تاب آوری و درمان به کمک حیوانات ( پت تراپی )


دلبستگی و علاقه ما به حیوانات از این احتمال قوی ناشی می شود که بقای انسان تا حدی به سیگنال های حیوانات در محیط بستگی دارد که ایمنی و آرامش و  یا تهدید و مخاطرات را نشان می دهن

عفت حیدری در یادداشتی نوشت فرضیه بیوفیلی ( biophilia )بر این اساس است که دلبستگی و علاقه ما به حیوانات از این احتمال قوی ناشی می شود که بقای انسان تا حدی به سیگنال های حیوانات در محیط بستگی دارد که ایمنی و آرامش و  یا تهدید و مخاطرات را نشان می دهند هرکسی که تا به حال حیوان خانگی داشته یا با حیوان خانگی در ارتباط بوده احتمالا متوجه شده است که حیوانات چطور عشق و خوشبختی را برای انسانها به ارمغان می ­آورند. این پیوند بین انسان و حیوان تئوری و منطقی است که در پشت تئوری درمان با کمک حیوانات قرار دارد . بعضی از یافته ها نشان داده است شش انتقال دهنده عصبی که بر خلق و خوی تأثیر  مثبت می گذارند پس از یک تعامل 15 دقیقه ای یا بیشتر با حیوانات آزاد می شوند
درمان با کمک حیوانات یک مداخله درمانی سازمان یافته است که مخصوصا برای مخاطب قرار دادن نیازهای مراجعان طراحی می­شود و توسط درمانگرانی که در استفاده از حیوانات در محیط های درمانی آموزش دیده اند ، تخصص دارند.
این گونه فعالیت ها  با کمک حیوانات ویژگی های درمانی دارند , اما درمان تلقی نمی­شوند ؛ چرا که این فعالیتها را همه می­توانند انجام دهند . ( داوطلبان و افراد بیسواد و بدون مجوزی که حیوانات خود را به بیمارستانها و مدارس و محیط های دیگر می­آورند , می توانند به افراد کمک کنند تا احساس بهتری داشته باشند )

تئوری اولیه ایی که در بطن درمان با کمک حیوانات وجود دارد , یادگیری تجربی یا یادگیری از طریق انجام دادن است که شبیه درمان تجربی است ( فصل 5 کتاب برگرفته از کتاب روشهای نوین بهزیستی و تاب آوری جوانان )
کلید آن است که جوانان یک موقعیت را تجربه کنند و روی آن تعمق کرده و آنرا تحلیل کنند و بعد درس را به زندگی خود تعمیم دهند. موقعیتهایی که مردم در خلال تجارب درمان با حیوانات با آنها مواجه هستند معمولا منحصر به فرد بوده و در زندگی روزمره آنها غیر معمول است .
برخی از این مزایا شامل رشد رابطه با حیوان است که فرد می­تواند از طریق آن در مورد اعتماد و غلبه بر ترس و محافظه کاری و صبر بیاموزد . این تجربیات می­تواند برای ایجاد معنا در روابط دیگر پردازش شوند. مداخلات درمان با حیوانات اغلب از طریق ارتباط بین حیوانات و جوانان و فرافکنی احساسات و افکار به خیوان صورت می گیرد.
این به مراجعه کننده امکان می­دهد تا زره دفاعی خود را پایین آورده و دیدگاهی به درمانگر یا مربی در مورد تجربیات جوانان بدهد . برای مثال جوان ممکن است بگوید که فلوفی دیوانه است و بعد احساسات خود را نسبت به فلوفی بیان کنند. درمانگر می­تواند بپرسد چرا فکر می­کند فلوفی دیوانه است . و نهایتا به احساسی که جوان تجربه می­کند ؛ بپردازد. این کار شبیه آموزش موثر است که در فصل شناختی رفتاری مورد بحث قرار گرفته است ( فصل 3 ).
 به دلیل ماهیت فعالیتها درمان با حیوانات می­تواند بسیاری از احساسات قدرتمند را در جوانان از جمله سرخوردگی و خشم و بی پناهی و ترس را کاهش دهد. برای مثال در طی فعالیت آموزشی فرمان دادن به یک سگ ؛ سگ ممکن است درک نکند که اصلا صاحبش چه می­گوید این می­تواند باعث خشم و سرخوردگی و عصبانیت جوان شود چرا که فکر می­کند سگ این آموزش را دوست ندارد .
جوانان در هنگام سرخوردگی می­توانند یادبگیرند که جطور احساسات خود را بیان کرده و آرامش خودرا  زمانی که سگ واکنش درستی نشان نمی­دهد حفظ کنند. علاوه بر این وقتی حیوانات دستورات را متوجه نمی­شوند , می­تواند راه قدرتمندی باشد که جوانان بفهمند چطور رفتار آنها روی افراد بزرگسال تاثیر می­گذارد ؛ به ویژه زمانی که حرف آنها را گوش نمی­کنند . برای مثال در هنگام انجام کارهای خانه و انجام تکالیف و ساکت ماندن یا متمرکز ماندن در مدرسه . برای آنکه آنها خودشان این تجربه را حالا پیدا کرده اند.

مداخلات درمان با حیوانات به جوانان کمک می­کند تا عزت نفس خود را بهبود دهند ؛ برای آنکه آنها اغلب به توانایی های خود برای کامل کردن فعالیتها شک دارند یا احساس نومیدی می­کنند.
بهرحال , از طریق مهارتهای حل مسئله یا گفتگوی مثبت ذهنی و خویشتنداری آنها معمولا موفق می شوند و جلسه را با توانمندی بر مسائل به پایان می­رسانند. این واقعا حیرت آور است که وقتی جوانان تغییر می­کنند و از من نمی­توانم و یا این کار از من بر نمی­آید می­رسند به حالت من می­توانم.
جوانان این احساس موفقیت را به یاد می آورند و ممکن است بتوانند افکار خود را تغییر داده و از این احساس در زندگی روزمره خود استفاده کنند.

از آنجائیکه درمان با حیوانات روی پیوند انسان – حیوان و ایجاد رابطه تمرکز دارد , مداخلات شامل طیف گسترده ایی از حیوانات است. درمانگران و مربیان معمولا با پستانداران به دلیل وجود شباهتهای آنها با انسانها و پیوند طبیعی انسان با حیوانات اهلی کار می­کنند.
معمول ترین حیوانات سگ , گربه , موش و و خرگوش و اسب هستند. برنامه هایی هم وجود دارند که با دولفین ها و حیوانات دریایی دیگر ؛ حیوانات مزرعه و خیلی از حیواناتی که اهلی نیستند ؛ انجام می­شوند.بعضی ها هم مایل هستند که با انواع خزندگان کار کنند. بعضی هم معتقدند که خزندگان برای این کار مناسب نیستند ؛ برای آنکه فاقد سیستم لیمبیک و احساسات هستند. بهرحال افرادی هم هستند که از بودن با مارها و مارمولک ها لذت می برند. خیلی از افراد متخصص هم در محل کار خود آکواریم ماهی دارند , چرا که دیدن شنای ماهی برای آنها آرامش بخش است.


شواهد حمایت کننده
گرچه درمان با کمک حیوانات نسبتا تازگی دارد , اما تحقیقات از موثر بودن آن حکایت دارد. لفتکویتز و همکارانش ( 2005 میلادی ) مزایای بی شمار درمان با  حیوانات را در روان درمان بر می شمارند و مورد بررسی قرار می دهند . مزایای آن کاهش فشار خون و ضربان قلب و افزایش اعتماد و همدردی و تمرکز و افزایش خشنودی در درمان با مراجعان است . چاندلر ( 2005 میلادی ) متوجه شد که درمان با کمک حیوانات به همراه درمان شناختی رفتاری به رفتار مناسب مراجعان کمک می کند.
رفتارهایی مثل بیان احساسات و شناسایی و به چالش گرفتن عقاید . فعالیتهای سازمان یافته درمان با حیوانات به اعتماد به نفس جوانان کمک می­کند. ( چاندلر ؛ 2005 میلادی ) . فاین بررسی کرد که هنگام مشاوره اگر حیوان خانگی مثل سگ در کنار مراجعه کننده باشد یا سر حیوان روی پای او قرار بگیرد ؛ باعث آرامش او شده و جوان می­تواند براحتی مشکلاتش را بازگویی کند. حیوانات بر خلاف انسانها هرگز قضاوت نمی­کنند و رازهای آنها را بر ملا نمی­کنند ( فاین ؛ 2010 میلادی )

اسبها نیز می­توانند برای تیم درمان در بررسی مشکلات روانی و بهبود مهارتهای اجتماعی و عزت نفس موثر باشند ( شولتز, ریمیک – بارلو و رابینز؛ 2007 میلادی ) . شواهد نشان دهنده مزایای درمان با کمک اسبها هستند . شواهدی از جمله کاهش افسردگی و اضطراب و خویشتنداری و افزایش شادی و کاهش ترس و بهبود روابط بین فردی ( بورگن ؛ 2011 میلادی ) . ریچرت ( 1998 میلادی ) گزارش می­دهد که درمان با کمک اسب به افزایش عزت نفس و مهارتهای اجتماعی کودکانی که مورد آزار جنسی قرار داشتند ؛ کمک کرد.

تروتر و دیگران ( 2008 میلادی ) متوجه شدند که کودکانی که مورد آزار جنسی قرار گرفته بودند , از درمان با کمک اسب بهره می­بردند ؛ برای آنکه احساس می­کردند بار دیگر کنترل زندگی خویش را در دست گرفته اند.
از مداخلات درمان با حیوانات می توان برای رسیدن به یک سری از اهداف درمانی شامل کاهش علائم افسردگی و اضطراب و غم و غصه و فقدان و مشکلات رفتاری و قصور و پردازش وقایع بحرانی و رسیدن به امنیت استفاده کرد. ( چاندلر , 2012 میلادی ؛ ون فلیت و فا – تامپسون ؛ 2010 میلادی )

برد ( 2007 میلادی ) متوجه شد که علائم افسردگی و غم و غصه خیلی ساده با بیرون رفتن و طبیعت گردی بر طرف می­شود  تمرینات ورزشی مثل قدم زدن با سگ و یا اسب سواری باعث آزاد سازی اندروفین شده که به نوبه خود سبب بهبود خلق و خو و سلامت فیزیکی می­شود.( فاین ؛ 2010 میلادی )
با آموختن مهارتهای سازگاری  علائم استرس و اختلالات پس از بحران کاسته شده و افراد می آموزند که چطور حملات وحشت و کابوس ها و از کوره درفتن را مدیریت کنند . ( چاندلر ؛ 2012 میلادی ؛ ون فلیت و فا تامپسون ؛ 2010 میلادی , ایوینگ ؛ مک دونالد ؛ تایلر و بوئر, 2007 میلادی ) بودن در طبیعت و تماشای حیوانات به افرادی که دچار اختلال توجه هستند ؛ کمک می­کند تا بهتر توجه کنند. ( برد, 2007 میلادی ؛ فاین ؛ 2010 میلادی )

مشکلات سازگاری و اختلالات نافرمانی با مداخلات درمان از طریق معکوس کردن نقش ها بهبود می یابد. برای مثال جوان از طریق آموزش حیوان به نوعی تبدیل به پدر و مادر یا دوست وی می شود.معکوس کردن نقش ها جوانان را تشویق می کند تا احساسات خود را مورد بررسی قرار بدهد ؛ خصوصا وقتی که حیوان حرف شنوی ندارد، با این کار متوجه می شوند که وقتی از پدر و مادر یا آموزگار خود حرف شنوی ندارند ؛ آنها چه احساسی پیدا می کنند.بسیاری از مراقبان گزارش می دهند که جوانان بعد از انجام این فعالیتها حرف شنوی بیشتری داشته و کمتر جرو بحث می کنند.

مزیت دیگر درمان با حیوانات آن است که به جوانان اهمیت مشارکت در فعالیتهای مختلف درمان با حیوانات را نشان می دهد. همانطوریکه در قبل گزارش شد این فعالیتها مزایای دو جانبه ایی برای انسان و حیوان دارند.برای جوانانی که در کودکی مورد رسیدگی مناسب قرار نگرفته اند و مورد غفلت یا آزار و اذیت جنسی قرار گرفته اند

حیوانات می توانند منبع عشق و دلسوزی و احترام باشند و آنها این حس را به روابط انسانی منتقل می کنند. بسیاری از جوانان می توانند با حیوانی که بحران را تجربه کرده است ؛ همدردی کنند ؛ برای آنکه خود به نوعی این تجربه را داشته اند. جوانان سخت تلاش می­کنند تا حیوانات احساس خوشبختی و امنیت کنند. برای مثال وقتی چشمان اسب سیفرد مجروح شد؛ دیگر اخلاقی نبود که از او در فعالیتهای درمان با حیوانات استفاده کنند. به هر حال این موقعیت ناخوشایند فرصتی بود تا همدردی و مراقبت را به جوانان آموزش بدهد. وقتی به جوان گفته شد که اسب مجروح شده است ؛ درک کرده و می دانست که اسب کمی باید استراحت کند. جوان می توانست اسب را درک کرده و او را ناز و نوازش کند و به او بگوید که خوب خواهد شد.
علاوه بر این لازم بود اسب معالجه شود و دوبار در روز دارو استفاده کند و گرنه کور می شد. هر کسی بیماری را تجربه کرده است ؛ اما همه جوانان نمی توانند درد دیگران را در موقعیت های مشابه درک کنند. این مسئله باعث شد که جوان احساس همدردی کرده و حتی کارهایی را که چندان باب میلش نبود را برای معالجه اسب انجام دهد. ( با این کار یاد گرفت که کارهای نه چندان خوشایند مثل رفتن به مدرسه و انجام تکالیف و ملاقات با دندانپزشک و پزشک را انجام دهد )