اشتباهات رایج باسوادها (10): سه تا دیگه!

این بار سه اصطلاح نادرست و رایج دیگر را با هم بررسی می‌کنیم:

1. تیکّه کلام

این اصطلاح، در اصل «تکیه کلام» است، به معنی آن‌چه در کلام به آن تکیه می‌زنند.

به نقل از فرهنگ دهخدا: بعضی کسان به هنگام گفتگو کلمه ای را که در بیان موضوع اثری ندارد مکرر بیان کنند و چنین کلمات را تکیه کلام آنان نامند. این تکیه کلام گاهی مبهمات است مانند بسیار، بهمان ،چه چیز و ذلک و مانند آن و گاهی ترکیبی یا جمله ای است که معنی اصلی آن مقصود گوینده نیست . گویند تکیه کلام فلان کس «چیز» است یعنی فلانی در گفتار خود بی اراده و نظر به‌معنی خاصی کلمه «چیز» را به کرّات بکار می‌برد.

پس اگر تا حالا فکر می‌کردید منطقی است که این اصطلاح یعنی: تکه‌ای از کلام (!) دیگر این‌طور فکر نکنید!

2. به نحو احسنت!

این را هم بسیار در رسانه‌ها دیده‌ام و بسیار جای تأسف دارد! احتمالاً تصورشان هم این است که کاری را به نحو احسنت(!) انجام دادن یعنی آن‌قدر خوب انجام دهی که در خورِ احسنت و آفرین‌گویی باشد.
احسنت بر شما! اما خیر، دوست عزیز!
«به نحو احسن» یعنی به نیکوترین شکل ممکن.
«احسن» صفت برتر است (بر وزن اَفعَل) از ریشه‌ی «حُسن» یعنی نیکوتر و بهتر.

3. حدالامکان

این هم از آن ترکیب‌های عربی آب‌نکشیده است که متاسفانه بیشتر در مکاتبات اداری دیده می‌شود (خودم همین امروز در یکی از مکاتبات اداری دیدم و تصمیم گرفتم این مطلب را بنویسم!).
اصل آن «حتی‌الامکان» است و ربطی به اصطلاح «تا حد امکان» ندارد، هرچند معنایش با آن یکی است.

*این هم طنز قضیه: صفحه‌ی نخست سایت
*این هم طنز قضیه: صفحه‌ی نخست سایت

* این هم طنز قضیه:
صفحه‌ی نخست سایت فرهنگستان زبان و ادب فارسی، در بخش اصول واژه‌گزینی؛ در یک نوشتارِ چند سطری دو بار از ترکیب فارسی‌کُشِ «حتی‌الامکان» بهره برده است!
من، آن چنان که از نوشتارم نیز پیداست طرفدار سره‌گرایی و عربی‌زدایی نیستم، اما آیا بهتر نبود دست‌کم در نخستین رویارویی با سایت این فرهنگستان معظّم(!) متن فارسی‌تری می‌دیدیم؟
قضاوت با شما دوستان.

https://virgool.io/@farhadarkani/zers-lyku9gxxletc