تاب آوری پزشکان ، شجاعت کامل نبودن


پزشکان از امکان شگفت انگیزی برای دستیابی به خشنودی و رضایت شغلی برخوردار هستند پزشکان و پرستاران فرصت شغلی ویژه ای بدست آورده اند که عملا بر زندگی دیگران تاثیر بگذارند و درد و رنج آنها را تسکین دهندتاب آوری پزشکان و پرستاران ، شجاعت کامل نبودن


باشگاه تاب آوری
چگونه با اشتباهات کنار بیاییم پزشکان از امکان شگفت انگیزی برای دستیابی به خشنودی و رضایت شغلی برخوردار هستند پزشکان و پرستاران فرصت شغلی ویژه ای بدست آورده اند که عملا بر زندگی دیگران تاثیر بگذارند و درد و رنج آنها را تسکین دهند.متاسفانه به رغم بیشترین تلاش و آمادگی کامل، بازهم مرتکب اشتباه رخ میدهد.
در فصل گذشته ما به خطرات کمال گرایی پرداختیم و نشان دادیم که چطور تلاش برای کامل بودن به سرخوردگی مستمر منجر می شود.در این فصل به بررسی عاملی کلیدی که به کمالگرایی منجر می شود،میپردازیم:

پزشکان و جراحان برای آنکه تاب آور باشند باید ناکامل بودن شرایط انسانی را بپذیرند و تشخیص دهند که چرا اشتباهات اجتناب ناپذیرند.چگونگی مدیریت اشتباهات تعیین می کند که آیا این اشتباهات ما را می سازند یا درهم می شکنند.این یکی از مسیرهای منتهی به تاب آوری است .

هیچگاه شرایط کاملی برای انجام دادن جراحی یا درمان پزشکی نبوده است و نخواهد بود.همه ما ماهیتا کامل نیستیم و مستعد اشتباهیم. اگر کسی بخواهد تصویربرداری بعد از جراحی برخی از مشهورترین و بزرگترین جراحان دنیا را بررسی کند، هر تصویر حداقل شامل چند اشتباه جزئی است ( که گاهی چندان هم جزئی نیست). هیچ جراحی پیوند زانو تا به حال کامل نبوده و هیچ شکستگی استخوانی واقعا بطور کامل درست نشده است.
هرگز پزشکی هم نبوده است که توانسته باشد همه عارضه های پزشکی نابهنجار را در هر بیماری تشخیص داده باشد.
تلاش برای عالی بودن باید وظیفه ما باشد نه کامل بودن بسیاری از ما درگیر اشتباهی بوده ایم: تعویض مفصل بدن نه چندان ایده آل، ترمیم ترک خوردگی نه چندان کامل، جراحی نه چندان موفق کیسه صفرا، یا تشخیص اشتباهی که ممکن است ما را به وضعیت بحرانی رسانده باشد. نتیجه آنکه به دلیل کمالگرایی، خوشبختی و رضایت رنگ می بازد، انرژی کم می شود و خطر بیماری افزایش می یابد، در این شرایط ما چیز دیگری برای عرضه کردن به خانواده، دوستان، همکاران و به بیماران خود داریم.
ترس از اشتباه مخرب است.ترس از اشتباه مترادف با ترس از شکست است.
خیلی از ما از دوره کودکی آسیب هایی داریم که موجب می شوند برای به دست آوردن احترام دیگران به عملکرد درخشان متوسل شویم. شاید یکی از والدین تنها در صورتی به شما عشق می ورزید که عملکرد تحصیلی تان خوب بود یا شما پدر یا مادری داشته اید که به لحاظ عاطفی در دسترس نبود و تنها راهی که می توانستید نظر او را جلب کنید، با پیشرفت و موفقیتهای عالی بوده است.

سبک فرزندپروری بر اساس پذیرش همراه با قید و شرط، بذرهای احساس بی کفایتی را در ذهن کودک میکارد.سیستم پاداش مبتنی بر عملکرد ممکن است باعث شکل گیری خودپنداره ناپایدار در ذهن کودک در حال رشد شود.ممکن است کودک در ذهن خود بگوید که ما خودمان را بی ارزش میدانیم و چیزی فراتر از حقیقت وجود ندارد.

در حالی که احساس بی کفایتی عمیق ممکن است ما را وادار کند که به موفقیتهای بیشتری برسیم، خیلی از ما با این توهم زندگی میکنیم که خیلی موفق هستیم.حقیقت این است: وقتی اشتباهات خود را میپذیریم و به خودمان محبت میکنیم، زندگی ما رضایت بخش و سرشار از آرامش و بهره وری میشود

این مطلب را بررسی کنید:
فکر میکنید که چه کسی در زندگی اش بیشتر موفق میشود؟ کسی که ذهنش سرشار از ترس،نگرانی، نارضایتی و تفکر بی اختیار است.موفق تر است یا کسی که با روحیه ای آرام با خود خلاق و برتر خویش در تماس است، فردی خشنود و با انرژی بیکران؟ پزشکان خوشبخت و خوشحال، بیماران راضی تری دارند و کمتر درگیر شکایات و دعاوی قانونی در زمینه نادرست یا سهل انگاری می شوند و از بیماران بهتر مراقبت میکنند.
ما باید بیاموزیم که به منظور به دست آوردن آرامش بیشتر باید اشتباهاتمان را بپذیریم و با دیدگاهی متفاوت آنها را دوباره قالب بندی کنیم. هر اشتباه فرصتی برای رشد است.حقیقت این است که همه ما از اشتباهات خود بیشتر درس میگیریم تا از موفقیتهایمان. هر اشتباه در پزشکی خود موهبتی ارزشمند است.درسی حقیقی که به ما کمک میکند تا مهارتها و نگرش هایمان را شکل بدهیم و شفا دهنده ای شایسته و ماهر شویم. وقتی با عجله ابزار جراحی را از دست پرستار میقاپم و چیزی نمانده است که به او صدمه بزنم نشانه آن است که باید آرام بگیرم و سرعتم را کم کنم.موهبت این کار آن است که به ما یادآوری میکند که ذهن آگاهی ام را از دست داده ام و دیگر در زمان حال حضور ندارم.
شاید زخمی که در سطح مفصلی جراحی زانو برایم پیش آمد، نشان دهنده آن باشد که به دستیارم بیش از حد توانایی هایش اختیار عمل داده ام. موهبت آن، درسی است که آموختم شاید ترس از عدم تایید دستیارم برای یک لحظه به علاقه ام برای سلامتی بیمار غلبه کرده است. شاید ترمیم مفصل شانه با جراحی نیمه باز بهتر انجام میشد.
موهبت آن این است که ثابت میکند غرور احتمالا بر عقل فائق آمده است. موهبت بررسی عفونت زخم،تشخیص این موضوع است که امکان دارد عجله کردن باعث شود وسایل جراحی خوب استریل نشود و در نتیجه باعث عفونت شود.موهبت عدم توفیق در جراحی مفصل شانه اینجاست که من باید کیفیت بافت نرم جراحی را مد نظر داشته باشم.در مورد ایمپلنت تازه زانو چه که حدود 20 دقیقه به زمان صرف شده برای جراحی اضافه کرد چطور؟

موهبت این داستان آن است که فروشنده لوازم جراحی به شدت روی تفکر من اثر گذاشت و دفعه بعد من صرفا به بیمارم فکر میکنم. در مطب، تشخیص نادرستی برای بیمار داده میشود.موهبت آن، آگاهی از این موضوع است که شاید من خیلی بیمار میبینم.بیمار با عصبانیت از مطب بیرون میرود.موهبت آن این است که شاید نتواسته ام به بیمارم احترام بگذارم.
آیا زمان زیادی برای تصمیم گیری در مورد برنامه ای برای بیمار اختصاص داده ام؟ موهبت این داستان آن است که به من یادآوری می کند تا درک کنم کمال گرا شده ام. همه مواردی که برای شما توصیف کردیم،ارزش آموزشی دارند.آنها نباید به مثابه فرصتی برای تنبیه و سرزنش خود به کار روند.برگرفته از کتاب پزشک تاب آور.

جان دی کلی.برگردان محمدرضامقدسی،عفت حیدری،نشر رشد،

تاب آوری پزشکان و پرستاران ، شجاعت کامل نبودن عفت حیدری