به هرحال همیشه نور در پشت ابرها نفس میکشد؛ در انتظار هرای بادی که ابرها را بتاراند/ پژوهشگر
رسانۀ خدمت عمومی، مفهومی سهل و ممتنع
هنگامی که از کارکرد «ارائۀ خدمات» در هر نظامی از جمله نظام حکمرانی رسانه صحبت میکنیم، با بازیگران مختلفی روبهرو میشویم که هرکدام از چند جهت با یکدیگر متفاوتاند:
1. مالکیت: بازیگران ارائهدهندة خدمات میتوانند مالکیت حاکمیتی (مستقل از قوای سهگانه)، دولتی (قوای سهگانه)، عمومی (سازمانهای مردمنهاد، وابسته به اصناف و موجودیتهای اینچنینی) و خصوصی (کسبوکارهای بخش خصوصی) داشته باشند. البته در این میان نباید بازیگران بینالمللی را نادیده گرفت که البته بینالمللیبودن مالکیت را بهطور دقیق نشان نمیدهد و بیشتر مرزی میان ملیبودن و نبودن است.
2. تأمین مالی و مدلهای درآمدی: این بازیگران میتوانند از بودجۀ عمومی، درآمدهای دیگر دولت در قالب بودجه، دریافت حق اشتراک، فروش محتوا و چند مدل درآمدی دیگر که در این حوزه رایج است یا ترکیبی از آنهاست، ارتزاق داشته باشند.
3. نوع خود خدمات ارائهشده: فارغ از مالکیت و نوع تأمین مالی، این بازیگران به ارائۀ نوع خاصی از خدمات یا بهتعبیر دقیقتر، حوزههای موضوعی و محتوایی مشخصی در ساحت رسانه میپردازند.
در نگاه سنتی، این بازیگران را بیشتر در حوزۀ مالکیت از یکدیگر متفاوت میدانستند؛ اما در عصر حاضر که محتوا حرف آخر را میزند، نوع خدمت و محتوای ارائهشده اولویت دارد.
یکی از بازیگران بسیار مهم نظام حکمرانی رسانه در زمینۀ کارکرد ارائۀ خدمات، بازیگری است که «خدمت عمومی» ارائه میدهد. رسانۀ خدمت عمومی هرچند بیشتر اوقات مساوی با رادیو و تلویزیون خدمت عمومی تلقی میشود، در کل نظام حکمرانی رسانه و دیگر رسانهها همچون مطبوعات، کمابیش نسبت به رادیو و تلویزیون، حضور دارد. با این حال، اینکه رسانۀ خدمت عمومی چیست و چه اهمیتی در نظام حکمرانی رسانه دارد، نیازمند تشخیص جایگاه و تعریف دقیقتر آن و تشریح ضرورت حضور آن در نظام حکمرانی رسانۀ حاضر در ایران و کل جهان است.
جایگاه رسانۀ خدمت عمومی در نظام حکمرانی رسانه
نشاندادن جایگاه رسانههای خدمت عمومی در نظام حکمرانی رسانه میتواند به تعریف آن کمک کند. خدمات رسانه ای ممکن است از جانب بازیگران مختلفی به مخاطب ارائه شود. حاکمیت، قوای سهگانه، بخش عمومی (غیردولتی) و بخش خصوصی هریک می توانند رسانه هایی را در اختیار داشته باشند و در این حوزه نقش ایفا کنند. انگیزۀ ورود هریک از این بازیگران در حوزۀ خدمات رسانه ای با بازیگران دیگر متفاوت است؛ انگیزههایی چون کسب درآمد بیشتر، ارائۀ محتوای بیطرفانه و ارائۀ محتوا با انگیزههای فرهنگی و ملی. متناسب با نوع این انگیزه ها، محتوای این خدمات نیز متغیر است.
رسانههای خدمت عمومی، همان گونه که در مدل ذهنی ذیل مشخص است، رسانهها یا خدماتی رسانهای هستند که در نگاه سنتی تحت مالکیت دولت و قوای سهگانه، بخش خصوصی یا بخش عمومی با نگاه بسیار حداقلی قرار دارند. در زبان فارسی، آنچه تحتعنوان «حاکمیت» شناخته میشود، میتواند واژۀ بهتری برای توصیف مالکیت رسانههای خدمت عمومی باشد؛ بخشی که وابستگیای به دولت و جناحها یا احزاب روی کار نداشته و سعی در بیطرفی دارد و وابسته به بخش خصوصی هم نیست که هدفش بهطور عمومی کسب درآمد بیشتر باشد.
شکل 1- جایگاه خدمت عمومی میان ارائهدهندگان خدمات در نظام حکمرانی رسانه
رسانة خدمت عمومی آمده است تا آن چیزی را ارائه دهد که بخش خصوصی بهخاطر سودآورنبودن و قوای سهگانه بهدلیل بیطرفی سراغ آن نمیروند. از آنجایی که رسانة خدمت عمومی سودآور نیست (بهمعنای اصالتاً تجارینبودن)، در دسترس همگان قرار میگیرد و بدین ترتیب معنای «خدمت عمومی» مییابد. همچنین چون محتوایی در سطح ملی و متناسب با ارزشهای عمومی و فرهنگهای مختلف کشور ارائه میدهد، مخاطب همگانی دارد و اینگونه بر عمومیبودن خود میافزاید. در عین حال، این نوع از خدمات رسانهای ویژگیهای متعددی در سطوح مختلف سازمان، محتوا و مخاطب دارند که در یادداشتهای بعدی به آنها پرداخته خواهد شد.
تعریفی مختصر از رسانۀ خدمت عمومی
همان گونه که گفته شد،رسانۀ خدمت عمومی به رسانههای فراگیری با مالکیت عمومی یا در بعضی موارد خصوصی گفته میشود که در راستای منفعت عمومی ایجاد شدهاند. رسانۀ خدمت عمومی از دو بخشِ رسانه و خدمت عمومی تشکیل شده است. اصطلاح خدمت عمومی وامدار علم اقتصاد است و به خدماتی اشاره دارد که دارای دو ویژگی مهماند؛ نخست اینکه دسترسی همگانی به آن خدمات فراهم باشد و دوم اینکه مصرف یک فرد باعث محرومیت فرد دیگری در استفاده از آن خدمات نشود. خدمت عمومی در حوزه ها و نهادهای مختلفی مانند امنیت، بهداشت و آموزش وجود دارد و البته یکی از این نهادهای بسیار مهم، نهاد رسانه است. این نوع از رسانه ابتدا در دهۀ 1920 در اروپای غربی ظهور کرد. در ایران نیز گفته میشود که سازمان صداوسیما، بهعنوان یک سازمان رسانهای و نه حاکمیتیِ صرف، رسانۀ خدمت عمومی است؛ این دقیقاً ادعایی است که بررسی خواهد شد.
ضرورت وجود رسانۀ خدمت عمومی
رسانههای فراگیر خدمت عمومی در راستای منافع عمومی کشور کارکردهایی دارند و به اهدافی میپردازند که وجه تمایز آنها با دیگر رسانههاست. به نظر میرسد همۀ این اهداف را میتوان در ذیل هدف کلی «بازتاب یک کشور برای خودش» قرار داد. این کارکردها عبارتاند از: اطلاعرسانی، آموزشو سرگرمی. این نوع از خدمات تلاش دارند تا با ایفای این کارکردها و ارائۀ اخبار موثق، اطمینانبخشی، جلوگیری از اشاعة اطلاعات نادرست، پوشش مسائل و مشکلات سراسر کشور و...، در شکلدهی به جامعه، رشد اقتصادی و تولید محتوای اصیل و ملی مؤثر باشند و ذائقة تمامی افراد را پوشش دهند.
رسانۀ خدمت عمومی این کارکردها را با توجه به کیفیتی ایفا میکند که باعث تمایز آن از پخش تجاری میشود. از آنجا که بخش خصوصی بهدنبال منافع سودآور خود است و خدمات عمومی باید عاری از فشار حزبی یا دولتی باشد، آنها بهسبب پولیبودن نمیتوانند بسیاری از اهداف یک رسانۀ خدمت عمومی همچون دسترسی همگانی را فراهم کنند. همچنین پرداختن به ژانرهای خاص و ارائة محتواهایی با اهداف خاص یا در سطح ملی، سودآوری لازم را برای دنبالکردن این اهداف توسط بخش خصوصی ندارد؛ بنابراین، وجود چنین رسانه ای در هر کشوری مهم و ضروری مینماید.
در بسیاری از کشورها، ضرورت بهوجودآمدن رسانه های مجزا برای ارائۀ محتوای رسانه ای خدمت عمومی پذیرفته شده است. در عین حال که این رسانه ها بهسبب استفاده از بودجۀ عمومی گاهی منتسب به بخش عمومی می شوند، ارتباط آنها با حاکمیت و کلیت نظام سیاسی انکارناپذیر است و از طرف دیگر، این حاکمیت است که می تواند بیطرفانه منافع همگان را در نظر بگیرد؛ بنابراین باید این رسانه ها را جزو رسانه های حاکمیتی طبقه بندی کرد.
البته این مسئله بدان معنا نیست که دیگر بازیگران عرصۀ رسانه ای نقشی در ارائۀ محتوای خدمت عمومی ندارند؛ بلکه تنها نشان میدهد که بهدلیل نبود کمیت و کیفیت لازم در محتوای ارائهشده توسط این بازیگران برای تأمین نیازهای جامعه، رسانه هایی باید وجود داشته باشند که فارغ از انتظار انتفاع اقتصادی یا جانبداری حزبی، جناحی، صنفی و گروهی، بتوانند متکفل ارائۀ این نوع از محتوا باشند.
با این حال، ارائۀ خدمات عمومی رسانه ای بهویژه در سالهای اخیر بهتدریج از انحصار رسانه های خدمت عمومی خارج شده است و دیگر بازیگران حوزۀ رسانه بیش از پیش به این حوزه وارد می شوند. همچنین بازیگران خدمت عمومی نیز ناگزیر شدهاند که به برخی فعالیتهای تجاری ورود کنند. درستی یا نادرستی این مسئله محل بررسی خواهد بود.
خدمت عمومی در عصر دیجیتال؛ تکثر ارائهدهندگان
همان گونه که پیشتر در مدل ذهنی نشان داده شد، دسته ای از محتواهای خدمات رسانه ای، به محتوای رسانه ای خدمت عمومی مشهورند. اینگونه از محتواها اصالتاً جزو خدمت عمومی نیستند؛ یعنی ممکن است هزینه دریافت کنند یا مالکیتی متفاوت با آنچه گفته شد داشته باشند؛ اما اهدافی مانند اطلاعرسانی، بازتابدادن اقلیت ها، افزایش تحمل اجتماعی، ارتقای ارزش های سیاسی حاکم، برخی ژانرهای محتوایی چون کودک و خدمات مرتبط با افراد دارای معلولیت را دنبال میکنند. ماهیت این اهداف باعث می شود که بخش خصوصی، بخش عمومی (غیردولتی) و قوای سهگانه اغلب انگیزۀ چندانی برای ارائۀ این نوع از خدمات رسانه ای نداشته باشند. برای مثال، بخش خصوصی تنها زمانی به ارائۀ خدمات رسانهای می پردازد که آوردۀ اقتصادی مستقیم یا غیرمستقیمی برای افراد یا بنگاه های این بخش به همراه داشته باشد. قوای سهگانۀ حکومتی نیز بهسبب منافع حزبی و جناحی خود، بهندرت می توانند بازیگر مؤثری در حوزۀ ارائۀ خدمات رسانه ای عمومی باشند.
در برخی موارد و با توجه به حضور تمامی انواع این خدمات در عصر دیجیتال، بازیگران دیگر نیز به ارائۀ این نوع از محتوا میپردازند و «خدمت عمومی را از ساحت خدمت به ساحت محتوا میبرند». بنابراین، هرچند خدمت عمومی اصالتاً توسط رسانۀ خدمت عمومی ارائه میشود، در مواردی توسط دیگر بخشها نیز محتوایی متناسب با اهداف خدمت عمومی عرضه میگردد.
بر همین اساس، تعاریف سنتی از رسانۀ خدمت عمومی و در بعضی موارد رادیو و تلویزیون خدمت عمومی، دیگر بهمعنای نشستن مردم پای دستگاه تلویزیون یا استفاده از خدمات یک رسانۀ خدمت عمومی نیست؛ هرچند هنوز برخی بر همین ایدهآل تمرکز دارند. آنچه اهمیت دارد، ضرورت حضور خدمت عمومی در نهاد رسانه بهخصوص در میان ارائهدهندگان خدمات و تضمین آن است. برای شناخت بیشتر اصول حاکم بر رسانههای خدمت عمومی، بهتر است در سطوح مختلف به توضیح آنها پرداخته شود. یادداشت بعدی پرونده، این مهم را تشریح خواهد کرد.
این یادداشت در اولین شماره از نشریۀ رستاک، نشریۀ تخصصی مطالعات حکمرانی رسانه در ایران منتشر شده است. برای دریافت شمارهی اول رستاک به اینجا مراجعه کنید.
همچنین صفحۀ رستاک در ویرگول هم به تازگی راه افتاده و مطالب رستاک و دیگر مطالب مرتبط با مطالعات حکمرانی رسانه در ایران در آن به اشتراک گذاشته میشود.
مطلبی دیگر از این انتشارات
چرا کپیرایت در پلتفرم های ایرانی همیشه مسئله بوده است؟
مطلبی دیگر از این انتشارات
افتادن از دو سوی بام مواجهه با محتوای خشونتآمیز
مطلبی دیگر از این انتشارات
راهحلهای عملی برای چالشهای واقعی کسب و کار (تحقیقات بازار کاربردی)