مهندس عمران؛ پادکست «خوانش کتاب برای انسان خردمند»؛ نویسندهی علمی/تخیلی؛ مترجم و ویراستار؛ گوینده و تهیهکننده رادیو در سالهای دور! عاشق موسیقی، سینما، اخترفیزیک، اتیمولوژی، زبانشناسی و...
اشتباهات رایج باسوادها (22): باز هم آبکشی!
◄ در ادامهی این نوشتار : آبکشی از چند اصطلاحِ آبنکشیده!
◄ میرویم سراغ سه اصطلاح عربیمآبِ آبنکشیدهی دیگر که به هر حال گهگداری شنیده میشوند اما چون کمتر دیده (خوانده) میشوند احتمالاً بسیاری از بهکاربرندگانشان نیز نمیدانند چگونه نوشته میشوند!
مُصَدّع اوقات:
در زبان عربی مصدّع کسی است که ایجاد صداع (سردرد یا دردسر!) میکند.
بنابراین «مصدع اوقات» شدن احتمالاً(!) یعنی ایجاد آزار و دردسر برای وقت کسی.
گفت خاموش از این سخن زنهار
بیش از این زحمت و صداع مدار
سعدی
ضیقِ وقت:
ضیق به معنی تنگی و درست متضاد سعه است که در سعه صدر به معنای گشادگی سینه شنیدهاید.
احتمالاً واژه مضیقه را هم از همین خانواده دیده یا شنیده باشید که به معنای فقر و تنگدستی است.
از این رو ضیقِ وقت یعنی تنگی و کوتاه بودنِ زمان که معمولاً در برنامههای رادیویی یا تلویزیونی میشنوید!
تَشَتُّتِ آرا:
تشتّت بر وزن تَفَعُّل از ریشه شتّ به معنای پراکندگی و آشفتگی است.
بنابراین تشتّت آرا زمانی است که نظرات مختلف دربارهی چیزی با یکدیگر در تقابل و تضاد باشند و رای و نظر افراد یکسان نیست.
و باز مانند بارِ پیش پیشنهاد میکنم بهتر است از این اصطلاحاتِ صد تا یه غازِ آبنکشیدهی عربیفارسی استفاده نکنیم و عطایشان را به لقایشان ببخشیم!
نظر شما؟
مطلبی دیگر از این انتشارات
اشتباهات رایج باسوادها(19): «تُن» و «فلاسک»
مطلبی دیگر از این انتشارات
دنبال و اقدام را «بکنید» اما فعل مرکب را بیچاره نکنید!
مطلبی دیگر از این انتشارات
کسرهٔ «آینهٔ کنار پیچ جادهای»: اعرابگذاری سنجیده برای عبارتهای بلند