لورتا نوروفیدبک در بیماران الکلی

از جمله مشکلات گریبان‌گیری که بر سلامت عمومی جامعه تاثیر گذاشته و آثار بسیار مخربی بر جای می‌گذارد؛ اعتیاد به الکل می‌باشد. درمان‌هایی مانند استفاده از داروها و روان درمانی، علی رغم تاثیرگذاری بسیار زیاد، برای برخی افراد نتایج مطلوبی ندارند. این امر، نیاز به روش‌های نوین و مکمل را برای درمان بیماران الکلی، برجسته می‌کند. یکی از این روش‌های نوین، لورتا نوروفیدبک است؛ که با هدف بهبود عملکرد مغز از طریق تنظیم فعالیت‌های عصبی، به کار می‌رود. در واقع، لورتا نوروفیدبک، به عنوان یکی از پیشرفته‌ترین انواع نوروفیدبک، امکان درمان اختلالات پیچیده‌ای را فراهم کرده است؛ طبق تحقیقات بسیاری، این روش در بهبود نواحی مغزی آسیب‌ دیده، ناشی از مصرف طولانی ‌مدت الکل، مؤثر می‌باشد (منبع: کلینیک سایکوهیل | psychoheal).

تاثیر اعتیاد به الکل بر مغز و ایجاد چرخه مصرف بیشتر

اعتیاد به الکل تأثیرات مخربی بر مغز می‌گذارد و چرخه‌ای از مصرف بیشتر را ایجاد می‌کند. مصرف بیش از حد الکل باعث اختلال در عملکردهای اجرایی مغز می‌شود که این امر منجر به بروز علائمی مانند تکانشگری، رفتارهای اجباری، اختلال در حافظه و عملکردهای شناختی، و ضعف در تصمیم‌گیری می‌گردد. الکل با افزایش فعالیت در سیستم‌های مغزی مرتبط با پاداش و احساس لذت، یک حس کاذب از خوشی ایجاد می‌کند. در این فرآیند، سطح دوپامین در مغز که نقش کلیدی در یادگیری ارتباط بین مصرف الکل و احساس لذت موقت دارد، تغییر می‌کند. این یادگیری ناخودآگاه، میل به مصرف مجدد الکل را تقویت می‌کند.

برخی افراد در ابتدا به دلیل اثرات لذت‌بخش و پاداش‌دهنده الکل به سمت آن جذب می‌شوند، در حالی که برخی دیگر برای فرار از ناراحتی‌های جسمی یا روحی به آن روی می‌آورند. با این حال، الکل به جای آنکه راه‌حلی برای این مشکلات باشد، به مرور زمان مانند سم عمل می‌کند. در ابتدا، الکل ممکن است احساسات منفی و درد را کاهش دهد، اما در درازمدت این حالت‌ها را تشدید می‌کند. الکل با تأثیر بر ناحیه آمیگدال مغز، که مسئول پاسخ به استرس و واکنش‌های جنگ یا گریز است، فعالیت این ناحیه را کاهش داده و به طور موقت احساسات منفی را تسکین می‌دهد. اما این اثر موقتی است و در نهایت باعث تشدید مشکلات و وابستگی بیشتر به الکل می‌شود.

اگرچه الکل در ابتدا، فعالیت آمیگدال گسترش ‌یافته را سرکوب می‌کند و پاسخ‌های استرسی را کاهش می‌دهد؛ اما مصرف بیش از حد آن، به تحمل منجر می‌گردد. برای مثال، الکل می‌تواند ناحیه مربوط به دردهای فیزیکی را در مغز، تسکین دهد. اما این کاهش درد، تنها در مصرف سطوح بالایی از الکل، رخ می‌دهد؛ که این مقدار، حدود پنج نوشیدنی یا بیشتر در حدود دو ساعت، برآورد شده است. اما در ادامه، با کاهش غلظت الکل در خون، حس درد، بسیار شدیدتر از قبل باز می‌گردد. در این حالت، فرد برای تسکین یافتن، مجبور می‌شود هر بار میزان بیشتری مصرف کند.

تأثیر لورتا نوروفیدبک بر عملکردهای مغزی بیماران الکلی

در یکی از مطالعات اخیر، تأثیر روش درمانی لورتا نوروفیدبک بر روی یک مرد ۵۵ ساله مبتلا به اختلال مصرف الکل مقاوم به درمان و اختلالات خلقی بررسی شد. در این پژوهش، از الکتروانسفالوگرافی (EEG) نوزده کاناله استفاده شد تا فعالیت‌های مغزی بیمار به دقت تحت نظارت قرار گیرد و نواحی کلیدی مرتبط با عملکردهای شناختی و خلقی تنظیم شوند. هدف اصلی این روش، بهبود عملکرد مدارهای عصبی آسیب‌دیده ناشی از مصرف طولانی‌مدت الکل و اثرات اختلالات خلقی بود.

نتایج این مطالعه نشان داد که بیمار پس از دریافت درمان، بهبودهای قابل توجهی در اختلالات خلقی و عوارض مغزی، روانی و جسمی ناشی از مصرف الکل تجربه کرد. این بهبودها شامل افزایش عملکرد شناختی، تثبیت خلق و خو، بهبود کیفیت خواب و کاهش چشمگیر مصرف الکل بود. همچنین، ارزیابی‌های انجام‌شده در فواصل شش ماه، نه ماه و چهارده ماه پس از پایان درمان، نشان داد که این تغییرات مثبت پایدار بوده‌اند. این یافته‌ها حاکی از آن است که لورتا نوروفیدبک می‌تواند به عنوان یک روش مؤثر در درمان اختلالات مرتبط با مصرف الکل و اختلالات خلقی مورد توجه قرار گیرد.

یافته‌های این مطالعه نشان می‌دهد، ترکیب روش‌های نوین مانند لورتا نوروفیدبک در کنار بازسازی‌های شناختی و روان درمانی، برای مدیریت اختلالات پیچیده مانند اختلال مصرف الکل مقاوم به درمان، به‌ ویژه در بیمارانی که مشکلات خلقی همراه دارند؛ بسیار موثر واقع می‌شود. همچنین، این مطالعه اهمیت استفاده از روش‌های نوین و هدفمند در تنظیم و بازسازی عملکرد مغزی و همچنین، کاهش علائم مرتبط با اعتیاد با الکل را برجسته می‌کند. در درمان اختلال وابستگی مزمن به الکل، لورتا نوروفیدبک به ‌عنوان یک رویکرد نوین مورد توجه قرار گرفته است.