رشته توئیتهایی که باید بخوانید
دعوای ترامپ و توئیتر بر سر چیست؟
دعوای حقوقی و سیاسی توییتر و ترامپ و فرمان اجرایی ترامپ به طور خلاصه و ساده :
ابتدا فرق بین پتلفرم و ناشر به طور ابتدایی بدانیم :
- پلتفرم اجتماعی، خصوصیات زیادی داره که مهمترین اون عدم دستکاری دستی یا سیستماتیک رویدادها و اتفاقات درون پلتفرم هست.
- اما ناشر بر خلاف پلتفرم به مجموعه ایی گفته می شه که اتفاقات و نظرات(خبر) به صورت دستی منتشر میشود و رویدادها کنترل شده است.
- پلتفرم در قبال اتفاقات افتاده مسئول نیست، چرا که قبول کرده اتفاقات بدون دستکاری منتشر خواهد شد ولی ناشر باید جوابگوی رویدادهای خودش باشد.
یک مثال ساده:
در پلتفرم اگر تهمت یا توهینی یا افشای اطلاعاتی صورت بپذیرد، هیچ گونه مسئولیت حقوقی بر عهده مدیریت پلتفرم نیست، دقیقا خلاف ناشر! فکت چک؛ (واقعیت سنجی) خوبی های بسیار زیادی دارد ولی مشکلات بزرگی دارد که قابل حل نیست، به طور مثال آیا پلتفرم می تواند نقش قاضی را بر عهده بگیرد و چه کسی بر این قاضی نظارت خواهد کرد؟ آیا نظارتی بر روی قاضی انتصابی وجود دارد؟ اگر قرار بر فکت چک هست، آیا نباید برای تمامی اتفاقات و خبرها فکت چک صورت بپذیرد؟
اما در خصوص فکت چک ترامپ توسط توییتر، توییتر کاملا جانبدارانه با این موضوع برخورد کرد بنابر چند دلیل:
1- هر آیتم آزمایشی ابتدا می بایست در در محیط آزمایشگاهی(کوچکتری) انجام می شد
2- قضاوت به درستی انجام نشده بود و لینک به CNN که از مخالفین غرض ورز سیاسی ترامپ محسوب میشود، شده بود.
3- در مورد مابقی سیاستمداران این اتفاق صورت نپذیرفته است.
4- فکت سنجی توسط تیمی انجام شده که شهره به توهین و البته مخالف سیاسی ترامپ هستند و مهم ترین دلیل،دقیقا در زمانی اتفاق می افتدکه نزدیک به انتخابات آمریکا هستیم به طور خلاصه اگر قرار هست قانونی به عنوان فکت چک داشته باشیم، توییتر با شکایت های حقوقی زیادی رو به رو خواهد شد که چرا در خصوص توئیت غلط حتی بدون 1 لایک، هیچ فکت چکی صورت نپذیرفته!
اما فرمان اجرایی برخلاف تبلیغاتی که صورت پذیرفته، قرار نیست هیچگونه محدودیتی برای شبکه های اجتماعی صورت بپذیرد، مهمترین موضوعی که در این قانون بیان شده، دقیقا عدم دخالت در فرایند شبکههای اجتماعی است، اگر مجموعهای خود را پلتفرم نامیده و مصون از مسئولیت های حقوقی یک ناشر محسوب می شه، باید بی طرفی خودش رو به طور کامل حفظ کند، حق هیچگونه دستبردی به محتوای کاربران نباید داشته باشه، چرا که اگر قرار بر تغییر سیستماتیک به بهانه فکت چک باشد، آغازی خواهد بود بر تغییر کارکرد شبکه ها اجتماعی، به عنوان مهمترین بازوی آزادی بیان در قرن 21.
توییتر چکار می تواند انجام دهد؟
برگردیم به مقداری عقبتر، زمانی که فیسبوک به سو استفاده از اطلاعات کاربرانش متهم شد، یکی از بزرگترین چالش های حقوقی و مالی برای یکی از بزرگترین کمپانی های اقتصادی دنیا اتفاق افتاد و این تجربه تلخ و هرچند با سازش برای زاکربرگ باعث شد که از فکت چکینگ انتقاد کنه. توییتر اگر بخواهد همین رویه کنونی خود را ادامه بدهد در مجادلات حقوقی فراوانی خواهد افتاد که بیشتر از ضربه زدن به جک دورسی jack، خوشایند سهامداران توییتر نخواهد بود. ترامپ به بهانه دخالت سیستماتیک توانایی این رو داره که توییتر رو زیر ذره بین بازرس ها ببرد که حتی یک اشتباه کوچک از یک کارمند توییتر می تواند به عنوانی اشتباهی بزرگ و البته نا بخشودنی جازده شود و تبعات سنگینی برای توییتر در بر خواهد داشت.
به نظر توییتر مقداری برای تبلیغات علیه ترامپ(به علت نزدیک بودن به دیدگاه حزب دموکرات) خواهد جنگید ولی در نهایت کوتاه خواهد آمد، چرا که بازنده مشخص است. اگربا هر شخصیتی مشکل داریم، نباید در نظریات و قضاوت تاثیرگذار باشد.
مثلا توئیت زیر، بدون اینکه اشاره کرده باشد حرف ترامپ این است اگر قرار بر رگولاتوری بر آزادی بیان هست، پس باید این شرکت ها هم رگولاتوری شوند. با همه اختلاف عقیده، حرفش کاملا منطقی است!
این رشته توییت توسط Davoud Tanhaei منتشر شده است.
مطلبی دیگر از این انتشارات
کشف ردپاهای ۱۱۳ میلیون ساله دایناسورها
مطلبی دیگر از این انتشارات
سواچ و نقش و جایگاهش در دنیای ساعت
مطلبی دیگر از این انتشارات
پرحاشیه ترین مهاجران سینما