تاب آوری پرستاران و پزشکان مسیر کمال گرایی


آیا بعد از ساعات کاری رمق خود را از دست می­دهید؟ آیا بعد از گذراندن روز کاری در بیمارستان یا درمانگاه احساس می­کنید که دیگر جان در بدن ندارید؟ آیا اخیرا عمل جراحی دشوار 70 دقیقه ای زانو را انجام داده اید؟ آیا از خود و دیگران انتقاد می­کنید؟ احتمال دارید از کمال گرایی، که روش مطمئنی برای شوربختی است، رنج می­برید
متاسفانه گرایش های کمال گرایی در میان بسیاری از پزشکان وجود دارد. در حالی که جاذبه کمال گرایی ممکن است وعده رضایت را بدهد، تنها باعث شوربختی خواهد شد. کمال گرایی ما را از خود حقیقی مان بی بهره می­کند.

کمال چیست؟
کمال توهم است.کمال اصلا وجود خارجی ندارد. با این حال بسیاری از ما زندگی هایی سرشار از سرخوردگی داریم و تلاش می­کنیم به زندگی کامل، ازدواج کامل و حتی نتایج کاملی برای بیماران خود برسیم.

داستانهایی در این باره شنیده اید که جراح 6 ساعت تمام تلاش کرده است تا بتواند کار جراحی خود را درست و حسابی انجام دهد. یا شاید پزشک خانواده ای را می­شناسیم فقط در روز 10 بیمار می­بیند.

اما به چه هزینه ای؟ کمال گرایان باید از خود بپرسند که آیا شیوه های کنونی آنها پایدار است؟
این نوع زندگی پر از ترس و احتیاطهای بسیار است. وقتی  تفکر دچار کمال گرایی می­شود، خلاقیت، لذت، الهام و حتی بهره وری از بین می­رود. در حرفه پر مسئولیتی مثل پزشکی ، تمایلات کمال گرایانه ممکن است به سرعت، انرژی پزشک را بخشکاند و جای چندانی برای مراقبت از خود و رسیدگی به روابط نگذارد.
کمال گرایی با رها کردن کنترل و استراحت کردن منافات دارد. همچنین کمال گرایی با بی خوابی در ارتباط است.کمالگرایان گرایش به مسئولیت پذیری بیش از حد دارند، و معمولا به انتقاد بسیار حساس هستند. آنها کارها را پشت گوش می­اندازند و منتظرند تا زمان ایده آلی برای انجام دادن کارهای خود پیدا کنند. جراحان کمالگرا ممکن است موارد جراحی دشوار را به تاخیر بیاندازند یا مواردی را که می­توان به آسانی جراحی کرد، به جایی دیگر ارجاع دهند.
ممکن است از ترس آنکه اشتباه کنند، موارد پرچالش را به کسان دیگری ارجاع بدهند.در اصل، کمال گرایان از شکست می­ترسند و هر گونه اشتباهی را مساوی با عدم کارآیی شخصی می­دانند. آنها در زندگی خود را متقاعد می­کنند که کمالگرایی تنها ابزار پذیرش خود است. داشتن استانداردهای غیر واقع بینانه تنها به رضایت شخصی کمتر و حتی افزایش خطر خودکشی منجر می­شود. علاوه بر این، گرفتار افکار کمال گرایانه هستند، بیشتر در معرض خطر اختلالات خوردن، اضطراب و افسردگی قرار دارند.
بدیهی است که کمال گرایی محصول تفکر معیوب است.ذهن فرد کمال گرا دچار این توهم می­شود که دستیابی به کمال به ارزشمندی شخصی منتهی می­شود. افکاری از این دست که " من به اندازه کافی خوب نیستم" یا " اگر اشتباهی از من سر بزند، حاکی از آن است که ارزشمند نیستم" ممکن است ذهن فرد کمال گرا را سردرگم کند.
روانشناسان شناختی – رفتاری، تفکر معیوب را به چند الگو تقسیم بندی کرده اند. یکی از انواع افکار معیوب و مخرب که در ذهن کمال گرایان جاخوش کرده، تفکر " همه یا هیچ" است.کمال گرا ممکن است هر رویداد را " شکست " یا " عدم شکست" تفسیر کند. هر گاه فردی کمالگرا به موفقیت می­رسد، نمی تواند لذت پیروزی را بچشد و تنها خوشحال است که این بار شکست نخورده است. علاوه بر این رویدادی منفی ممکن است باعث راه اندازی افکار منفی دیگری شود و بدبختی را به تمام زندگی شخصی تسری دهد. برای مثال، عمل جراحی دشوار برای جراح کمال گرا ممکن است رشته ای از افکار منفی را پدید آورد و او با خودش بگوید  که " من اصلا به درد بخور نیستم" یا " جراح بیخودی هستم". یا حتی " لیاقت ندارم که مرا دکتر صدا بزنند". این چرخه نفس گیر،اعتماد به نفس پزشک را تهدید می­کند و می تواند روی عملکرد حرفه ایی وی تاثیر منفی بگذارد و پیش بینی ترس آور را به واقعیت تبدیل کند.روش تفکر دوگانه " همه یا هیچ" چندان پایدار نیست.
کمال گرایان مستعد چند الگوی معیوب فکری دیگر مثل " به خود گرفتن و سرزنش خود "هستند،یعنی گرایش به مقصر دانستن خود برای امری که اصلا مسئول آن نبوده اند،دارند.برای مثال، به نظر جراحی که کمالگراست،عفونت زخم یعنی " تقصیر من بوده که زخم عفونت کرده است"حتی بعد از این که شواهد در نهایت ثابت کند که اتوکلاو و سایر ابزارهای جراحی کاملا ضدعفونی نشده است.پزشک کمال گرای متخصص سرطان ممکن است خود را کاملا مسئول مرگ بیمار بر اثر سرطان بداند،حتی اگر پیش آگهی و تشخیص اولیه حاکی از چیز دیگری باشند.

دیگر تفکر تحریف شده کمال گرایان" برچسب گذاری" است، زمانی که افراد گرایش داشته باشند کل هویت خود را بر اساس قصورهایشان تعریف کنند، برچسب گذاران به جای آنکه به اشتباه خود اذعان کنند،خود را "شکست خورده" و حقیر تلقی می کنند.کمالگرایان ممکن است ده نوع مختلف تفکر تحریف شده داشته باشند که به کاهش خوشبختی و لذت منتهی می­شود.

شناخت و آگاهی از این افکار تحریف شده شروع مسیر به سمت بهبود است.بین افکار کمالگرایانه به ذهنتان خطورمی­کنند، خیلی ساده نفس بکشید و اجازه بدهید که این افکار مهاجم بگذرند.افکار کمال گرایانه و تحریف شده را که بی گمان ظاهر می­شوند، صرفا مشاهده کنید،چرا که ذهنتان به شیوه های مختلف شما را فریب می دهد.

برگرفته از کتاب پزشک تاب آور راهنمای مدیریت استرس برای پزشکان و پیراپزشکان،
جان دی کلی، آن ماری کلی،دکتر محمدرضا مقدسی، عفت حیدری.نشررشد،1399