به بهانه روز معلم که گذشت
به یاد می آورم بیش از سی سال پیش بود، یکی از اقوام که در همسایگی ما زندگی می کرد و معلم بود و معلمی پرحوصله، خوش ذوق و عاشق بچه ها، می گفت سال هاست که ساعت ده صبح خانه اش که پرتوهای طلائی خورشید از سقف شیشه ای پاسیو به داخل خانه می آید را ندیده است، ندیده که این نور طبیعی و زیبا چه اندازه گل و گیاه داخل پاسیو را طراوت و سرسبزی خاصی می بخشد و ذوق و نشاط زندگی را به ساکنان منزل هدیه میدهد، البته این خانم معلم روز جمعه را داشت و قطعا تنها روز هفته بوده که کمی متوجه زیبائی ساعت ده صبح شده ولی چنان مشغول کار منزل و رتق و فتق امور وظائف همسری و مادری بوده که تا از آنها فارغ می شده، خورشید خانوم هم پرتوهایش را جمع کرده و رفته بوده، تنها حسرتش مانده بود که چه زود گذشت روز تعطیل آخر هفته.
امروز در حین پیاده روی با دیدن تصویر بالا یاد حرف این خانوم معلم با ذوق افتادم و دیدم چه جالب که روزگار کاری کرده کارستان که نه تنها معلمان که مشاغل دیگر هم که این روزها دورکاری می کنند، علاوه بر اینکه ساعت ده صبح منزل شان را همراه با خانواده می بینند و تجربه می کنند، بلکه این دوران تاریخی را هرگز از یاد نخواهند برد، نه آنها و نه فرزندانشان.
در آینده این دوران را کاملا به یاد خواهند آورد که چطور فرزندانشان بزرگ شدند، این دوره تحمیلی، مسیری ناخواسته و به نظر من خوشایندی را گشود که والدین به شناخت بیشتری از فرزندانشان نائل شوند، شناختی که به مدد آن تاثیر بزرگی در کیفیت روابط شان در آینده خواهد داشت.
و اما در این بین هستند مادران و پدرانی که این روزها بزرگ شدن بچه هایشان را از نزدیک شاهد نیستند، پزشکان، پرستاران و کادر درمانی که در ظاهر تنها یک خاطره از نبودن ها و ندیدن های این روزها برایشان به یادگار می ماند، روزها و ماه هایی که ساعت ده صبح خانه شان را ندیدند، زمانی که نیستند تا شاهد رشد و بالندگی فرزندانشان باشند، اما یک تاریخ این دوران را از یاد نخواهد برد، فرزندانشان به آنچه که والدین شان کردند، چه آن ها که در این راه رفته اند و جان شیرین را در راه سوگند حرفه ای شان فدا کردند و چه آن ها که مانده اند و همچنان چاره ای جز این ندارند که صورت هاشان در پشت ماسک پنهان بماند، مفتخرند. اینان معلمان تاریخ و قهرمانان این دوران خواهند ماند تا ابد.
مطلبی دیگر از این انتشارات
آموخته هایی برای پسا قرنطینه
مطلبی دیگر از این انتشارات
از خاطرات دوره آموزش از خانه
مطلبی دیگر از این انتشارات
اندر حکایت این روزها، ماسک و زبان دوم