درباب اصول حاکم بر رسانه‌های ملی (یا رسانه‌های خدمت عمومی)

هر نوع خدماتی در هر نظام حکمرانی، تابع اصولی است که باید بر مبنای آن‌ها عمل کند و بر مبنای همان‌ها نیز سنجیده می‌شود. این اصول، الگوی عمل و به‌معنایی نقشه‌ی راه ارائه‌دهندگان خدمات و بازیگران با هر کارکردی در نظام حکمرانی خواهند بود. نظام حکمرانی رسانه نیز به همین شکل است. بازیگران مختلف با کارکردهای گوناگونی که دارند، بر مبنای اصولی کمابیش مشخص، که گاهی از جنبه‌ی مفهوم در کشورهای مختلف مشترک‌اند اما از جنبه‌ی تعریف تفاوت دارند، عمل می‌کنند.

این اصول حاصل انباشت نظر و عمل در طول سالیان متمادی و صیقل‌خوردن هرچه بیشتر آن‌ها از راه دین، فرهنگ بومی هر کشور و نظام حکمرانی رسانه، نظام سیاسی، نظام اقتصادی و دیگر موارد مربوط هستند.

برای آنکه بتوانیم به این تشخیص برسیم که سازمان صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران یک رسانه‌ی خدمت عمومی محسوب می‌شود یا خیر، نیاز است اصول حاکم بر رسانه‌های خدمت عمومی را بشناسیم. ازاین‌رو، در این یادداشت مقدماتی تلاش می‌شود تا اصول حاکم بر رسانه‌های خدمت عمومی به‌صورت بسیار مختصر و فارغ از توضیحات هریک از آن‌ها که می‌تواند سرفصل مطالعات بسیار گسترده‌ای باشد بیان شود تا بتوانیم هرچه سریع‌تر به‌سراغ بررسی سازمان صداوسیما برویم.

لازم است ذکر شود که در باب اصول رسانه‌ی خدمت عمومی، گزارش‌های سیاستی متعددی تدوین شده که از بیان جزئیات آن‌ها در این یادداشت خودداری می‌شود. تفصیل هریک از اصول، یادداشت‌های جداگانه‌ای می‌طلبد که در شماره‌های بعدی نشریه‌ی رستاک به آن‌ها پرداخته خواهد شد.

اصول حاکم بر رسانه‌ی خدمت عمومی

به‌طور کلی می‌توان اصول حاکم بر رسانه‌ی خدمت عمومی را در چهار دسته قرار داد:

1. اصول کلی؛

2. اصول سازمانی؛

3. اصول محتوایی؛

4. اصول مخاطب.

اصول کلی حاکم بر رسانه‌ی خدمت عمومی

منظور از اصول کلی، اصولی است که به‌طور کلی باید بر رسانه‌ی خدمت عمومی حاکم باشد. این اصول می‌تواند به یک معنا بعد سازمانی، محتوایی و حتی فناورانه را با هم داشته باشد. اصول کلی حاکم بر رسانه‌ی خدمت عمومی عبارت‌اند از:

1. فراگیری؛ فراگیری در رسانه‌ی خدمت عمومی از چند بعد معنا پیدا می‌کند:

- دسترسی رایگان یا با کمترین هزینه به خدمات؛

- دسترسی رایگان یا با کمترین هزینه به انواع محتواها؛

- دسترسی به خدمات عمومی در نظام رسانه‌ای در عصر دیجیتال، مباحث مربوط به لزوم حضور رسانه‌های خدمت عمومی بر بستر وب و ارائه‌ی خدمات مبتنی بر تقاضا مرتبط با اهداف و کارکردهای رسانه‌ی خدمت عمومی.

2. تنوع؛ تنوع در چند بعد معنا پیدا می‌کند:

- تنوع مخاطبان هدف رسانه‌ی خدمت عمومی؛

- تنوع ژانرها و برنامه‌ها؛

- تنوع موضوعات موردبحث در رسانه‌ی خدمت عمومی؛

- همچنین تنوع بازتاب تمامی اقشار و اقلیت‌های قانونی هر کشور در دو سطح نیز حائز اهمیت است؛ یکی سطح تنوع محتوایی و ضرورت تنوع در بازتاب تمامی اقشار و اقلیت‌های رسمی در محتوای رسانه و سطح دیگر تنوع کارکنان رسانه.

3. تکثر؛ تکثر به‌معنای نبود انحصار رسانه‌ای هم از بعد رقابتی و هم از بعد تکثر آرا و افکار است.

4. تمایز؛ متمایزبودن هرچند عبارتی مبهم و کلی است، در اهداف تولید و انتشار محتوا و همچنین ارزش‌های حاکم بر تولیدات رسانه‌ی خدمت عمومی خود را به‌خوبی نشان می‌دهد. اهدافی همچون ملی‌بودن و تمرکز بر ارزش‌های ملی در تولیدات و همچنین گستره‌ی تولید و کیفیت بالای آن‌ها می‌تواند از موارد مربوط به آن باشد.

اصول سازمانی حاکم بر رسانه‌ی خدمت عمومی

منظور از اصول سازمانی، اصولی است که بر رسانه‌ی خدمت عمومی به‌عنوان یک سازمان اثر می‌گذارد. این اصول هرچند ابعاد محتوایی دارند، در واقع اصولی سازمانی هستند که با اداره‌ی سازمان و همچنین استقلال و پاسخ‌گویی آن به‌صورت تنگاتنگ مرتبط‌اند. مهم‌ترین این اصول بدین شرح است:

1. تأمین مالی: به‌طور کلی، بحث در باب تأمین مالی رسانه‌های خدمت عمومی زیاد است. آنچه اهمیت دارد، تجاری‌نبودن صرف رسانه‌ی خدمت عمومی و تکیه‌نداشتن آن بر خدمات تجاری است که می‌تواند موجب ایجاد هزینه برای کاربران یا ازدست‌رفتن اهداف محتوایی و استقلال رسانه‌ی خدمت عمومی شود. در حال حاضر، مدل‌های درآمدی مختلفی برای رسانه‌های خدمت عمومی در جهان وجود دارد؛ اما مسئله‌ی مهم، پولی‌نشدن صرف این خدمات برای مخاطبان است.

2. پاسخ‌گویی و شفافیت: رسانه‌های خدمت عمومی به‌واسطه‌ی ارتزاق از بودجه‌ی عمومی، نیازمندند تا با سازوکارهای مختلف، سطحی از پاسخ‌گویی را نسبت به مخاطبان خود و بازیگران مربوط‌ انجام دهند.

3. استقلال: رسانه‌های خدمت عمومی به‌سبب وابسته‌نبودن به جریان‌های سیاسی، قوای سه‌گانه و همچنین بخش خصوصی، سطح قابل‌توجهی از استقلال سازمانی و استقلال سردبیری را دارا هستند.

4. ارزیابی: رسانه‌های خدمت عمومی موظف به ارزیابی، اقناع و رضایت مخاطب نسبت به عملکرد خود هستند و باید با استفاده از سازوکارهای مشخص، مأموریت‌ها و وظایف تعیین‌شده و میزان نیل به آن‌ها را نیز ارزیابی کنند.



اصول محتوایی حاکم بر رسانه‌ی خدمت عمومی

اصول محتوایی نیاز چندانی به توضیح ندارد و به اصولی اطلاق می‌شود که باید در محتوای رسانه‌ی خدمت عمومی وجود داشته و بر روح آن حاکم باشد. اهم این اصول به‌اختصار عبارت‌اند از:

1. کیفیت بالا: منظور از کیفیت بالا، محتوایی است که به‌دلیل بودجه‌ی مناسب (بخش خصوصی این مقدار بودجه را ندارد) و همچنین ایده‌پردازی کافی، کیفیت زیادی دارد و در برخی موارد به‌اصطلاح رسانه‌گران فارسی «الف ویژه» محسوب می‌شود.

2. ملی‌بودن: ملی‌بودن به‌معنای بازتاب هویت، فرهنگ و زبان ملی است.

3. اصالت: اصیل‌بودن به‌معنای تولید ملی و داخلی‌بودن تولیدات به‌جای خرید صرف تولیدات خارجی است.

4. نوآورانه‌بودن: به‌معنای طرح ایده‌های جدید یا بازتولید ایده‌ها و رویکردهای موجود در قالبی جدید از سوی رسانة خدمت عمومی است.

5. چالش‌برانگیزبودن: یعنی واداشتن مخاطبان به تفکر از طریق محتوای ارائه‌شده از سوی رسانه‌های خدمت عمومی.

6. تمرکز بر تولید: به‌معنای تمرکز بر تولید به‌جای تأمین محتوا با هدف وصول بیشتر اهداف و کارکردهای رسانه‌های عمومی است.

7. بازنمایی گروه‌ها و جماعت‌های متنوع و مشروع.

8. بی‌طرفی و دقت در ارائه‌ی اطلاعات و عادلانه‌ترین قرائت از رویدادها.

9. توجه ویژه به محتوای مربوط به کودکان.

10. توجه ویژه به تولیدات و برنامه‌های منطقه‌ای و محلی.

11. مشارکتی‌بودن تولید محتوا در رسانه‌ی خدمت عمومی و گفت‌وگو با جامعه‌ی مدنی.


اصول مربوط به مخاطب در رسانه‌ی خدمت عمومی

در باب مخاطبان رسانه‌ی خدمت عمومی نمی‌توان چندان اصولی تعیین کرد. مهم این است که رسانه‌ی خدمت عمومی باید مخاطبان گسترده‌ای در پهنه‌ی جغرافیایی خود از تمامی اقشار، گروه‌های سنی مختلف، قومیت‌ها، اقلیت‌های رسمی و تمامی افرادی که به‌عنوان مخاطب برای رسانه‌ی خدمت عمومی تصور می‌شوند، که همانا تمامی شهروندان هستند، داشته باشد.


بدیهی است این اصول با ورود به عصر دیجیتال می‌توانند معنای گسترده‌تری پیدا کنند؛ اما در اصلِ مفاهیم و تعاریف آن تغییری ایجاد نمی‌شود. همان طور که بیان شد، در باب اصول یادشده گزارش‌های متعددی تدوین شده است که به‌زودی منتشر خواهد شد.


این یادداشت در اولین شماره از نشریه‌ی رستاک، نشریه‌ی تخصصی مطالعات حکمرانی رسانه در ایران منتشر شده است. برای دریافت شماره‌ی اول رستاک به اینجا مراجعه کنید.

همچنین شماره‌ی سوم رستاک نیز با پرونده‌ی ویژه‌ی «دیده‌بان تحول در رسانه‌ی ملی» به زودی منتشر خواهد شد. برای دسترسی به اخبار بیشتر به کانال تلگرام رستاک سر بزنید!
صفحه‌ی رستاک در ویرگول هم به تازگی راه افتاده و مطالب رستاک و دیگر مطالب مرتبط با مطالعات حکمرانی رسانه در ایران در آن به اشتراک گذاشته می‌شود.


در تدوین این یادداشت از سند ذیل بهره گرفته شده است:

- UNESCO (1991). Public Broadcasting; Why? How?: UNESCO