چرا خوب بودن خوب است ؟ قسمت دهم ، بخش پایانی


چرا خوب بودن خوب است ؟ متانت یعنی سنجیدگی، سنگینی، وقار و آهسته کاری، استواری و نیرومندی. دانش و توکل باعث افزایش متانت میشود معنای متانت به تاب آوری بسیار نزدیک است

چرا خوب بودن خوب است ؟ متانت یعنی سنجیدگی، سنگینی، وقار و آهسته کاری، استواری و نیرومندی. دانش و توکل باعث افزایش متانت میشود معنای متانت به تاب آوری بسیار نزدیک است

نرگس زمانی مترجم کتاب پرورش تاب آوری : یکی دیگر از ارزشهای دهگانه برای خوب بودن و خوبی کردن ارزش “متانت” است.
متانت به زبانی دیگر قضاوتِ منصفانه درباره تغییرات غیر عمدی و ناخواسته ایست که اتفاق میافتد و آموختن از هر چیزی است که ما در زندگی میبینیم و باعث رشد و شکوفایی ما میشود و شبیهِ معنای تاب آوری است.

“این چشمِ باز، یک غریبه نیست. از جنس آشنایی قدیمی است که همه چیز را می بیند و از هیچ چیز دلگیر نمی شود. این چشمِ همیشه باز با هیچ کس دشمن نیست.

کنجکاو است و صمیمی. و از همه مهم تر شجاع است و مقتدر، و از دیدن هیچ چیز حتی ضعیف ترین نقطه ضعف های درون انسان روی گردان نیست. این چشمِ همیشه باز اسمش هم اسم خود ماست. در حقیقت خودِ واقعی ماست. او ذهن آگاهیِ ماست. آن گاه که آگاهى زیاد گردد ادب و متانت افزون شود.”

متانت یعنی سنجیدگی، سنگینی، وقار و آهسته کاری، استواری و نیرومندی. دانش و توکل باعث افزایش متانت میشود. متانت ما را در مسیر درست برای روبرو شدن با هشت جریان جهانی حفظ میکند:

“شهرت در مقابل بی احترامی و بدنامی”: در مقابل شهرت قدردان باشیم و اگر شهرتمان را از دست دادیم دچار شرمندگی و خجالت نشویم.،

“بدست آوردن در مقابل از دست دادن”: بدانیم که هر آمدنی یک رفتنی دارد و همه چیزهایی که به ما میرسند نزد ما امانتند و روزی دوباره از ما گرفته خواهند شد. مقام. ثروت. جوانی و زیبایی و همه و همه

“موفقیت در مقابل شکست”:
بدانیم که تا شکستی نباشد موفقیتی در کار نخواهد بود با موفقیت دچار غرور و خود بینی نشویم و شکست را به چشم یک تجربه ببینیم تجربه ای که ما را به سمت یک موفقیت هدایت میکند.

درست مثل همه تجارب زندگی ، برد و باخت هم یک دوره گذراست . برنده شدن و باختن همیشه پایدار نیست و بلاخره تمام میشود . باید نتایج پیروزی و شکست را بپذیریم و باید یاد بگیریم خط کشیهای نقره ای در مسیر را دنبال کنیم تا ما را به مقصد برسانند.

” شادی در مقابل غم”:
بدانیم که اگر گاهی تلخی آن غمها نباشد شیرینی شادی ها به کاممان نمی نشیند و اگر ان غمها گریبانمان را نگیرد تلاشی برای شاد شدن نمی کنیم. یادمان باشد که دو نوع درد وجود دارد: دردی که آسیب می‌زند و دردی که تغییرمان می‌دهد.

هر دو این دردها به رشد ما کمک می‌کنند. نگران بودن و شکایت کردن، چیزی را عوض نمی‌کند. درد بخشی از رشد کردن است. همه چیز در زندگی گذرا و موقتی است.

اکثر آدم ها درک نمی‌ کنند که یکی از قدرتمندترین چیزهایی که می‌ تواند آنها را در مواجهه با مشکلات و بلایای زندگی قوی کند، آگاهی و دانش است. دلیل نا امیدی بیشتر آدم ها و اینکه نمی‌ دانند در لحظات سخت چه باید بکنند نداشتن علم و آگاهی است. هرچه بیشتر درمورد زندگی بدانیم، مهارت‌ های بیشتری پیدا می‌ کنیم و در برابر مشکلات زندگی از حقه‌ های بیشتری می‌ توانیم استفاده نماییم.

چرا خوب بودن خوب است ؟

افسردگی و استرس و بی تابی کردن به نوبه ی خود می‌ تواند نتیجه ی نداشتنِ آگاهی باشد. افسردگی چیزی نیست جز از دست دادنِ امید، جایی که هیچ راه دیگری برای رسیدن به آنچه می‌ خواهیم پیدا نمیکنیم. علم قدرت می‌ آورد و میتواند ما را فوق‌ العاده قوی و یا بسیار ضعیف‌ کند.

زندگی پر از استرس است تغییر می کند و نا مشخص است اما تنها چیز ثابتی است که ما به آن وابسته هستیم. زندگی هزاران سرگرمی و شادی و هزاران غم و اندوه دارد و این استرس ها میتواند در رنج کشیدن ما و یا در رشد و پرورش ما دخیل باشد.

فایده‌ای در واکنش‌های اغراق‌آمیز و جوش آوردن نیست ذهن آگاهی و علم به خودمان و آنچه در اطرافمان میگذرد برایمان آرامش به ارمغان می آورد و آرامش باعث پیشرفت و ترقی ما می‌شود، زیرا در چنین حالتی از وقار و آرامش است که می‌توانیم روی راه حل مشکلات تمرکز کنیم و در نهایت تصمیمی بگیریم که به بهترین شکل منافع ما را تامین کند.

آرامش، بدون شک یکی از صفتهای بارز افراد با شخصیت و خودساخته می باشد. وقتی خودمان، افکار و احساسات‌مان را به شیوه‌ای آکنده از آرامش و صمیمت بیان می کنیم، به طور حتم شخصیت ما برای اطرافیان خوشایند و باوقار به نظر می رسد و اینجاست که اعتبار و ارزشش ما در بین آنها بیشتر میشود.

هیچکس دلش نمی‌خواهد آدم‌های اطرافش دائما از زندگی شکوه و شکایت کنند. قطعاً همه‌ی ما مشکلات خاص خودمان را داریم که لازم است به آنها رسیدگی کنیم، اما به نمایش گذاشتن ناراحتی و اعتقاد به جبرِ روزگار، تا به حال نتوانسته گره‌ای از مشکلات کسی باز کند. همه‌ی ما مسئول زندگی‌ خودمان هستیم، بنابراین بهتر است از اینکه دیگری را دلیل و باعث شکست هایمان بدانیم، دست برداریم و خودمان مسئولیت همه چیز را به عهده بگیریم.

ترس از ناشناخته ها، احساسی کاملا طبیعی است و برای همه آدمها وجود دارد. انسان‌ها به لحاظ ژنتیکی مستعد احساس ترس در موقعیت‌های مختلف زندگی هستند. همه‌ی آدم‌ها حداقل برای یک بار هم که شده ترس را در زندگی تجربه می کنند. برخی این ترس را نشان می‌دهند، برخی دیگر بر ترس خود غلبه می کنند و اجازه می‌دهند شجاعت بر وجود آنها حکومت کند. اگر می خواهیم شخصیت قوی داشته باشیم با موانع و چالش‌های زندگی خود روبرو شویم و بر آنها غلبه کنیم، عقب‌نشینی نکنیم و همیشه به خودمان اعتماد داشته باشیم.

حقیقت این است که خوشبختی، نداشتن مشکل نیست، بلکه توانایی کنار آمدن با آنهاست.
یکی از بهترین راهها برای پذیرش شرایط و کنار آمدن با مشکلات اینست که بدانیم این جریانات چرخشی و گذرا هستند.
چیزهایی که زندگی از شما می‌گیرد مهم نیستند، آنچه اهمیت دارد این است که بدانید آن چیزها چرا از شما گرفته شده و با آنچه برایتان باقی مانده است چه می‌کنید؟ گاهی زندگی به این دلیل درها را به رویتان می‌بندد که وقت جلو رفتن است. و این خوب است چون معمولاً ما هیچوقت به خودمان تکان نمی‌دهیم مگر اینکه شرایط، ما را به آن مجبور کند.

چرا خوب بودن خوب است ؟

وقتی زندگی سخت می‌شود به خودمان یادآور شویم که هیچ درد و غمی بی‌دلیل اتفاق نمی‌افتد. از چیزی‌هایی که اذیتمان کرده درس بگیریم.. صبور باشیم و مثبت فکر کنیم. همه چیز درست خواهد شد؛ همیشه در همه سختی‌هایی که با آن روبه‌رو می‌شویم، نقاط مثبتی هم وجود دارد اما باید بخواهیم که دریچه قلب و ذهنمان را باز کرده و به استقبال آن برویم تا انها اتفاق بیفتند.

متانت در زندگی به معنای تاب آوری است.
تحمل کردن و صبور بودن. اما این صبر به معنی منتظر ماندن نیست؛ صبر تواناییِ داشتنِ نگرشی خوب در زمانِ مواجهه با مشکلات است. گاهی خوش بین بودن کمک بزرگی برای رسیدن به موفقیت است. اگر قرار باشد اتفاقی بیفتد، بالاخره خواهد افتاد. به زور نخواهید بعضی اتفاق‌ها بیفتند یا مانع بعضی اتفاقات بشوید. با تلاش در چنین جهتی فقط خودتان را خسته خواهید کرد. گاهی فقط باید رها کنید و ببینید چه پیش می‌آید.

متانت یعنی برای چیزهایی که قادر به تغییر آن نیستید، استرس نداشته باشید. ساده زندگی کنید. سخاوتمندانه دوست داشته باشید. صادقانه حرف بزنید. با دقت کار کنید و حتی اگر زمین خوردید، دوباره از جایتان بلند شوید وبا کوله باری از تجربه و شناخت با جهشی بزرگتر به رشد کردن ادامه دهید.”