استراتژیست نوآوری | مدیریت محصول | منتور
نقش ارزشهای اسکرام در چابکی مدیریت محصول: بازگشت به آینده
درباره نویسنده:
آیدین ضیاپور مدیر ارشد نوآوری، مشاور مدیریت محصول و نوآوری سازمانی است. آیدین سابقه فعالیت به عنوان مدیر ارشد نوآوری، مدیر محصول ارشد و مشاور نوآوری سازمانی در شرکتهای بزرگی نظیر ردمنت، فناپ، ارکید فارمد، همکاران سیستم و علیبابا را در کارنامه دارد. علاوهبراین، فعالیت به عنوان منتور مدیریت محصول و نوآوری محصول در چندین مرکز نوآوری در کشورهای آلمان و دانمارک از جمله تجربههای کاری او به شمار میرود. در حال حاضر آیدین ضیاپور، عضو رسمی بورد بینالمللی مهندسی نیازمندیها (IREB) است.
پروفایل لینکدین:
https://ir.linkedin.com/in/aidinziapour
راههای ارتباطی برای درخواست مشاوره و آموزش سازمانی: https://zil.ink/productfactoryir
مقدمه
در طول سالها فعالیت در حوزه مدیریت محصول و نوآوری سازمانی، همکاری با سازمانها و تیمهای بسیاری را در مقیاسهای متفاوت تجربه کردهام. به عنوان فردی که از بیرون در قالب مربی یا مشاور باید به شناختی خوب از سازمان با استفاده از رویکردهایی نظیر شروع ناب (Lean Inception) دست یابد، همواره مشکلات، نقاط درد و تجربههای اشتباه مشترکی میان تیمها و سازمانهایی که حرکت به سوی چابکی و تحول چابک در مدیریت محصول را تجربه کردهاند، مشاهده کردهام. برای بسیاری از ذینفعان کلیدی سازمانها، مدیریت محصول چابک برابر با اجرای مکانیکی اسکرام درست مانند یک ربات است. آنها معتقد هستند که برگزاری درست و طبق برنامه رویدادهای اسکرام منجر به چابکی تیم و چابکی دیسیپلین مدیریت محصول خواهد شد. اما با گذشت زمان نه چندان طولانی، واقعیت آن روی خود را به آنها نشان خواهد داد... شکست در ارائه ارزش از طریق تحویل مداوم محصول و نارضایتی مشتریان و ذینفعان. برای تشریح این موضوع، اجازه بدهید تا دو سکانس زیر را با هم بررسی کنیم.
سکانس اول: ما چابک هستیم اما...
در طول سالیان گذشته، در جلسات ابتدایی که با ذینفعان کلیدی سازمانهای مختلف در راستای هدفمند کردن فرایند مشاوره و آموزش برگزار کردم، پرتکرارترین جملهای که از زبان آنها شنیدهام این بوده است:
" ما چابک هستیم اما نتایج مدنظر کسبوکار و رضایت مشتریان برآورده نشده است "
در اینجا اولین چراغی که باید در ذهن تیم روشن شود، این است که آیا ما اسکرام و یا هر متدولوژی یا فریمورک دیگر را به صورت مکانیکال (اجرای چشمبسته رویدادها، تکنیکها و فعالیتها) انجام میدهیم و یا به ارزشها، چرایی چابکی و ذهنیت چابک نیز اهمیت میدهیم؟
در بیشتر تجربههای من، مهمترین دلیل شکست پروژههای تحول چابک چه در سطح سازمان و چه در سطح مدیریت محصول، عدم توجه به ارزشهای چابک و همچنین ارزشهای اسکرام در ساختار و اجزای تیم است. در عین ناباوری، هنوز اکثر سازمان ها چابکی را مساوی با استفاده از ابزارهای مدیریت پروژه، محصول و یا ابزارهای مرتبط دیگر میدانند. چه بسیاری از تیمها که به درستی از ابزارها استفاده میکنند، در حالی که ارزشهای چابک و اسکرام (نظیر احترام و تعهد) در پایینترین سطح خود قرار دارند و تیم را از دستیابی به چشمانداز، اهداف استراتژیک، هدف محصول و هدف اسپرینت باز میدارند.
اما به واقع برای حرکت به سوی چابکی کسبوکار، سازمان و تیمها برای خلق ارزش مداوم از طریق محصولات با کیفیت بالا چه کاری لازم است که انجام شود؟ برای ایجاد تغییرات مثبت در تیم چه کار متفاوتی باید نسبت به وضعیت حال اجرا شود؟
اجازه دهید پاسخ را در سکانس دوم یعنی بازگشت به آینده (Back to the Future) که الهام گرفته از داستان فیلمی بینظیر با همین نام است، ارائه کنم.
سکانس دوم: بازگشت به آینده
بازگشت به آینده داستان یک پسر نوجوان به نام مارتی مکفلای را روایت میکند که به صورت تصادفی در زمان سفر میکند و از سال ۱۹۸۵ به ۱۹۵۵ منتقل میشود. او والدین خود را در گذشته ملاقات میکند و تصادفاً موجب برهم خوردن رابطه میان آنها میشود. مارتی باید تغییری که در گذشته ایجاد کرده را اصلاح کند و کاری کند تا رابطه والدینش مجددا به حالت قبل بازگردد و سپس با کمک دانشمندی به نام دکتر امت براون، راهی جهت بازگشت به سال ۱۹۸۵ بیابد.
مطابق با داستان فیلم، برای حرکت به سوی بهبود مداوم در چابکی مدیریت محصول، باید دو سفر انجام داد. سفر به گذشته تیم و سپس بازگشت به آینده آن. سفر به گذشته برای شناسایی و تحلیل اشتباهات گذشته در رابطه با ارزشهای اسکرام و پیدا کردن راهی برای بازگشت به آینده در راستای حفاظت و بهبود مداوم آن ارزشها.
برای این کار، باید با استفاده از دادههای موجود از عملکرد تیم و بررسی تجربه فعلی آن، به گذشته سفر کرد و اشتباهات و کاستیهایی که در رابطه با ارزشهای اسکرام اتفاق افتاده، شناسایی کرد و نقاط بهبود مرتبط با آنها را پیدا کرد. ارزشهای اسکرام در اینجا شامل شجاعت (Courage)، تمرکز (Focus)، تعهد (Commitment)، احترام (Respect) و صراحت (Openness) است. در این مرحله تیم، در راستای تحلیل درست از شرایط موجود باید به سه سوال پاسخ دهد:
- قواعد و باورها | Rules & Beliefs: چرا ما در حال انجام کارهای فعلی هستیم؟ آیا قواعد و باورهای ما به عنوان یک تیم با ارزشهای اسکرام منطبق هستند؟
- فعالیتها | Actions: ما در حال انجام چه فعالیتهایی هستیم؟ آیا این فعالیتها با ارزشهای اسکرام منطبق هستند و از آنها پیروی میکنند؟ آیا در حال حاضر، ارزشهای اسکرام به هر چه بهترشدن این فعالیتها در تیم کمک میکنند؟
- نتایج و پیامدها | Results & Consequences: نتایج و پیامدهای انجام فعالیتهای ما چیست؟ آیا این نتایج موجب موفقیت کسبوکار و رضایت ذینفعان شدهاند؟ اگر بله چرا؟ اگر خیر چرا؟ آیا نقش ارزشهای اسکرام در این نتایج ملموس هستند یا خیر؟
بر اساس یافتهها و پاسخهای دادهشده به سوالات بالا، حالا تیم قادر به پیدا کردن راهی برای بازگشت به آینده (وضعیت مناسب با سطح چابکی به اندازه کافی خوب در مدیریت محصول) خواهد بود. در این جا برای بهبود وضعیت باید سیستم را بهبود بخشید. سیستم شامل افراد، فرایندها و ابزار است. چه بهبودهایی میتوانید در این سه سطح در تیم خود ایجاد کنید تا به منجر به تغییرات مثبت در سطح بلوغ چابکی مدیریت محصول خود با توجه به یافتههای سفر به گذشته تیم شوید؟ این چیزی است که شما به همراه تیم خود باید به آن به صورت مداوم پاسخ دهید.
پیروز باشید... آیدین ضیاپور
راههای ارتباطی برای درخواست مشاوره و آموزش سازمانی: https://zil.ink/productfactoryir
مطلبی دیگر از این انتشارات
فاز اول از دیزاین اسپرینت | درک کردن
مطلبی دیگر از این انتشارات
ایونت استورمینگ | تکنیکی سریع و فوق العاده برای درک نیازمندی های محصول
مطلبی دیگر از این انتشارات
چگونه یک چشم انداز قانعکننده برای محصول خود تعریف کنید