نوآوران شهری

تندیس سلام، میدان شهدا مشهد
تندیس سلام، میدان شهدا مشهد

بهار مشهد، عرصه رونمایی از خلاقیت های بصری است. خلاقان هنری یا "استقبال از بهار" به زائران و شهروندان ، خوش آمد می گویند. این رقص خیال، آنچنان دلنواز است که کوچک و بزرگ را به سمت خود می کشاند تا در کنار تندیس ها و آثار هنری، عکس یادگاری بگیرند.

هنوز درخاطرمان هست که میدان جانباز، یک ماکت دستگاه تایپ قدیمی داشت، که می‌توانستیم روی حروف آن بنشینیم و عکس بگیریم یا اینکه در کنار عروسک های شهر موشها در میدان طالقانی، با بچه هایمان خوش بگذرانیم . الان هم خیلی دوست داریم از داخل ماشین به مجسمه ننه نقلی مقابل پارک ملت، دست تکان دهیم. اینها نمادهای قدرتمندی هستند که به سلول های مغز ما کمک می کنند تا از مناسبت ها خاطره بسازیم، خاطره ها را به سمت روایت‌ سوق دهیم، شهرمان را زیباتر ببینیم و در نهایت مراقب شهرمان باشیم.

شاید اگر این صحنه ها را قبل از ویروس کرونا یادآوری می کردم، توجه کسی را جلب نمی کرد. ولی اکنون برایمان خاطرات مغتنمی شده اند که دوست داریم دوباره به همراه خانواده و دوستانمان تکرارشان کنیم.

بی جهت نیست که دیوید کلی در مورد خلاقیت تاکید می کند:" خلاقیت؛ موهبتی کمیاب نیست که تنها عده ای خوش شانس از آن بهره ببرند بلکه بخش طبیعی اندیشه و رفتار انسان است که در بیشتر ما مسدود شده است؛ اما می توان آن را آزاد کرد. رها شدن این بارقه های خلاقیت می‌تواند منافع گسترده‌ای برای ما، سازمان و جامعه ای که در آن زندگی می کنیم به همراه داشته باشد. انرژی خلاقیت، یکی از با ارزشترین منابعی است که در اختیار داریم و با آن می توانیم راه حل های نوآورانه برای پیچیده ترین مشکلات بشری پیدا کنیم"

وقتی خلاق نباشیم ضرر می کنیم؛

همه می توانیم خلاق باشیم و با پرورش ذهنی خلاق، زندگی شادتری بسازیم. گاهی با استفاده نکردن از ظرفیتهای ذهنی مان نه تنها به خودباوری خودمان صدمه می‌زنیم، بلکه دیگران را از خروجی‌های خوب افکارمان محروم می سازیم.

میدان شهدا با مجسمه برنزی‌اش که به سمت گنبد حضرت رضا علیه السلام تعظیم کرده است، توجهمان را جلب میکرد؛ اما این روزها عملیات اصلاحی خیابان شیرازی فکرمان را درگیر میکند.

شهرداری با حذف نرده های فلزی و ایجاد راه های جدید، مسیر خودرو و اتوبوس را به صورت ترکیبی، هموار کرده است . کسبه و مردم به راحتی می‌توانند با هم تعامل داشته باشند و نیز اتوبوس‌های تندرو، مسیر اختصاصی خودشان را دارند. افراد خلاقی که این ایده زیبا را در ذهن داشته اند، اکنون فرصت اجرایی شدن آن را می بینند و به خودشان می بالند.

از این مسیر که عبور می کنم به یاد خاطره تلخ روزهای پایانی سال ۱۳۹۷ می افتم. روزی که به چشم خودم آن آشوب غافلگیرکننده را دیدم و نتوانستم به خوبی تجزیه و تحلیلش کنم. کسبه همین محل با اعتراضات پی‌درپی به شهرداری به خاطر نصب نرده های فلزی که کاسبی آنان را مختل کرده بود، معترض شده بودند؛ ولی کسی از مدیران شهرداری پاسخی نداده بود. در آن روز، آنان خودجوش دست به کندن نرده ها زدند. دشمنان فرصت طلب، مزدورانشان را وارد عرصه کردند تا از آب گل آلود ماهی بگیرند. اغتشاش بالا گرفت؛ خواسته های برحق، با منویات باطل، بحرانی ساخت که نیروی انتظامی هم در کنترلش ناتوان شد.

خشم مردم شدت یافت؛ به طوری که میدان‌ شهدا صحنه نبرد مردم با مسئولین شهر شد. آن روز نمی توانستم مقصررا پیداکنم.

اما امروز، عامل تقصیر را نبود "نوآوران شهری" می‌دانم.

اگر ایده جدید تفکیک مسیر بدون نرده آن زمان رخ می داد، قطعاً اغتشاشی در نمی گرفت و مردم را در مقابل مدیران شهر قرار نمی‌داد و خساراتی چنین به بار نمی آورد. درس نگرفتن از اتفاقات گذشته می‌تواند صدمات بیشتری بر بدنه شهری بگذارد.

اکنون شهرداری مشهد در مسیر خوبی قرار گرفته است که نباید متوقف شود. نوآوری‌های شهری در واقع همان "نوآوری در پارادایم" هستند که می توان آنها را با اندکی تغییر با زمینه‌های مختلف تطبیق داد:

دیروز ایستگاه های دوچرخه کرایه ای، امروز مسیر ویژه دوچرخه سواری.

دیروز اصلاح معابر و امروز حذف نرده از خیابان ها.

دیروز تابلوهای نورافشان و امروز نوارهای ال ای دی در کف و ستون چهار راه.

دیروز نمایشگاه مشهد قدیم، امروز کارخانه نوآوری مشهد.

این تغییرات فرصت‌های جدید را خلق می کنند و "نوآوران شهری" را وا می دارند تا کسب و کار خود را در چارچوب شرایط جدید بازآفرینی کنند.

شهرداری در اکوسیستم کارآفرینی نقش بسزایی دارد البته اگر بتواند با طراحی بی نقص و ایجاد محیط های پویا، به سمت ارزش آفرینی سوق پیدا کند. فضاهای شهری متعلق به مردم است و هزینه اش را مردم می‌پردازند اما اگر متولی شهر، کار بایسته را در "فرآیند گرایی" بیابد، ارزش آفرینی ایجاد می‌کند و گرنه در تله "وظیفه گرایی" می افتد.

و این یک پایان خوب برای یک آغاز خوب نیست؛ باید مسیر نوآوری ادامه یابد تا جوانان خلاق در جستجوی معنا برای زندگی در شهری باشند که پدران و مادرانشان در آن زیسته اند.