دردش بیشتره یا لذت؟ بخونم یا نخونم ؟

سلام سلام خدمتتون عرض کنم که من امیرمعینم و میخوام از این به بعد برگردم به ویرگول و دوباره متعهدانه هفته ای حداقل قول بدم سه تا مطلب بنویسم و برم با یه حال بهتر (ویرگول نویسی حال آدم رو خوب میکنه) سراغ بقیه کارام.

امشب اومدم یه تمرین باحال بگم که از کتابای شناخت درمانی دیوید برنز یادگرفتم. اسم تمرین‌ش رو یادم نیست ( یه سری اسامی و عنوان بعلاوه تاریخ و مطالب جغرافیایی معمولا یادم نمی‌مونه بابت این شرمنده‌م و کاریش فکر نکنم بتونم بکنم اگه راهی سراغ داری برام کامنت کن )، ولی اسمش که مهم نیست. مهم اینه که هم جالب و باحاله هم تاثیرگذار.

فرض کن میخوای کتاب بخونی و با خودت میگی ای بابا الان حالش رو ندارم خیلی سخته. یا میگی حوصله خیلی زیادی میخواد که کتاب بخونی. اینجوری داری کلا درمورد سختی های کتاب خوندن فکر بیخود میکنی.

و از طرفی وقتی داری به کتاب خوندن فکر میکنی یه وقتایی میگی حالا مگه چقد کیف میده یا نمیدونم آیا واقعا لذتی داره گرفتن یه کتاب توی دستم و خوندن اون همه کلمه و جمله اونم با این بی‌حوصلگی؟

اینجا هم دیگه داری رسما لذت و حال خوب حین کتاب خوندن که البته موندگاره و بعدش هم حال خوبی خواهی داشت رو زیر سوال می‌بری.

حالا من نیومدم اینجا که بگم تو اشتباه فکر میکنی یا هر چی. اومدم یه تمرین بهت بگم انجامش بدی بعد دیگه خودت میمونی و خودت و کلاهی که دوست داره قاضیش کنی.

قبل از شروع کتاب خوندن از 100 درصد، به سختی که احتمالا کتاب خوندن داره نمره بده. یه گوشه مثلا مینویسی با وجود این حالی که دارم از 100 به سختیِ برداشتن کتاب و خوندنش 99 میدم یا اصلا هر چیز دیگه ای.

بعد درمورد لذتش هم یه نمره بده. من معمولا به لذتی که پیش بینی میکنم از کتاب خوندن تجربه میکنم از 100 میدم 50. تو هم هر عددی دوست داری بده.

حالا شروع کن به کتاب خوندن و بعد از نیم ساعت خوندن به سختی و لذتش یه نمره جدید بده و با نمره های قبلی مقایسه کن.

❗(خطر اسپویل : احتمالا تو هم مثل من نمره هایی که به سختی کتاب خوندن میدی بعد از خوندن از اون نمره اولیه کمتره. و نمره ای که به لذتش میدی بیشتر خواهد بود. حالا دیدی چقدر افکار یا همون شناخت های ما دچار خطا و اشتباه هست؟ کلاهت رو خوب قاضی کن و از این به بعد اینقد گول ذهنت رو نخور. تو رو به جون امیرمعین قسم میدم بیشتر کتاب بخون . باشه؟)