهی سیم قرمز توی مراسمهای شادی مهم سرو میشه. به همین دلیلـه که ابیسو، یکی از هفت خدای بختواقبال، روی تمام بطریهای نوشیدنی برند Yebisu Beer این ماهی رو با خودش حمل میکنه.
مفهوم خرچنگ توی این سریال با علم زیستشناسی ارتباط پیدا میکنه. خرچنگهای خاردار «زره» محکمی به تن دارن و پوستانداختنشون توی مراحل رشد، نمادی از پیشرفت توی زندگیـه.
به عبارت دیگه، این وعدهی غذایی مفهومی رو منتقل میکنه که توراناگا اون رو برای برادرش آرزو داره: «خوشبختی» و «موفقیت».
در آخر، به موردی توی قسمت اول اشاره میکنم؛ هیروماتسو، ژنرال شجاع توراناگا، لب ساحل با یک ارباب جنگ بحث میکنه و فضا یکهو جدی و تنشزا میشه. هیروماتسو، وسط بحث، در کمال آرامش، میگه:
فکر میکردم شما به اربابمون وفاداری.
درست بعداز پایان این جمله، هیروماستو با حرکتی نامحسوس و زیرکانه، دستهی شمشیر خودش رو بهسمت پایین میاره. پیام این جمله واضحـه:
حواست باشه چه جوابی میدی، وگرنه شاید شمشیر بکشم و تو رو از وسط نصف کنم.
جالبـه که هیروماتسو توی این لحظات، مستقیماً، به چشمهای ارباب جنگ خیره میشه و حتی تُن صداش تغییر نمیکنه. این مورد هم یک مثال عالی از ارتباط غیرکلامیـه.
شخصاً توی خیلی از فیلمهای اکشن/رزمی هالیوودی، شاهد استفاده از کاتانا (یکجور شمشیر ژاپنی) بودم و بازیگرهای مختلفی رو دیدم که اون رو پشت خودشون میذارن و همهجا با خودشون حمل میکنن و هر زمان که دوست دارن، اون رو از غلاف بیرون میارن و به اینطرفاونطرف میچرخونن؛ انگار که دارن میرقصن و یا چوب جادویی هری پاتر رو به دست گرفتن. من هیچ آشناییای با حرفهی شمشیرزنی ندارم، ولی اینجور صحنهها برام آزاردهندهست.
بااینحال، شمشیرها توی ژاپن بههیچعنوان به شوخی گرفته نمیشن. شمشیرها برای ژاپنیها ابزاری مقدس هستن که فقط برای یک هدف استفاده میشن: کُشتن. حتی ژاپنیها ضربالمثلی دارن که میگه:
شمشیر خوب اونیـه که هیچوقت از غلاف درنیاد.
خوشبختانه، این بار یک اثر آمریکایی تونسته به این ضربالمثل وفادار بمونه. در واقع، هیروماتسو تونست، بدون شمشیرکشیدن، حس مرگ رو به ارباب جنگ منتقل کنه.
سانادا توی مصاحبهش گفت که امیدواره سریال شوگون آغازگر مسیری باشه که استاندارد جدیدی رو برای آثار غربی بعداز خودش رقم بزنه؛ آثار غربیای که به روایت یک فرهنگ بیگانه میپردازن.
مطلبی دیگر از این انتشارات
ملکه و کندوی عسل
مطلبی دیگر از این انتشارات
جینکس در برابر دستگاه تمرین مشتزنی
مطلبی دیگر از این انتشارات
آفرینش جهانی خارقالعاده