ودکا و اثر آن بر جامعه روسیه

در مقایسه با دیگر نوشیدنی‌های الکی، ودکا طعم و بو ویژه‌ای ندارد. به سادگی از خوشه گندم به دست می‌آید، و ساخت آن در روسیه قبل از رسیدن سیب‌زمینی به این منطقه آغاز شد. در واقع ویژگی ودکا همین سادگی آن بود.

از قرن ٨ میلادی در شرق اروپا مشروبی محبوب و در دسترس کشاورزان و مردم شد. تا اینکه اواسط قرن ١۵، اولین حکومت مرکزی در روسیه به ریاست اولین تزار، ایوان، تشکیل شد. در هنگام تشکیل و تقویت حکومت، ایوان به رواج این نوشیدنی ارزان و ساده در بین مردم پی برد. تولید و فروش آن را ممنوع کرد و حق آن را انحصاری در اختیار پادشاهی روسیه دانست. در نتیجه حق تولید و فروش ودکا باید از حکومت خریداری می‌شد که منبع درآمد بسیار خوبی بود. در طی قرن‌‌ها بعد حکومت روسیه، کارخانه‌های بسیاری برای تولید ودکا توسط نزدیکان دربار ساخته شد.

مصرف زیاد وودکا تبعات منفی زیادی در جامعه روسیه داشت، و جامعه را در نوعی از در حالت خماری قرار می‌داد. هنگامی که قرار شد نیکلاس دوم تزار روسیه در ١٩٠۵ قدرت را به هیئت منتخبی از لیبرالها و سوسیالیست‌ها انتقال دهد، آنها از تولستوی خواستند متنی هشداردهنده از مضرات ودکا بنویسد تا بر روی بطری‌های آن نوشته شود. تزار که مالک ودکا بود مخالفت کرد. در واقع صنعت ودکا فقط از جنبه مالی اهمیت نداشت، بلکه حق انحصاری بر چنین محصول ارزان و مست‌‌کننده که می‌‌توانست مردم عادی را مست و سرخوش نگه دارد، بسیار مهم بود. کشاورزی که پول خود را با ودکا هدر می‌دهد، مست‌‌تر از آن است که به اتفاقات و فعالیتهای اجتماعی اهمیت دهد. از همین رو نرخ خشونت خانگی در روسیه بسیار بالا بود در حالیکه این مردم تهدیدی برای ثبات حکومت نبودند. رژیم تزاری به نوعی قاچاقچی مواد اعتیادآور بودند. اعتیاد به الکل alcoholism، در روسیه بسیار متداول بود و علاوه بر صدمات فیزیکی، اثرات روانی مخربی بر مصرف‌کننده و همچنین کل جامعه داشت. مصرف‌کننده‌‌ها عموما حس بدبختی و ناامیدی داشتند در حالیکه توانایی زیادی برای تغییر وضعیت نداشتند. به همین جهت حزب کمونیست روسیه در ابتدا مخالف مشروبات الکلی بود و پرهیز از آن را تبلیغ می‌کرد.

شکستن بطری‌های مشروب یک حرکت انقلابی حساب میشد. در تفکر لنینیستی مشروب ابزار بورژوا برای کنترل مردم بود و بعد از انقلاب بلشویک تمامی صنایع تولید ودکا تعطیل شد. در کتاب مزرعه حیوانات جورج اورول، بعد از شورش، حیوانات بطری‌های مشروب را از بین می‌برند.

اما وقتی استالین قدرت را به دست گرفت، تولید را از سر گرفت، و صنعت سوبسید دار ودکا را بار دیگر پایه‌گذاری کرد، نام آن را نیز ودکای مردم گذاشت. اثر ویرانگر ودکا در دهه ٧٠ و ٨٠میلادی و سالهای فروپاشی اقتصادی شوروی پررنگ‌تر شد. در آن سالها کاری برای انجام نبود، جشنی نبود، شوروی درگیر جنگ بی‌‌سرانجام افغانستان بود. مصرف زیاد ودکا در سریال چرنوبیل هم به خوبی نشان داده شده، به همراه بطری‌های معروف که بعد از باز شدن، امکان بستن آن نبود.

مشکل مصرف الکل به حدی بود که گورباچوف دستور ممنوعیت الکل را صادر کرد، که بعد از رواج گسترده ودکا زیرزمینی، لغو شد. در حال حاضر صنعت ودکا به بخش خصوصی تحت کنترل الیگارشی واگذار شده و همچنان اثرات منفی آن در جامعه روسیه دیده می‌شود.


این رشته توئیت توسط جارِد دایموند نوشته شده است.