چند لقمه روانشناسی




?ما انسان ها حتی اگر بتوانیم به طور دقیق ، رفتار بچه هایمان را متناسب با اهداف و ایده آل های خودمان شکل دهیم باز هم اثری مخرب خواهد داشت. ما نمی توانیم از قبل پیش بینی کنیم که بچه های ما در آینده با چه مسائلی روبرو خواهند شد. شکل دادن آنها با الگوی تصویر مورد نظر خودمان یا تصویر ایده آل زمانه‌ی خودمان ممکن است آنها را از سازگاری با تغییراتی که در آینده برایشان پیش خواهد آمد باز دارد.?

از کتاب باغبان و نجار







?... کودک به طور انتخابی افکار، احساسات، تجارب و رفتار های یک بزرگسالِ تاثیر گذار (معمولا والد) را درونی سازی کرده و با آنها همانند سازی می‌کند. می‌توان از این فرآیند به عنوان الگو برداری یاد کرد که والدین یا دیگر بزرگسالان برای کودک خردسال چگونگی بودن در دنیا را مدل سازی می‌کنند. زمانی که در طول فرایند یادگیری نیازهای هیجانی اصلی کودکِ مشاهده‌گر برآورده نشود برخی از این درونی‌سازی ها و همانند سازی ها می توانند تبدیل به "طرح واره" شوند. برای مثال دختر جوانی که توسط مادرِ پریشان احوال و گوش به زنگ بزرگ می شود ممکن است هیچ کمبود مستقیم، آسیب یا زیاده روی را تجربه نکند اما یاد می‌گیرد که دنیا خطرناک یا غیرقابل کنترل است . او به شیوه غیرمستقیمی از تکیه گاه امن محروم است، نه به خاطر داشتن یک پیوند والد_فرزندیِ ضعیف بلکه به خاطر والدی که احساس ناامنی می‌کند... ?
از کتاب تند آموز طرح واره درمانی


? ما معتقدیم که هدف از حمایت از اندوه، چه شخصی و چه حرفه ای، رهایی از آن و متوقف کردن آن احساس است. اندوه چیزی است که باید شتابان از آن گذر کرد. یک تجربه اسف‌بار و زودگذر که باید با بهترین روش باید از آن دور شوی و پشت سر بگذاری‌اش. این همان عقیده نادرستی است که بسیاری از سوگواران حس تنهایی می‌بخشد و آنان را روی کوهی از غصه رها می‌کند. سرزنش و قضاوت بسیاری در این دوره شکل می‌گیرد : بسیاری فکر می‌کنند خیلی راحت تر است که درباره آسیب هایشان حرف نزنند ؛ چون ما درباره حقیقت فقدان حرف نمی‌زنیم. بسیاری از مردم ماتم زده فکر می‌کنند اتفاقی که برایشان افتاده، عجیب، غیر طبیعی یا اشتباه است. درحالیکه هیچ چیز اشتباهی درمورد اندوه وجود ندارد. این فقط روی دیگری از طبیعیت عشق است - پاسخی عاقلانه و درست به اندوه. ?

از کتابِ اشکال ندارد که حالت خوب نیست ?

?هدف شما هدیه شما، به دنیاست
قبل از اینکه به ذهنتان اجازه بدهید درگیر بهانه‌ها، ترس‌ها، تردیدها و غیره شود می‌خواهم تاکید کنم که مسائل فقط به خودتان مربوط نمی شود. بله، زندگی هدفمندانه، راهی عالی برای کسب معنا و رضایتمندی در زندگی است و بیشتر افراد فقط به همین دلیل دنبال هدف زندگی می روند. آنها احساس پوچی و بی هدفی می کنند و از زندگی که رضایت بخش نباشد، بیزارند. حتی اگر این رویکرد در نگاه اول اندکی خودخواهانه به نظر برسد، اشکالی ندارد.
اما اتفاق جالب زمانی روی می‌دهد که افراد هدف زندگی خود را کشف و با آن زندگی می‌کنند: آنها می فهمند بزرگترین لذت و رضایت مندی، از خدمت به دیگران حاصل می‌شود. کانون توجه آنها کم کم از اینکه چه چیزی دریافت کنند به این که چه چیزی را می توانند به اشتراک بگذارند، تغییر می‌کند.
وقتی هدف زندگی خود را یک هدیه بدانید می توانید آن را به دیگران بدهید، آنگاه متوجه می‌شوید که بخش اعظم ترسها و تردیدها و دودلی ها برطرف می شود. دیگر نگرانِ این نخواهید بود که آیا آنچه برای زندگی هدفمند لازم است را دارید یا خیر و بیشتر روی انجام بهترین کاری که می توانید بکنید تمرکز می‌کنید... ?

از کتاب زندگی هدفمند