رسانه تاب آوری ایران نخستین سایت تاب آوری کشور است.
تاب آوری و سخت رویی روانشناختی
تابآوری و سخت رویی روانشناختی / سارا حق بین
mental toughnessr and resilience
به گزارش میگنا در واقع بین تابآوری (resilience) و سرسختی ذهنی (mental toughness) تفاوت وجود دارد و اگرچه این دو مفهوم مرتبط با یکدیگرند اما تفاوتهای مهمی نیز بین آنها وجود دارد.
متأسفانه، این روزها این اصطلاحات اغلب به جای یکدیگر استفاده میشوند. در این مقاله براساس تحقیقان خانم سوزان کوباسا، روانشناس و پزشک فعال در ایالات متحده آمریکا بر روی سرسختی به این تفاوتها پی خواهیم برد. ایشان تحقیقات خود را از روانشناسی سلامت آغاز کردند که در آن تابآوری به عنوان «توانایی بهبودی از یک موقعیت نامطلوب» تعریف شد. یعنی افراد تابآور میتوانند با سختیها کنار بیایند.
این توصیف به مرور زمان تغییر کرده و گستردهتر شد و در حال حاضر تغییرات زیادی از تعاریف اصلی وجود دارد که به نظر میرسد توصیف تابآوری را بسط میدهد. برای مثال، امروزه اغلب میتوانیم ببینیم که مفهوم تابآوری روانشناختی به مفهوم سرسختی ذهنی نزدیکتر شده است.
ما در زندگی با افرادی مواجه میشویم که وقتی سرسختی ذهنی را توصیف میکنیم، میگویند: «منظور من از تابآوری همین است».
پاسخ ما این است: «شما تابآوری را توصیف نمیکنید، بلکه شما سرسختی ذهنی را توصیف مینمایید.»
با این حال، بازگشت به تعاریف اصلی مفید است زیرا آنها به موارد مهمی اشاره میکنند. اگر موقعیت نامطلوبی پیش بیاید و فرد با آن کنار بیاید، به عنوان تابآور توصیف میشود. برخورد مؤثر با یک فشار یا مشکل، کیفیت مفید و مطلوبی است. اما این لزوماً به این معنی نیست که آنها در مورد تجربهشان حس مثبتی دارند. آنها ممکن است به سادگی دندانهای خود را به هم فشار داده باشند و با آن مواجه شده و وارد عمل شوند. باید بدانیم در این شرایط بدون اینکه چیز دیگری وارد بازی شود مثلاً یک یک طرز فکر مثبت یا احساس مثبت، قرار گرفتن بیش از حد در معرض شکست و ناملایمات میتواند و اغلب، فرد را فرسوده کند.
در خالصترین شکل، تابآوری را میتوان یک کیفیت منفعل یا شاید خنثی در نظر گرفت. به این شکل که «من تابآور هستم، زیرا باید تابآور باشم.» نه با این معنی که «... من تابآور هستم چون میخواهم تابآور باشم.».
در اواخر قرن بیستم، خانم سوزان کوباسا با نگاهی به مدیران تابآور دریافت که برخی به استرس، فشار، فرصتها و چالشها به شیوهای متفاوت از دیگران پاسخ میدهند.
اگرچه همه به دنبال تابآوری بودند، اما او متوجه شد که برخی از آنها رویکرد مثبتی را در برابر ناملایمات و چالشها اتخاذ میکنند و حتی گاهی اوقات به دنبال این هستند. او دریافت که این تمایل مثبت به مواجهه با چالش، فرصت و ریسک اغلب به این معناست که این افراد از نظر روانی بهتر با فشارها و چالشها و شکستهای مکرر برخورد میکنند. او این را سرسختی نامید تا آن را از مفهوم تابآوری جدا کند. او فهمید که بین «تابآور بودن چون باید تابآور باشید» و «تابآور بودن چون میخواهید تابآور باشید» تفاوت وجود دارد.
در واقع کوباسا ایده مثبت بودن را وارد این مفهوم کرد. او میدانست که برخی افراد، وقتی فشارها یا مشکلی را میبینند، آن را به عنوان یک چالش در نظر گرفته و میتوانند بیشتر روی راه حل متمرکز شوند، بنابراین در همین چالش فرصتهایی را خواهند دید که دیگران ممکن است به شکل تهدید ببینند. این افراد دارای سرسختی ذهنی هستند.
با اضافه شدن مفهوم اعتماد به نفس، ایده کوباسا از سرسختی به عنوان سرسختی ذهنی تغییر یافته است. به این معنی که «ویژگی شخصیتی که تا حد زیادی تعیین میکند که چگونه فرد از نظر ذهنی به استرس، فشار، فرصتها و چالشها صرف نظر از شرایط واکنش نشان میدهد». فردی که از نظر ذهنی سرسخت است، چالشها و ناملایمات را به عنوان یک فرصت و نه یک تهدید میبیند و اعتماد به نفس و رویکرد مثبتی دارد تا بتواند آنچه را که پیش رو است انجام دهد.
این مفاهیم به طور خلاصه در تصویر زیر قابل مشاهده است:
بنابراین تابآوری و سرسختی ذهنی با هم مرتبط هستند. اکثر افراد نه همه افراد سرسخت ذهنی، تابآور هستند، اما همه افراد تابآور از نظر ذهنی سرسخت نیستند. تفاوت این افراد در مولفه مثبت نهفته است.
فرهنگ لغت انگلیسی آکسفورد تابآوری را به عنوان «توانایی بهبود سریع از مشکلات» تعریف میکند که توانایی بازیابی از یک موقعیت نامطلوب را به طور کامل توصیف میکند. اما این تعریف لزوماً به این معنا نیست که فرد احساس مثبتی نسبت به آن موقعیت منفی دارد. این به این معنی است که چیزی به هم ریخته است، اما من دندانهایم را به هم میفشرم، بلند میشوم و هنوز معتقدم که میتوانم برخی یا همه کارهایی را که در ابتدا در نظر داشتم با وجود این شکست و سختی، انجام دهم و تمام تلاشم را برای رسیدن به برخی یا همه اهدافم خواهم کرد.
ما معمولاً فردی را که این کار را انجام میدهد به عنوان فردی تابآور توصیف میکنیم. اگرچه این شیوه به خوشبین بودن یا مثبت بودن فرد کمک میکند، اما این شرط لازم برای تابآوری نیست.
در نتیجه، فردی که بدون خوشبینی و اعتماد به نفس تابآور است، میتواند تابآور باشد، اما ممکن است همچنان شرایط سختی داشته باشد و اگر نیاز به تابآوری بیش از حد و مکرر یا بیش از حد ماندگار داشته باشد، احتمال پژمردگی و فرسودگی در او بیشتر خواهد بود.
آیا این تفاوت مهم است؟
هم تابآوری و هم سرسختی ذهنی را میتوان از طریق یادگیری تجربی یا از طریق توسعه هدفمند، کوچینگ یا صرفاً از طریق تجربیات زندگی توسعه داد.
اما نتیجه به طرز جالبی متفاوت است، در دنیایی که همه افراد تغییرات، چالشها و شکستها را بیشتر و سریعتر از همیشه تجربه میکنند، این تفاوت مهم است. اتخاذ یک طرز فکر مثبت مهم است، این یک توانایی در مورد پذیرش فراز و نشیبهای زندگی به عنوان بخشی از سفر در زندگی است و نیز بخشی از فرآیند توسعه شخصی است.
ما ممکن است همچنین به تفاوت در عبارت «بقا و شکوفا» فکر کنیم. تابآوری به شما کمک میکند که زنده بمانید و سرسختی ذهنی به شما کمک میکند تا پیشرفت کنید.
لذا این تفاوت مهم است زیرا نتیجه مثبتتر است و منجر به موارد زیر میشود:
- عملکرد بهتر
- بهزیستی بهتر و پایدارتر
- رشد و توسعه رفتارهای مثبت
- پروراندن و ترفیع آرزوها
مطلبی دیگر از این انتشارات
تاثیر آموزش بر تاب آوری معتادان گمنام
مطلبی دیگر از این انتشارات
هندبوک تاب آوری کودکان
مطلبی دیگر از این انتشارات
تاب آوری پرستاران و پزشکان مسیر مهربانی و بخشش