تاب آوری زنان آزاردیده از خشونت خانگی

خشونت خانگی علیه زنان را می‌توان به عنوان هرنوع اقدام یا قصور وابسته به جنسیت تعریف کرد.

تاب آوری زنان آزار دیده از خشونت خانگی

به قلم طاهره عزیز پور

به گزارش میگنا خشونت علیه زنان نوعی مشکل سلامت عمومی جهانی است که گریبانگیر حدود یک سوم زنان در سراسر جهان است. پدیده خشونت در خانواده (خشونت خانگی و خشونت شریک عاطفی) رفتار متداولی است که اغلب زنان را تحت تاثیر قرار میدهد:
خشونت در خانواده، مشکلی روانی و اجتماعی است با پیامدهایی مضر برای افرادی که هم خود دچار خشونت شده اند و هم به آن متوسل شده اند که منجر به تغییراتی هم در عملکرد روانشناختی قربانی و هم عامل خشونت (مجرم) می شود.

خشونت یا بیماری روانی در خانواده ممکن است در اثر اختلالات عاطفی، اختلالات شخصیتی یا اختلالات روانی مجرم ایجاد شود اما قطعا این موضوع می تواند ناشی از آشفتگی در روابط بین زوجین یا والدین باشد (صرف نظر از منبع این آشفتگی ها)

اگرچه مفهوم خشونت خانگی و خشونت شریک عاطفی بسیار به هم شبیه هستند، به این دلیل که در هردو تجربه خشونت توسط افراد بسیار نزدیک وجود دارد، اما بررسی خشونت خانگی مد نظر ماست، چرا که مفهومی گسترده تر دارد و نه تنها شامل خشونت توسط همسر می‌شود، بلکه اعمال خشونت از جانب دیگر اعضای خانواده را در بر دارد. خشونت در خانواده ممکن است همه اعضای خانواده را درگیر کند، اگرچه در موضوع خشونت فیزیکی، عاملان آن اغلب مردان هستند.

ماهیت خشونت خانگی، استفاده از قدرت یا نفوذ و تسلط جهت آسیب رساندن به دیگر اعضای خانواده است. اغلب پژوهشگران تاب آوری بین خشونت جسمی، روانی و جنسی با تاکید بر شکل و شدت فعال یا غیرفعال آن تمایز قائل می شوند. قربانیان خشونت خانگی، اظطراب، رنج، درماندگی، افسردگی و ناامیدی را تجربه می کنند. جسم و روانشان به شدت آسیب دیده است و به شدت تحت تاثیر آسیب دیدگی، استرس و تهدید های طولانی مدت قرار دارند.

اغلب پژوهشگران توصیف و تفسیر مشابهی از خشونت خانگی دارند. که خشونت خانگی اغلب به معنی تعرض مرد به همسر (شریک عاطفی مونث) است. خشونت خانگی علیه زنان را می‌توان به عنوان هرنوع اقدام یا قصور وابسته به جنسیت تعریف کرد که منجر به مرگ، آسیب جسمی، جنسی یا روانی و آسیب معنوی به زنان می شود؛ که توسط افرادی با پیوندهای خانوادگی یا حتی بدون این پیوندها که از طریق پیوندهای خویشاوندی یا کلامی با هم در ارتباط هستند از جمله روابط پراکنده ایجاد می شود.

به دلیل اهمیت این مشکل، توجه سازمان های بین المللی را نیز به خود جلب کرده است. خشونت خانگی به عنوان کلیه خشونت های جسمی، جنسی، روانی یا اقتصادی عنوان می‌شود که در یک خانواده یا واحد خانوادگی یا بین همسر یا شرکای عاطفی سابق یا فعلی رخ می‌دهد. طرافداراین دیدگاه معتقد هستند که در این موضوع، محل زندگی فعلی مجرم یا ماهیت رابطه با قربانی مهم نیستند.

سازمان ملل در مورد رفع خشونت علیه زنان، خشونت علیه زنان در خانواده را اینگونه تعریف می‌کند: خشونت جسمی، جنسی و روانی در خانواده شامل ضرب و شتم، سواستفاده جنسی از دختران در خانه، خشونت مربوط به تهیه جهیزیه، تجاوز زناشویی، ناقص سازی دستگاه تناسلی زنان(ختنه زنان) و سایر روش های سنتی آسیب‌زا به زنان، خصونت های غیر همسری و خشونت مربوط به استثمار(بهره کشی).

پدیده مشابهی به عنوان "رابطه ضرب و شتمی" وجود دارد که اینگونه تعریف می‌شود: استفاده مکرر از نیروهای جسمی، جنسی یا کلامی توسط شخص مذکر علیه شریک زندگی عاطفی‌اش.

خشونت علیه زنان، تهدیدی علیه سلامت و پیامدهای بد و نامطلوبی را به همراه دارد. زنان آزاردیده، به شدت در معرض ابتلا به افسردگی، اظطراب، اختلال استرس پس از سانحه، خودکشی و مشکلات جسمی قرار دارند.

خشونت جسمی با صدماتی از جمله کبودی، زخم چاقو، شکستگی، سردرد، درد کمر یا لگن و مرگ همراه است. سو استفاده روانشناختی اغلب با سو استفاده جنسی همراه است و پیامدهای آن شامل افسردگی، اظطراب، اختلال استرس پس از سانحه و اختلال دلبستگی می‌باشد.

به‌علاوه، خشونت خانگی با پیامدهای روانی و رفتاری نامطلوبی از جمله سیگار کشیدن، مصرف الکل، مصرف مواد مخدر یا رابطه جنسی محافظت نشده و دیگر پیامدهای منفی سلامت روانی و جسمی مرتبط است.

با استناد به مطالب فوق، علاوه بر پیامدهای نامطلوب خشونت خانگی بر زنان که عنوان شد که عملکرد روانی و سلامت جسمانی شان را مختل می کند، تاب آوری شان نیز آسیب می بیند که باید هنگام کمک به این زنان، مورد توجه قرار گیرد. پژوهش ها نشان داده است که زنانی که مورد آزار خشونت خانگی قرار گرفته اند نسبت به افرادی که خشونت خانگی را تجربه نکرده اند، تاب آوری کمتری دارند.

بر اساس این پژوهش ها، خشونت خانگی که توسط پدر خانواده اعمال می شود، بیشترین تأثیر منفی را بر تاب آوری دارد.

با توجه به اینکه تاب آوری به عنوان حفظ عملکرد سالم یا سازگاری موفقیت آمیز به هنگام بروز مشکل یا تهدید تعریف می‌شود و به عنوان یک فرآیند پویا توصیف می‌شود زیرا فرد می‌تواند در برابر خطرات خاص محیطی مقاوم باشد، نیاز است که تاب آوری در این زنان افزایش یابد.

تاب آوری، یک ویژگی شخصیتی مثبت در نظر گرفته می‌شود که سازگاری فرد را افزایش می‌دهد‌. در مفهوم تاب آوری دو شرط اساسی نهفته وجود دارد:
الف) قرار گرفتن در معرض تهدید، شرایط سخت یا تروما
ب) دستیابی به سازگاری مثبت با وجود مشکلات عمده در روند رشد و پیشرفت از مفهوم تاب آوری برای توصیف توانایی فرد یا گروه برای مواجهه مثبت با مشکلات استفاده می‌شود، حتی در شرایطی که محیط نامطلوب است. ویژگی تاب آوری این است که فرد با وجود همه سختی هایی که در طول زندگی اش تجربه می‌کند، می‌تواند با مسائل روزمره زندگی اش با رویکردی مثبت پاسخ دهد.

تاب آوری از دو بعد تشکیل شده است:
۱. مقاومت در برابر تخریب که مربوط به توانایی فرد در حفظ تمامیت و کمال خود به هنگام فشار شدید است و
۲. توانایی ساختن زندگی ارزشمند علی رغم وجود مشکلات

از طرفی، تاب آوری را می‌توان به عنوان امکان بهبودی و غلبه بر مشکلات با هدف تقویت، بازیابی و بهبود فرد و تقویت او از نظر عاطفی در نظر گرفت. در واقع تاب آوری فرایندی درونی است که به فرد کمک می‌کند تا بر تجربیات ناخوشایندش غلبه کند و معنایی جدید برای زندگی بیابد. در مجموع، می‌توان تاب آوری را مجموعه ای از ویژگی های شخصیتی، مهارت ها و تواناهایی دانست که به فرد کمک می کند تا بر استرس، تروما، مشکلات و سختی های زندگی فائق آید. از آنجا که تاب آوری در زنان آسیب دیده از خشونت خانگی تضعیف شده یا آسیب دیده، به هنگام کار کردن و کمک به این افراد، باید توجه ویژه ای به ترمیم و افزایش تاب آوری شان شود.