رسانه تاب آوری ایران نخستین سایت تاب آوری کشور است.
روانشناسی کووید 19، چگونگی تاب آوری در بحرانهای جهانی
کتاب «روانشناسی کووید19 (ایجاد تابآوری برای همهگیریهای آینده)» اثر جوئل ووس، روانکاور و فیلسوف، با ترجمه ریحانه جباری در نشر حکمت کلمه منتشر شد.
کتاب «روانشناسی کووید19 (ایجاد تابآوری برای همهگیریهای آینده)» اثر جوئل ووس، روانکاور و فیلسوف، با ترجمه ریحانه جباری در 385 صفحه با قیمت 98هزار تومان از سوی نشر حکمت کلمه منتشر شد.?چگونه تاب بیاوریم؟زندگی جریان دارد. با همه فراز و نشیب آن. حس میکنیم همهچیز تحت کنترل است. اصلاً شاید به تحت کنترل بودن یا نبودن امور فکر هم نکنیم! احتمالاً بدیهی است که زندگیمان بر پایه یک سری امور قطعی بنا شده و میگذرد. مثلاً شغلی داریم و هرروز به آن میپردازیم.
اینکه کارمان را دوست داریم یا نه، موضوع دیگری است. یا مثلاً تفریحمان قرارهای آخر هفته با خانواده یا دوستان است. شاید گاهی کار یا مشکلی پیش بیاید اما خیالمان راحت است که قرارها پابرجاست و این هفته نشد، هفته بعد!
ناگهان خبری میپیچد: ویروسی آمده بسیار مسری و خطرناک!!
و این آغاز ماجراست... دیگر هیچچیز قطعی بنظر نمیرسد. قطعیتی که سراغ داشتیم زیر سؤال رفته و به خطر افتاده. کمکم تمام امور قطعی دستخوش تغییراتی میشوند. ممکن است کارمان را از دست بدهیم یا تغییرات عمدهای در آن ایجاد شود. دلتنگ عزیزانمان هستیم اما قرارهای هفتگی تعطیل شده! گیج و سردرگم شدهایم در مواجهه با شرایط جدیدی که همان هم باز قطعی نیست و هر روز ممکن است دگرگون شود. در برابر این حجم از عدم قطعیت که به ناگهان دچارش شدهایم، چه واکنشهایی ممکن است نشان دهیم؟
کمی بیندیشیم که چگونه با عدمقطعیتها مواجه میشویم و آنها را درک میکنیم؟
در ابتدا ممکن است همچنان وانمود کنیم همهچیز تحت کنترل است! هرگونه خطر را انکار کرده و سعی کنیم به سبک زندگی همیشگی خود ادامه دهیم. از طرفی نیز ممکن است خود را غرق در خطر تصور کرده، وحشتزده، دچار مراقبت افراطی وسواسی از خود شویم و برای خرید و انبارکردن مایحتاج زندگی، به فروشگاهها هجوم ببریم. حالا دیگر همهگیری فقط ویروسی نیست. یک همهگیری دیگر نیز در جریان است: درک ما از خطر و برداشتها و واکنشهای روانشناختی و سیاسی- اجتماعی به شرایط تازه!
در مواجهه با بحرانهایی مانند یک همهگیری است که تابآوری افراد به چالش کشیده میشود. اصل و اساس تابآوری، توانایی سازگار ماندن در شرایط سخت و سپس تغییر مسیر دادن به شرایط جدید است.
دیر یا زود باید به این درک و پذیرش برسیم که قدرت تغییر شرایط را نداریم. ما نمیتوانیم ویروس را تحت کنترل بگیریم. نمیتوانیم پدیدههایی را که پیشتر قطعی میپنداشتیم، همچنان به همان روال گذشته ادامه دهیم. کار و زندگیمان دستخوش تغییرات عمدهای شده است. سلامتیمان به خطر افتاده و هیچ دارو و درمانی در کار نیست یا دستکم در اثربخشیاش قطعیتی یافت نمیشود.
نمیتوانیم خود و اطرافیانمان را از بیماری، بیکاری، یا سایر امور آزاردهندهی متأثر از این بحران محافظت کنیم. همهجا صحبت از بحران است و واکنشهای متفاوتی که از مردم در سرتاسر دنیا میبینیم و میشنویم. بهتدریج احتمالاً متوجه میشویم که انکار شرایط جدید یا مراقبت وسواسی و افراطی هم چارهی کار نیست. در خبرها، رسانهها، صحبتهای سیاستمداران، مصاحبههای پزشکان و دانشمندان، و حتی صحبتهای روزمره با دوست و همکار و اعضای خانواده، در جستجوی قطعیت گمشدهمان هستیم یا حداقل راههایی برای برونرفت از هجوم عدمقطعیتها و یافتن راه چاره! به راستی راه چاره کدام است؟
آیا میتوان برای همهی افراد نسخهی واحدی تجویز کرد؟ یا هرکس بسته به شرایط خودش میتواند راه خودش را بیابد؟ تابآوری خودش را.
در بحرانهایی شبیه یک همهگیری، شاید بیش از هر زمان دیگری فرد متأثر از جامعه است و در عین حال بر آن تأثیر نیز میگذارد. مفاهیمی مانند مسئولیت اجتماعی پررنگ میشود. شخص میتواند خطر را انکار کند و همین انکار ممکن است سبب آسیب جانی به خودش یا اطرافیانش شود.
بههمپیوستگی جوامع و افراد در یک جامعه بسیار به چشم میآید. نیاز به تابآوری در سطح گستردهای مطرح شده و افراد و جوامع در شوک ناشی از فقدان ناگهانی هنجارهای گذشته، ناگزیرند برای خود هنجارهای جدیدی تعریف و تعیین کنند. امکانات و شرایط موجود را ببینند و بررسی کنند و بکوشند حتی در میانهی مشکلات جسمی، روانی، اقتصادی و... خود و زندگیشان را با نگاهی واقعبینانه و پذیرا نسبت به شرایط جدید به سوی سازگاری سوق دهند.
جوئل ووس، فیلسوف و رواندرمانگر وجودی، که تحقیقات اخیرش بر مطالعه نظاممند و نظرسنجیهای مختلف درباره ادراک و تأثیر روانی کووید19 متمرکز بوده، در کتابی که به بررسی وجوه مختلف همهگیریهایی شبیه این میپردازد، مینویسد: «تنها چیزی که قطعی است، وجود عدم قطعیتهاست.
اکثر بیماریهای همهگیر و واکنش افراد به آنها، دچار عدم قطعیت هستند (بهعنوان مثال در جریان همهگیری HIV در دههی 1980، مردم نمیدانستند که چه اتفاقی قرار است بیفتد و چه کاری میتوانند انجام دهند)». درخصوص کووید19 که یک بیماری تنفسی است و از راه هوا و بهآسانی میتواند سرایت کند، شاید هجوم عدمقطعیتها و پذیرش هنجارهای تازه دشوارتر هم باشد.
جایی که تنفس، بعنوان یکی از قطعیترین و بدیهیترین امور، بدل به امری خطرناک برای خود و دیگران میشود! ووس معتقد است که «ما باید یک نقشه راه جدید بهوجود بیاوریم که دامنه دانش فعلی را افزایش داده و به ما در درک موقعیت فعلی و مقصد موردنظرمان کمک کند».
جوئل ووس در کتاب «چگونه تاب بیاوریم؟» تأثیر کرونا بر ایجاد نظمی جدید در زندگی و سیاست و جوامع را بررسی میکند. کتاب کاملاً روشمند براساس همهگیریهای پیشین و همهگیری کووید19، نحوهی درک و واکنش مردم را نسبت به کرونا شرح میدهد و در این شرح وسیع نشان میدهد چگونه کرونا بر شیوه زندگی، سیاست، علم، سلامت روان، رسانهها و معنا تأثیر گذاشته است.
پس از همه این شرحهای روشمند و دقیق به ما میگوید چگونه باید تابآوری روانی و اجتماعی خود را برای محافظت از خود و زندگی در برابر تأثیرات روانی همهگیری و مصائب آینده ارتقا بدهیم.»
او در کتاب اخیرش سعی دارد مسیری را که در جستجو و نقشهبرداری از عدم قطعیتها پیموده، منعکس کند و از مخاطبان جهت سفری از حوزههای شناختهشده به ناشناختهها دعوت میکند. نگارنده نیز در تلاش میکند ضمن نمایش تابلوهایی از مسیر این سفر، برگرفته از این کتاب، به وجوه مختلف روانی، اجتماعی، سیاسی و... کووید19 بپردازد.
ریحانه جباری نیز در مقدمه کتاب مینویسد: «با آغاز همهگیری، مرگ این تنهاترین تجربهی اگزیستانسیال بشری، دیگر پدیدهای دور و در آینده نبود. افراد بسیاری پیش چشم خانواده و دوستانشان جان باختند و شاید بیش از هر زمان دیگری، «اجتنابناپذیری مرگ» خود را به رخ کشید. از طرفی نیز آرزوی ادامهی زندگی و جان بهدربردن از این ویروس، باعث تعارض اگزیستانسیال و به تعبیر اهل فلسفه قرارگرفتن افراد در موقعیت مرزی شد.
پیش از کووید19، وقتی مراجع در اتاق درمان از سوگ یا اضطراب یا اندوهش میگفت، منِ روانشناس را میدید که چهرهام به تناسب حس و حال او دگرگون میشود. اگر اصیل و یکپارچه میبودم و این دگرگونی از دل برآمده بود، باورش میکرد و ارتباط عمیقتر میشد و درمان بهتر پیش میرفت. مشاوره تلفنی برایم کاری اگرنه غیرممکن، که بسیار سخت بود. مگر میشود مراجع فقط صدایم را بشنود و باورکند که غم یا اضطرابش را میفهمم؟ اصلاً چطور بفهمم!؟
در ابتدای همهگیری، من ماندم و ازطرفی تعارض اگزیستانسیال در وجود خودم بهعنوان یک انسان، و از طرف دیگر گوشی تلفن و پریشانی آدمهای آنطرف خط و شغلی که دوستش داشتم. اضطراب را در همه جا میدیدم و در این فکر بودم که اینهمه درس روانشناسی که خواندهام، آیا چقدر به کار میآید؟ چقدر میتوانم شمعی باشم و نوری بتابانم بر دلی که متأثر از این ویروس ناپیدا، اضطراب و اندوه و... دارد؟ مشتاق بودم دربارهی روزگار همهگیری بیشتر بدانم تا شاید بتوانم در سلامت روان جامعه مؤثرتر باشم.آشنایی با این کتاب موجب شد تا از میز کوچک خودم فراتر رفته و دیدی جامعتر نسبت به اوضاع پیداکنم. دکتر جوئل ووس، روانشناس، فیلسوف، پژوهشگر و درمانگر وجودی است که تحقیقات اخیرش بر مطالعهی نظاممند و نظرسنجیهای مختلف دربارهی ادراک و تاثیر روانی کووید19 متمرکز بوده است. ووس همهگیری فعلی را به دو بخش همهگیری اول و دوم تقسیم میکند. همهگیری اول به جنبههای اپیدمیولوژیک و زیستپزشکی میپردازد و همهگیری دوم شامل وجوه مختلف روانیـاجتماعی و سیاسی موضوع است.از نظر ووس تنها چیزی که قطعی است، وجود عدم قطعیتهاست و پرسش اصلی این است که افراد جرأت تحمل چه میزان عدم قطعیت را دارند و چگونه میخواهند به واقعیتهای پیچیده درمورد قطعیت و عدم قطعیتها واکنش نشان دهند. کووید19 نه اولین همهگیری است و نه آخرینِ آنها. هدف ووس از طرح این مباحث و پرسشها، رسیدن به جامعهای تابآور در همهگیریهایی است که در آینده رخ خواهند داد و هربار از نو جامعهی جهانی را به چالش خواهد کشید.»
مطلبی دیگر از این انتشارات
ظرفیت مدرسه برای آموزش تاب آوری
مطلبی دیگر از این انتشارات
تاب آوری و هیجان افراد
مطلبی دیگر از این انتشارات
رویکرد اجتماعی تاب آوری