رسانه تاب آوری ایران نخستین سایت تاب آوری کشور است.
تاب آوری پزشکان و پرستاران مسیر سپاسگزاری
هرکسی که مرتب تمرین سپاسگزاری میکند، نه تنها سلامتی و خلقیات خود را بهبود میدهد، بلکه این مهمترین عادتی است که میتواند برای رفع خستگی مفرط اش پرورش دهد.
وقتی تصمیم میگیریم که روی همه چیزهای خوب در زندگی مان متمرکز شویم،فشار خون ما پایین میآید و ضربان قلبمان کندتر میشود و احساس آرامش و بهباشی شکل میگیرد و تاب آوری تقویت میشود.
به رغم مزایای تمرین سپاسگزاری، نگرشهای فرهنگی معاصر مانع رضایتمندی اند و باعث میشوند که فرد خوبیها و ویژگیهای مثبت زندگی اش را از یاد ببرد.یک مورد از این موانع، تلاش مداوم غیر واقع بینانه و کمال گرایانه برای رسیدن به اهداف خودمحورانه است.
تمرین قدردانی مثل زدن روی دکمه تنظیم دوباره برای برگشتن به زندگی لذتبخش تر و آرام تر است.
وقتی منابع تحلیل میروند، زندگی بیش از پیش رقابتی میشود.تمایل برای جلوزدن از دیگری هدفی خاص برای خیلی هاست.مدیران در محل کار در حقیقت بر این مسئله تاکید میکنند. کارفرمایان، برنامه های درمانی، و بیمارستانها به عرضه کنندگان خدمات درمانی، برای تشویق بهره وری پاداش می دهند.در چنین عرصه رقابتی و پر تنشی، تمرکزی عادی روی آنچه دیگران دارند، ممکن است در بسیاری از افراد نفوذ کند
بسیاری از رقابتهای خشنی که ما امروزه شاهد آن هستیم، ناشی از کاهش ارزش درونی است که بسیاری تجربه میکنند. با این که من جامعه شناس نیستم،معتقدم حداقل بخشی از بحران خود ارزشمندی را، که در فرهنگ معاصر در حال ظاهر شدن است،می توان با سیل مستمر پیامهای منفی که جوانان ما در تمام اشکال رسانه با آنها مواجه هستند،توضیح داد.
تنها متناسب ترینها، سریعترین ها و لاغرترینها، و ثروتمندترینها ستایش میشوند!
چنین پیامهای تحریف شده ای ممکن است بسیاری را به این باور دارند که آنها همیشه اشتباه می کنند.کمالگرایانی را به یاد بیاورید که باور دارند همیشه از استانداردهای مرسوم پایین ترند و از عزت نفس پایین رنج می برند.تمرکز کارگر کمال گرا اغلب مبتنی بر مقایسه است، درحالی که تمام توجهات به ویژگیهای عالی تری معطوف شده که دیگران شاید داشته باشند.حسادت دشمن سپاسگزاری است و همیشه احساس کمبود ایجاد می کند.ناخشنودی نتیجه طبیعی حسادت است.
جراحی که 2/1 میلیون دلار در آمد دارد، به جای انکه سال واقعا پرباری را جشن بگیرد، ممکن است خود را با همکار دیگری که 4/1 میلیون دلار درآمد دارد،مقایسه کند.پزشکی ممکن است فکر کند که رفتار همکارش با بیماران خیلی بهتر از اوست،درحالی که فراموش میکند که بیماران رفتارخودش را تحسین میکنند.
رقابت درکل ممکن است مزایایی هم داشته باشد.در مقام ورزشکار پیش کسوت، درسهایی که در زمینه فوتبال و رینگ بوکس و تشک کشتی آموختم، نظم و انضباط و روحیه واقعی تیمی را به من یاد داد.این قابلیتها وقتی در رسالتی عالی به کار گرفته شود، ممکن است به احساس رضایت منجر شود.به هرحال، وقتی اول بودن به تنها هدف فرد در زندگی تبدیل شود، بی تردید بدبختی پدید میآید.نفس پرستی و احساسات منفی دو مانع اصلی برای سپاسگزاری هستند.
نفس آفریده ذهن ماست که با برچسبها،ماسکها،قضاوتها و خود خیالی مشخص میشود.نفس با این دروغ حفظ میشود که برای ما خوشبختی میآورد.بهرحال زندگی مبتنی بر نفس وعده خوشبختی میدهد،اما بدبختی ایجاد میکند.نفس هرگز کاملا راضی نمیشود و همیشه نیاز به توجه دارد.انرژی ما را به تحلیل
وقتی اول بودن به تنها هدف فرد در زندگی تبدیل شود، بی تردید بدبختی پدید میآید
میبرد و تنها وقایع را از منظر خود درک میکند.
من با جراحی مشهور آشنا شدم که به تدریج زندگی خانوادگی اش را برای موفقیت در کار قربانی کرد.او ساعات طولانی کار میکرد و بسیاری از وعده های خانوادگی و مراسم را از دست میداد.او رئیس دپارتمان شد و کتابهای زیادی هم منتشر کرد.درنهایت طلاق گرفت و با بچه هایش بیگانه شد و تنها در آپارتمانی زندگی میکند.
نیاز به تایید و کنترل همیشگی،عملکردهای اصلی نفس هستند.تقاضاهای سیری ناپذیر نفس جایی برای سپاسگزاری باقی نمیگذارد.خیلی ساده است که وقتی در پی منفعت شخصی خود باشیم، به مردم و نعمتها و موهبتهای زندگی خود چندان توجهی نمیکنیم.در اینصورت،هر رویداد یا فردی تنها از دیدگاه نفع شخصی دیده میشود.
وقتی اضطراب و افسردگی ظاهر شود، قدردانی و سپاسگزاری ناپدید میشود.روح دردمند و رنجور تمایلی برای قدردانی از موهبتهای زندگی ندارد،زیرا تمرکز روی تمام حوزه های اشتباه بر تفکر غلبه میکند.
اختلالات خلقی از آن حکایت دارد که تفکرتحریف شده آماده عمل است.همانطور که در فصل ششم در باره کمال گرایی بیان کردیم درمان رفتاری – شناختی بر پایه این عقیده بنا شده است که اختلالات خلقی نتیجه و محصول تحریفهای شناختی هستند،یعنی درک نادرست واقعیت در ذهن ما شکل میگیرد و به کاهش بهباشی منجر میشود.
درمانگران شناختی رفتاری عقیده دارند که هرگاه فرد افسرده یا مضطرب شود، پای تفکر تحریف شده در میان است.تحریفهای شناختی معمول شامل فاجعه سازی است که در آن اتفاقی منفی و عواقب منفی آن به شدت بزرگنمایی میشود.تحریف دیگر، تفکر همه یا هیچ است که در آن افراد واشیا یا اتفاقات همه بد ارزیابی میشوند.به سادگی اجازه هیچگونه اشتباه یا عملکرد ضعیفی داده نمیشود.وقتی تفکر معیوب و مخدوش در ذهن ما حاکم شود،یک حرکت اتفاقی در اتاق عمل ممکن است به این برداشت منجر شود که من جراح بدی هستم.حالت مدام ترس و اضطرابی را که به دنبال چنین طرز تفکری گسترش مییابد،تجسم کنید.
تفکر تحریف شده و منفی به سادگی جایی برای مثبت اندیشی و قدردانی نمیگذارد.ذهنیت افسرده یا مضطرب ناشی از تفکر نادرست، به احساس بی کفایتی و دل مشغولی با کمبودها در سراسر زندگی منجرخواهد شد.ثروت،موفقیت بزرگ،و جایگاه قدرت موجب ارضای شخص مضطرب و افسرده نخواهد شد.داشتههای مادی ممکن است کمی به تسکین این باور ریشه دار که من شخص شکست خورده ای هستم،کمک کند.هیچ چیزی یا هیچ موقعیت یا دستاوردی نمیتواند به ویژه برای فردی که در باره خود تفکر تحریف شده منفی دارد، خوشبختی به بار بیاورد.
شکی نیست که من در اوایل حرفه ام تلاش میکردم برای تسکین احساس عدم کفایت بهترین باشم.عدم دریافت تایید در دوره کودکی مرا وادار می کرد تا در محیط کارم به دنبال تایید دیگران باشم.من وقت ارزشمند خود را در خانه برای بیمار یا مشاوره اضافی فدا میکردم.درصورتی که دیگران میتوانستند به جای من این کار را انجام دهند.خوشبختانه به موقع بیدار شدم و تلاش کردم که فرهنگ خانوادگی زیبایی بسازم.بعد از سالها تعمق و تفکر،دعا و درمان، حالا میدانم که آرامش فکری کاری درونی است و هیچ عنوان یا تاییدی نمیتواند با آرامش ناشی از تفکر درست،خودپذیری و ارتباط با پروردگار رقابت کند.
برگرفته از کتاب پزشک تاب آور.
نوشته جان دی کلی،آن ماری کلی،برگردان
دکتر محمدرضا مقدسی،عفت حیدری، نشررشد،1399
مطلبی دیگر از این انتشارات
ذهن آگاهی و تاب آوری در بیماران مبتلا به سرطان
مطلبی دیگر از این انتشارات
توسعه تاب آوری در مدارس
مطلبی دیگر از این انتشارات
تاب آوری زنان آزاردیده از خشونت خانگی