صدا و ندای درون


هدفون و ذهن خود را به شنیدن خوشایندها عادت دهیم
هدفون و ذهن خود را به شنیدن خوشایندها عادت دهیم


تا به حال به نحوه کار یک هدفون فکر کرده اید؟ کار یک هدفون، انتقال خوش و با کیفیت صداهائی ست که مایل به شنیدنش هستیم، صدائی که ما را از دنیای بیرون و هیاهوی اطراف مان به حال درون خود هدایت می کند. وقتی با هدفون به یک موسیقی، مطلب و داستان و ... گوش می سپاریم، شنیدن صداها و اتفاقات بیرون به روی گوش ما بسته می شوند، در واقع ما برای شنیدن یا نشنیدن و چه را شنیدن دست به انتخاب می زنیم. انتخاب ما، حال خوشایند و نا خوشایند پس از آن ما را رقم خواهد زد.

حال تصور کنید که ذهن ما یک هدفون است و عملکرد آن را دارد، آن را بر روی گوش مان می گذاریم و ارتباط مان را با خارج از آن قطع می کنیم، تنها صدایی که می شنویم، صدای درون است و نه چیز دیگر.

ما آدم ها، زمان زیادی را به شنیدن صدای درونمان، خوش و ناخوش، شاد و غمناک و ...، صرف می کنیم که از ذهن تراوش می کند، این تراوشات ذهنی حال درون ما را می سازند و سپس تصورات مان را، این تصورات، پایه ارتباط و تصمیمات زندگی مان قرار می گیرند.

آنچه ما و شناخت ما را از خود شکل می دهد، به چگونگی تجزیه و تحلیل آنچه را که به ذهن خطور کرده بستگی دارد. تصوراتی که از خود داریم، زشت یا زیبا، بد یا خوب، باهوش یا کم استعداد، چاق یا لاغر و هر آنچه را که درباره خود فکر می کنیم و یا در مورد دیگران از ذهن مان می گذرد، پایه قضاوت ما نسبت به خود و یا دیگران قرار می گیرند. وقتی این هدفون و ذهن را به کناری می گذاریم و وارد دنیای بیرون می شویم، با همان تصورات ساخته و پرداخته ذهن، فرم ارتباط با وجود خود و رابطه با دیگران را می سازیم. نحوه تحلیل داده ها به یک نوع عادت در می آیند و عادات رفتاری ما را می سازند. عادت ها هم که عادت شدند، احساس نیاز به پردازش را کم رنگ و بازنگری را با دشواری همراه می سازند.

نتیجه آنکه برخورداری از یک هدفون و ذهن خوب زمانی در دسترس خواهد بود که دست به انتخاب و آنالیز داده ها بزنیم، آنچه را که لازم است بشنویم و سره را از ناسره جدا کنیم، از صافی دل عبور دهیم و به صدا و ندای درون گوش بسپاریم. گوش جان و بی قضاوت سپردن به دل، در درجه اول به ساخت یک رابطه درست و منطقی با خود و سپس با دیگران و محیط پیرامون مان منتهی می شود. کیفیت زندگی به کیفیت تفکر و اندیشه ما بستگی دارد.

تفکر و تجربه دنیای بی قضاوت و زیبای بیرون و درونم آرزوست.

با دل گفتم ز دیگران بیش مباش رو مرهم ریش باش چون نیش مباش

خواهی که ز هیچکس به تو بد نرسد بدگوی و بد آموز و بد اندیش مباش

دیوان شمس