تاب آوری زنان و یائسگی




تاب آوری زنان و یائسگی


به قلم عفت حیدری روانشناس و مترجم 70 عنوان کتاب

پیرتر شدن ما را با مجموعه چالشهای تازه ای مواجه می کند. بسیاری از ما می دانیم که افکار دخترانه ما فقط محصول دوره جوانی ما نیستند. این افکار سراسر زندگی با ما همراهند. افکار دخترانهما یکی از دلایلی است که چرا زنان با پیری مشکل دارند، گفته می شود که گویی به جوانی خود آویزان شده اند.

ما در فرهنگی جوان محور زندگی می کنیم که در آن خود را با معیارهای فرهنگی قضاوت می کنیم. این معیارها هر قدر که هنگام جوانی ما ظالمانه و تحمل ناپذیر باشند، وقتی پیر می شویم، دست نیافتنی می شوند. اما آیا این مسئله ما را منصرف می کند؟ شاید بعضی از ما آگاه و بیدار شویم، اما بسیاری از زنان این آرمان را تعقیب و کمتر و کمتر احساس جذابیت می کنند.

در سن یائسگی بسیاری از زنان دچار کمی افسردگی می شوند، اما علت این افسردگی صرفا هورمونی نیست. برای بسیاری از زنان این تغییرات زندگی نشان دهنده پایان هویت زنانه است، برای آن که آنها دیگر نمی توانند بچه دار شوند. زیرا در جامعه غربی ما هویت تازه ای برای زنان نیست تا به آن گذر کنند، مثل کاری که در فرهنگهای بومی آمریکایی هنگام پیری زنان انجام می دهند.

زنی که دیگر جوان نیست و دیگر نمی تواند بچه دار شود، و شاید به دوره بازنشستگی و پایان هویت و شغل مولد نزدیک می شود، لازم است هویت تازه ای برای خود خلق کند.


در این جا افکار دخترانه ما نمی تواند ما را راهنمایی کند، که این خود موهبتی است. همانطوری که جرمن گریر در کتابش تغییر: زنان، پیری و یائسگی خاطر نشان می کند" زنان بالغ برای آن که سرزنده بمانند، نباید تظاهر کنند که دختر هستند" تعجبی ندارد که ارما بوبک طنز پرداز گفته است که " یائسگی به نفع شما خواهد بود، زیرا ذهن شما را از مسائل تان پاک می کند" وقتی سن ما بالا می رود، یائسگی صرفا یکی از چالش های بسیاری است که پیش روی ماست. با این حال به نظر نمی رسد که بی پایه بودن بسیاری از افسانه های مربوط به یائسگی برای زنان آشکار باشد. برای مثال پژوهشی ثابت می کند که زن در صورتی که رابطه ی عاطفی خوبی با همسرش داشته باشد،می تواند زندگی جنسی رضایت بخشی را ادامه دهد ( وایز و همکاران، 2001).

این پژوهش موجب بررسی دیگری در سال 2007 شد که در آن بیش از 3000 زن از سن 57 سالگی تا 75 سالگی شرکت کردند که مشخص شد زندگی رضایت بخش جنسی تا وقتی فرد مایل است می تواند ادامه داشته باشد. در هر دو بررسی انجام شده بر اهمیت رابطه عاطفی برای زنان تاکید می شود نه بر هورمونهای زنانه.

یائسگی زمانی است برای ارزیابی زندگی خود و به دست آوردن آرامش و قدرت شخصی. برای رسیدن به این امر لازم است انرژی خود را نه بر بدن مان همچون بخش اصلی هویت مان بلکه بر درک روحمان متمرکز کنیم. در میانسالی است که از موجودی مولد به موجودی متفکر تبدیل می شویم و لذت بردن واقعی از تاب آوری خود و آنچه را که به ما آموخته است، آغاز می کنیم.


برخی از زنان در دوره سالمندی عملا احساس می کنند از زیر فشار جامعه و تمرکز بسیار بر قیافه و ظاهر خود بیرون آمده و آزاد شده اند و بیشتر در باره به چالش کشیدن این افکار حرف می زنند. سوزان نولن هوکسما، روان شناس دانشگاه ییل، پژوهشی را گزارش کرد مبنی بر این که زنان در دوره یائسگی تصویر بدنی مثبت تری دارند، کمتر احساس تنهایی می کنند و از زندگی راضی تر هستند و رضایت زناشویی بیشتری دارند.

زنان معمولا در این تصمیم گیری که در مورد رفتار تبعیض آمیز با دیگران یا با خودشان مقابله کنند یا نه مقتصدانه رفتار می کنند. چند پژوهشگر از جمله گود، موس – راکسین و سانچز متوجه شدند که زنان مایل هستند هزینه های تصور شده چنین کارهایی را در مقابل منافع تصور شده آن سبک سنگین کنند و بسنجند.

آنچه تصمیمی را برای زنان متفاوت می سازد آن است که آیا در باره نتایج آن احساس خوش بینی می کنند، یعنی آیا در مورد خود احساس توانمندی می کنند و باور دارند که این کار نتایج مطلوب و دلخواه ایجاد می کند؟ اگر چنین باشد، آسان تر می توانند بر خطرات تصور شده اضطراب و ایجاد ناخشنودی در دیگران غلبه کنند، و به پیش بروند و با چیزی که باعث ناراحتی آنها یا دیگران می شود، مقابله کنند. اما اگر احساس کنند که با مقابله نمی توان تفاوتی ایجاد کرد، به احتمال زیاد تبعیض را در ظاهر می پذیرند و یا می کوشند آن را نادیده بگیرند. چگونگی احساس درونی آنها داستان دیگری است.

جرمن گریر عقیده متفاوتی در باره سکوت ما دارد. وی در کتابش در باره یائسگی، تحت عنوان تغییر، در باره نیاز زنان به ویژه هنگام گفتن داستان خود و به اشتراک گذاشتن نقاط قوتشان، خردشان و سکوت نکردن صحبت می کند، چرا که همه ما به الگوهای نقش نیاز داریم.

وی خاطر نشان می کند که صداهای معدودی از زنان مسن تر شنیده می شود که یعنی احساسات ما در باره پیری تنها زمانی بروز می کند که داستان های خود را با نوشتن رمانها، زندگینامه ها، وبلاگها، و نه صرفا با بازگویی به یکدیگر تعریف کنیم.




برگرفته از: کتاب تاب آوری زنان- ترجمه دکتر محمدرضا مقدسی و عفت حیدری، انتشارات رشد، 1399