پژوهشگر تحقیقات بازار اقتصاد دیجیتال؛ در برند رستاک
در تمنای پژوهش سیاستی در حوزهی رسانه
آرشیو پایاننامهها، فهرست مقالات منتشرشده، طرحهای پژوهشی و هرگونه قالب پژوهشی دیگری را که در حوزهی مطالعات رسانه از نظر میگذرانیم، عناوین گوناگون و جذابی در حوزههای متنوع و بهروز توسط دانشجویان و پژوهشگران رسانه کار شده، میشود و خواهد شد. از موضوعات خرد و عینی گرفته تا موضوعات بنیادین و انتزاعی، همگی دستماهی پژوهشگران این حوزه قرار گرفتهاند تا کمی به آنها پرداخته شده و مسئله دستکم تا حدی از منظر دانشگاهی موردمطالعه قرار گیرد. اما چرا این پژوهشها در طول سالیان متمادی چندان به کار سیاستگذار، تصمیمگیر و مدیر بازیگر مربوط در نظام رسانهای نیامده است؟ چرا واحدهای مطالعاتیِ بخش مهمی از سازمانها و بازیگران حوزهی رسانه، تبدیل به حیاطخلوت یا واحد انتشارات علمی شده و آنطور که باید در جهت رفع نیاز آن بازیگر یا مسئلهسازی برای آن حرکت نمیکند؟
دلایل متعددی میتواند داشته باشد؛ اما بیگمان یکی از دلایل آن، فاصلهداشتن پژوهشهای دانشگاهی با مسائل عینی در نظام رسانه و فقدان تلاش جدی یا ناتوانی دانشگاه و فضای پژوهشی در جهت قرابت با آن است؛ قرابتی که «اندیشکدهها» برای ایفای آن در تلاشاند. اندیشکدهها هستند که تلاش میکنند بهعنوان حلقهی واسط میان دانشگاه و دستگاه اجرایی یا تصمیمگیر عمل کنند، از بار علمی کافی بهره ببرند و از اقتضائات اجرایی آگاهی نسبی داشته باشند و بتوانند بر اساس آن نسخه ارائه بدهند؛ آن هم نسخهی سیاستی!
آیا صرف حضور اندیشکدهها، فاصلهی میان دانشگاه و اجرا و واقعیت را پر میکند؟ بدون شک خیر. دستکم در حوزهی ما، آنچه که این فاصله را موجب شده، با فعالیت اندیشکدهای بهخودیخود حل نخواهد شد. مسئلهی مهمتر، فقدان نگاه سیاستی و حکمرانی در پژوهشگران رسانه است. واژگان سیاستی، سیاستگذاری، سیاستپژوهی و امثال آن در برخی عناوین به چشم میخورد؛ اما کمرنگبودن این منظر در محتوا مشهود است. بخش مهمی از پژوهشهای حوزهی رسانه به یک بخش خاص از این نظام میپردازند؛ اگر اینگونه هم نباشد، از روشهای تحقیق میتوان فهمید که سطح تحلیل خرد است، نگاه کلان چندان مدنظر قرار ندارد و جای خالی منظر سیاستپژوهی حس میشود. فارغ از آن، در صورت ارائهی پیشنهادهای سیاستی در اینگونه پژوهشها، به بیان کلیات بسنده شده و بهخاطر تکیهی بیش از حد بر دانشگاه، در بعضی موارد راهکارهای انجامناپذیر یا دور از دسترس پیشنهاد میشود. در برخی موارد نیز سیاست، راهبرد، مدیریت و... ناخواسته با هم ممزوج شده و منظر اصلی رنگ میبازد. علاوه بر این، تکیهی بیش از اندازه بر مطالعات مقایسهای با دیگر کشورها و درنظرنگرفتن بافت داخل و جاماندن از تحولات روز نیز مسئله را تشدید میکند.
منظر حکمرانی در میان پژوهشگران و تصمیمگیران غریب است. نگاهها یا هرمی و سنتی است، یا اصلاً آشناییای با این منظر وجود ندارد و حکمرانی با حاکمیت یکی انگاشته میشود. کسی توجه کافی ندارد که حکمرانی شامل همهی بازیگران در تمامی سطوح با انواع سازوکارها در هر نظامی همچون نظام رسانه است؛ نه این اشتباهات لفظی و نگاههای سنتی.
موارد یادشده و بسیاری علل دیگر باعث شد تا رستاک، برخی از یافتههای خود را در قالب این نشریه، یعنی رِستاک، منتشر کند. در رستاک از یافتههای خطوط کاری اصلی رستاک به اشتراک گذاشته خواهد شد. بیتردید گزارشهای سیاستی، منبع اصلی و بهتری برای فهم مسائل سیاستی و راهکارها هستند و در آنها بهتفصیل به این موارد پرداخته شده است -که درمورد گزارشهای رستاک در شمارههای آینده بیشتر صحبت خواهد شد- اما این نشریه تلاش میکند تا با زبانی ساده و کوتاه، برخی مسائل روز نظام حکمرانی رسانه در ایران را تشریح کند؛ البته از منظر حکمرانی و سیاستگذاری.
هدف ما از انتشار رستاک، آشنایی با ادبیات این حوزه، یعنی حکمرانی رسانه، و ترویج آن بهمنظور بهبود فضای پژوهش برای نزدیکشدن بیشتر به واقعیت و البته نزدیکشدن نگاه سیاستگذاران به آن است. در هر شماره علاوه بر مطالب مرتبط با خطوط کاری یادشده، پروندهی ویژهای متناسب با بحث روز با تمرکز بیشتری ارائه خواهد شد تا ابعاد گستردهتری از آن مسئله برای مخاطبان نشریه روشن شود.
در این شماره و چند شمارهی آتی، بهبهانهی تغییر ریاست سازمان صداوسیما، به لزوم بازطراحی آن بهمثابهی رسانهی خدمت عمومی، یا همان رسانهی ملی در زبان مصطلح، و ابعاد مختلف آن خواهیم پرداخت. بدون شک، جایگاه رسانهی خدمت عمومی در نظام حکمرانی رسانه، با توجه به ارائهنشدن برخی محتواها یا بیتوجهی به برخی اهداف فرهنگی و ملی در ارائهی خدمات توسط سایر بازیگران و البته دیگر موارد، بسیار حائز اهمیت است؛ اهمیتی که از طریق تقویت خود رسانهی خدمت عمومی و ارتقای آن به ظهور خواهد رسید. در واقع هرآنچه هست باید در دل خود آن رسانه یافت شود و نمیتوان لزوماً با محدودکردن غیرمنطقی دیگر بازیگران نظام حکمرانی بدان دست یافت.
جزئیات بیشتر دراینباره توسط پژوهشگران و نویسندگان میهمان رستاک به نگارش درآمده است که بیش از این نوشتن را غیرضروری مینماید.
تمامی علاقهمندان به نوشتن و دغدغهمندان این حوزه میتوانند از طریق ارتباط با نشریه و سردبیری آن، به نگارش متون سیاستی در رستاک بپردازند و ما نیز مشتاق این همکاری هستیم و خواهیم بود. همچنین پیشنهادها و انتقادات مخاطبان رستاک نیز بر غنای محتوایی آن در شمارههای بعدی خواهد افزود و پیشاپیش از نظرات شما استقبال میکنیم و بابت آن کمال تشکر را داریم.
جهت ارتباط بیشتر با من درمورد نشریه می توانید ایمیل ارسال کنید.
همچنین برای دانلود شمارهی اول نشریه به اینجا مراجعه کنید.
مطلبی دیگر از این انتشارات
«تحول»؛ ضرورتی انکارناپذیر برای سازمان صداوسیما
مطلبی دیگر از این انتشارات
آینده بازار ویدئو و تلویزیون در جهان
مطلبی دیگر از این انتشارات
سرگذشت ۱۰ سالهی سینمای ایران