آموخته هایی برای پسا قرنطینه
ترجمه سلیس بعضی کلمات و عبارات از انگلیسی به فارسی و بالعکس گاهی با سختی همراه است، برای اصطلاحات هم بیشتر، مثل حقوق و وظیفه شهروندی، دورکاری، فاصله اجتماعی و اصطلاحاتی از این دست که این روزها خیلی هم رایج هستند. اما وقتی پای و زبان عکس و تصویر به میان می آید، فهم آن تقریبا مشترک است حتی اگر به زبان آن تصویر آشنا نباشیم.
در زندگی روزمره به خاطر مشغله و عجله ای که در انجام امور داریم، کمتر متوجه اطراف مان هستیم مگر اینکه مسئله ای غیر عادی، توجه مان را به اطراف معطوف کند. خود من بارها و بارها از کنار تابلوی بالا در راه های جنگلی عبور کرده و برخورد داشته ام ولی آنچه که مرا به توقف و توجه بیشتر وادار کرد، فرصت بیشتری است که دوران کرونایی بالاجبار در اختیارم گذاشته تا به سادگی از آنچه که در اطرافم وجود دارد، نگذرم. موضوع این تابلو رعایت حقوق یکدیگر در مسیری نه چندان پهن است که حتی با حذف ماشین ها، چیزی از وظیفه ورزش کاران با هر شکل و نوع وسیله عبوری مورد نظر کم نمی کند. قوانین عبور، به ساده ترین و شفاف ترین شکل ممکن با فونتی زیبا و درشت که قابل دید برای همه باشد، در جای جای این راه نصب شده: رفت از راست و برگشت از چپ، استفاده از بوق برای دوچرخه و اسکیت و غیره تا خارج شدن کامل از تریل اگر تصمیم به ایستادن می کنید و کنترل حیوانات اهلی به هنگام عبور.
آنچه که بیشتر به اشتراک گذاری این تابلو و تفکر تشویق شدم، شباهت دادن این تصویر با محیط بزرگتری مثل یک جامعه و یک شهر در ذهنم بود. اینکه چقدر در جامعه به هنگام عبور و مرور در خیابان، سوار و پیاده شدن از وسیله نقلیه، خرید و در صف بودن، رعایت حال کودک و سالخورده، سواره و پیاده، کم توان و ضعیف در زندگی روزمره مان مورد توجه و اهمیت است. چقدر متوجه این موضوع هستیم که رعایت حقوق شهروندی راهی جز از خود شروع کردن ندارد و راز جوامع پیشرفته چیزی نیست جز احترام به قوانین، یکسان بودن همه در برابر قانون و هر فردی خود را مسئول و موظف به اجرای امور شهروندی بداند.
روزهائی که بواسطه ویروس کرونا در خانه ها ماندیم و مانده ایم، آیا فکر تغییر در شکل رفتار و منش در زندگی فردی و اجتماعی به ذهن مان خطور کرده تا درصدد ایجاد تغییراتی در زندگی شخصی و اجتماعی خود در دوران پس از قرنطینه باشیم یا نیازی در این زمینه احساس نمی کنیم؟ آیا این همه رنج بشری از یک ویروس میکروسکوپی ناشناخته برای شستن چشم ها و جور دیگر دیدن ها کافی نیست و منتظر یک شوک، یک عامل تکان دهنده بیرونی و یک اتفاق طبیعی دیگری برای تغییر هستیم؟
مولانا
مطلبی دیگر از این انتشارات
چرا می نویسم؟
مطلبی دیگر از این انتشارات
زمستون که می شد......
مطلبی دیگر از این انتشارات
حرکت و هجرت و یک پرسش همیشه بی پاسخ