چند لقمه روانشناسی ۱۰


?External control is very simple. In a relationship it is a belief that what we choose to do is right and what the other person does is wrong. Husbands know what's right for their wives and wives for their husbands. The external control attitude, I know what's right for you, is what people driven by power use when they are in an unhappy relationship. One or both may use it but even if only one uses it consistently it will eventually destroy that relationship. As I said, we are social creatures. we need each other. Teaching everyone the dangers of external control and how it can be replaced with choice Theory is the heart and soul of a successful public mental health program.?

?#Choice_Theory?

?کنترل بیرونی (اعتقاد به داشتن قدرت برای کنترل دیگران) بسیار ساده است. در یک رابطه، این باور وجود دارد که کاری که ما انتخاب می‌کنیم، درست است و کاری که طرف مقابل انجام می‌دهد، اشتباه است. شوهران می‌دانند چه‌چیزی برای همسرشان مناسب است و زن ها برای شوهرشان. نگرش کنترل بیرونی که معتقد است من می‌دانم چه‌چیزی برای دیگران مناسب است، چیزی است که افراد زمانی که در یک رابطه ناراضی هستند، به‌عنوان ابزار قدرت، از آن استفاده می‌کنند. یک یا هر دو طرف ممکن است از آن استفاده کنند، اما حتی اگر فقط یکی از آن‌ها به‌طور مداوم از کنترل بیرونی استفاده کند، در نهایت آن رابطه را از بین می‌برد. همان‌طور که گفته‌شد، ما موجوداتی اجتماعی هستیم. ما به هم نیاز داریم. آموزش خطرات کنترل بیرونی به همه و این‌که چگونه می‌توان آن را با نظریه‌ی انتخاب جایگزین کرد، قلب‌ و روح یک برنامه‌ی موفقِ سلامتِ روانِ عمومی است.?
?#تئوری_انتخاب ?


تئوری_انتخاب
تئوری_انتخاب


?به اعتقاد شناخت‌درمانی، به‌جای حوادث بیرونی، افکار، مسبب نگرانی هستند. این مطلبی است که نه تنها در مورد اضطراب و هراسِ بی‌اساس، بلکه در مورد تمام احساسات منفی صدق می‌کند. برای آن‌که از حادثه‌ای نگران شوید، ابتدا باید آن را تفسیر کنید و برایش معنایی در نظر بگیرید. این نقطه‌نظر از اهمیت عملی قابل ملاحظه‌ای برخوردار است، زیرا با تغییر طرز فکر می‌توانید احساس را تغییر بدهید. می‌توانید بر ترس، نگرانی، اضطراب، عصبانیت و هراس‌های روانی خود غلبه کنید.?


?#از_حال_بد_به_حال_خوب?


?شما در مورد علل بداقبالی‌های کوچک و بزرگی که برای‌تان پیش می‌آید، چه فکری می‌کنید؟
آن‌هایی که به‌راحتی ناامید می‌شوند، از روی عادت درباره بداقبالی‌های خود چنین می‌گویند:((همه‌اش تقصیر منه. همیشه این‌بدبختی ادامه پیدا می‌کنه، هرکاری هم که بکنم، زندگی‌ام تحت تاثیرش قرار می‌گیره.))
آن‌هایی که در برابر بد اقبالی تسلیم نمی‌شوند و پایداری می‌کنند، می‌گویند :(( شرایط مسبب آن بود، به هر حال ماندگار نیست و زود از میان می‌رود، و به‌علاوه، در زندگی، چیزهای بسیار دیگری هم هست.))?


? #خوش‌بینی_آموخته‌شده ?