درباره اهمیت مستندسازی اشتباهات

اواسط دهه ۷۰ شمسی، ابتدا مطبوعات محلی و بعد حتی صدا و سیما در کل کشور، «ابوالفضل بیات» (نفر سمت راست تصویر) رو به عنوان جوان نابغه‌ای که در ۱۸ سالگی دکترای مغز و اعصاب گرفته و داره «پروفسوری» از کانادا می‌گیره معرفی و باهاش مصاحبه کردند.

ابوالفضل بیات
ابوالفضل بیات

البته موضوع به مصاحبه ختم نشد، در همان روزهای اول انتشار خبر، موجی از تقدیر و تشکر و عکس با مسئولین و جایزه و ... راه افتاد. مدتی بعد مشخص شد خالی بسته و مدارک هم جعلی هستند. سرنوشتش رو درست به یاد ندارم و فکر می‌کنم‌ آخرش به عنوان بیمار روانی بستریش کردند. این آدم قطعاً شرایط «سرشناسی» برای اینکه یک صفحه در ویکی‌پدیا فارسی داشته باشه رو نداره، بنابراین به جز چند پاراگراف که یکی دو سال پیش در یکی از سایت‌ها کار شد، روی وب چیزی ازش پیدا نمی‌کنید.

این ماجرا مربوط به بیش از ۲۰ سال پیشه اما چرا امروز هم در موارد مشابهی تکرارش می‌کنیم؟


همین کرونا رو در نظر بگیرید. اون «پروفسور»ی که درباره ژنتیک مشابه ایرانی‌ها و ایتالیایی‌ها و سلاح بیولوژیک به مسئولین کشور گفت و اوایل می‌گفت رسانه‌ها الکی کرونا رو شلوغ می‌کنند، الان که ۷۸ هزار قربانی در امریکا گرفته کجاست؟ کامبیز گلشنی که این تصویر عجیب رو خلق کرد کجاست؟

اینکه چرا «اشتباهات» در پذیرش ادعای افراد رو تکرار می‌کنیم، بخشی به سیستم معیوبی برمی‌گرده که اجازه چنین اشتباهاتی رو می‌ده.


راه حل؟

قدم اول اینکه مستند کنیم که از کدام سوراخ‌ها گزیده شدیم تا دوباره از همون سوراخ‌ها گزیده نشیم. چه پروسه‌ای برای «صحت سنجی» ادعاها داریم؟

اینکه در «همه» زمینه‌ها بخواهیم اشتباهات رو مستند کنیم سنگ بزرگی است اما می‌خوام بپرسم آیا من و شما می‌تونیم لااقل در زمینه کاری خودمون یعنی «فناوری اطلاعات» درباره اشتباهاتمون بنویسیم و مستندشون کنیم؟ قبلاً مومنتی درباره «تصمیم‌های احمقانه آی‌تی» ساختم

در دو مورد به صورت خاص، شخصاً پیگیر بودم و آپدیت‌های پیگیری ماجرا رو هم اضافه کردم: یکی داستان «اندروید ایرانی» و دیگری «پهپاد پست پلاس»

اما به نظرم دو نکته مهم وجود داره:

  • اول اینکه شبکه‌های اجتماعی گرچه ممکنه موجی برای شروع جریان پیگیری یک موضوع ایجاد کنند اما به هیچ شکل، جای مناسبی برای مستندسازی اقدامات در مورد صحت‌سنجی ادعای افراد یا پیگیری تصمیمات احمقانه نیستند.
  • نکته دوم اینکه حتما لازمه که قبل زدن جوالدوز به مردم، به خودمون سوزن بزنیم. راه دوری نریم. پنج سال پیش ۱۲ میلیون تومان پول از همین اهالی وب جمع شد تا برای ویکی‌پدیا فارسی یک فونت‌ آزاد طراحی بشه و این خروجی آن پروژه است.


در مورد اشتباهات در پروژه‌های مختلف حرف بزنیم، بدون اینکه بخواهیم هم رو متهم کنیم. اینجا دادگاه نیست. فقط می‌خواهیم از اشتباهات درس بگیریم تا اگر دفعه بعد یکی با کرادفاندینگ خواست، پولی برای یک پروژه آزاد برای جامعه نرم‌افزاری جمع کنه، لااقل اشتباهات قبلی رو تکرار نکنه. اینکه کجا مستند می‌کنیم هم مهمه.

یک مثال از اشتباه خودمون بگم. ما تجربه دو بار برگزاری همایش رو در قالب ویکی، منتشر کردیم (از اقداماتی که پیش و در حین و بعدش باید انجام بشه تا لیست اقلامی که برای اجرای مراسم لازمه تا نکات مربوط به پذیرایی و ...) اما اطلاعات و بکاپش از دست رفت!

به جز یک مورد، فیلمی از سخنران‌های همایش دوم منتشر نشد (هنوز ۶۰ گیگ از فیلم‌های خام مراسم توی بکاپ‌های منه) و خب می‌شه درباره همه این اشتباهات نوشت و همفکری کرد که دوباره تکرارشون نکنیم. درباره «آدم‌های اشتباه» و «پروژه‌های اشتباه» و «تجربیات ناشی از اشتباهات» باید نوشت.

نظری دارید لطفاً بگید. مثال دیگه: الان حدود شش ماه از قطعی سراسری اینترنت ایران گذشته و من ندیدم جایی درباره خساراتش به صورت سرجمع حرف زده شده باشه. چرا یک فیلم «مستند» درباره قطعی اینترنت آبان و خسارتش به کسب و کارها نسازیم؟


این رشتو توسط Hamed نوشته شده است.