یه حمید مثل بقیه! / دانشجو / مهندس سابق
صداوسیما و مسئلۀ فضای مجازی...
برخی دلایل و آسیبهای الگوی نامتوازن توسعۀ صداوسیما در فضای مجازی
در سالیان گذشته، با تغییروتحولات مختلف و متعدد رخداده در اکوسیستم رسانهای جهان و البته ایران، بازیگران بسیاری سر برآوردند و بازیگران زیادی هم تلاش کردند تا خود را با تحولات نوین وفق دهند یا بازتولید کنند. سازمان صداوسیما نیز تلاش داشت تا همراه با این تحولات، کارکردهای سنتی خود را بهشکل جدیدی ایفا نماید و همزمان با پخش سنتی رادیوتلویزیونی، خدمات تازهای بر بستر وب در فرمتهای نوین ارائه کند. ماحصل این تلاش سازمان صداوسیما از دهۀ 80 تابهحال، صحنۀ نامتوازن کنونی است که در آن برندها و خدمات مختلف با کارکردهای عمومی بعضاً مشابه، توسط یک سازمان رسانهای ارائه میشوند.
اگر از منظر سیاستی و حکمرانی به مسئلۀ حضور سازمان صداوسیما در فضای مجازی نگاه بیندازیم، در لایههای مختلف با آسیبهای متعددی در وضعیت فعلی سازمان صداوسیما مواجه خواهیم شد. هرکدام از این آسیبها محل بحث و بررسیاند و راهکار مربوط به خودشان را دارند. همچنین باید توجه کرد که عوامل متعدد رسانهای و غیررسانهای نیز در درون و بیرون این سازمان، نقش زیادی در ایجاد یا حل این چالشها و آسیبها دارند.
راهبردهای زیادِ نامنسجم؛ توصیفی دقیق
شاید بتوان آسیبهای حضور سازمان صداوسیما را با یک عنوان کلی توصیف کرد: «راهبردهای زیاد، پراکنده و نامنسجم». این عبارت میتواند هر چالش یا آسیبی را در خود جای دهد. بهطور کلی، آسیبهای حضور سازمان صداوسیما در فضای مجازی را میتوان در سه لایۀ سازمانی، سرویسی و محتوایی بررسی کرد.ذیل هریک از لایههای یادشده، آسیبهای متعددی در حدود بیست سال گذشته شکل گرفته است که اکنون بعد از گذشت این زمان، میتوان انباشت بخش مهمی از آنها را بهخوبی مشاهده کرد.
آسیبها و چالشهای سازمانی حضور صداوسیما در فضای مجازی
1. وجود ساختارهای موازی و متعدد در عین تشکیل معاونت اختصاصی: در سازمان صداوسیما همۀ معاونتهای مرتبط با پخش، تمامی شبکههای تلویزیونی و رادیویی و برخی دیگر از بخشها، واحد فضای مجازی مختص خود را دارند که ذیل معاونت فضای مجازی سازمان صداوسیما تعریف نمیشوند. برخی روابطعمومیها نیز همین کارکرد را در کنار دیگر کارکردهای خود ایفا میکنند. همچنین روابطعمومیها و مدیران مربوط به برندهای محتوایی شبکههای رادیویی و تلویزیونی مختلف نیز خود بازیگر این حوزه در سازمان صداوسیما محسوب میشوند.
این فراوانی و در عین حال پراکندگی واحدهای مرتبط با فعالیتهای مجازی صداوسیما، اصلیترین معضل ساختاری حضور این سازمان در فضای مجازی است. هرچند عدهای معتقدند فعالیت مجازی بخشهای مختلف سازمان صداوسیما نباید متمرکز باشد، راهبری متمرکز آن انکارشدنی نیست و آسیب بعدی را به دنبال میآورد.
2. فقدان سیاستگذاری و راهبری واحد: بهدلیل همان تعدد ساختارهای مختلف درون سازمان صداوسیما که به آن اشاره شد، و همچنین عملکرد ضعیف معاونت فضای مجازی در یکپارچهسازی این ساختارها، میتوان گفت که بهتعدادِ ساختارها و حتی برندهای سازمان صداوسیما در فضای مجازی، سیاستگذاری داریم و بهتبع آن، اجراییسازی این سیاستها نیز همینقدر متفاوت و پرتعداد است.
3. تمرکز معاونت فضای مجازی سازمان صداوسیما بر مسائلی غیر از مأموریت اصلی خود:هرچند مأموریت اصلی معاونت فضای مجازی تقویت و پررنگکردن حضور سازمان صداوسیما در فضای مجازی است، یکپارچهسازی برندها و ساختارهای مرتبط با فضای مجازی سازمان صداوسیما در لایۀ تولید و انتشار نیز از دیگر وظایف مهم این معاونت به شمار میرود.
معاونت فضای مجازی سازمان صداوسیما تمرکز خود را بر توسعۀ سرویس تلوبیون و قابلیتهای مختلف آن، و همچنین تنظیمگری تلویزیونهای اینترنتی، که بهاشتباه آیپی تیوی خوانده میشوند، قرار داده است و کارکردها یا وظایف دیگر خود را چندان جدی نمیگیرد. این معاونت کارکرد ساماندهی فعالیتها را نیز در کنار این سیاستگذاری و راهبری بهدرستی انجام نمیدهد. سازمانهای رسانهای رادیوتلویزیونی در کشورهای مختلف از راه تدوین دستورالعملها و آییننامهها، مواردی همچون فعالیت کارکنان سازمان رسانهای را نیز در فضای مجازی قاعدهمند میسازند؛ چیزی که بر اساس شهود هم در سازمان صداوسیما وجود ندارد.
آسیبها و چالشهای سرویسی حضور صداوسیما در فضای مجازی
1. تعدد برندها: سازمان صداوسیما یک سازمان رسانهای است که بیش از ششصد برند در فضای مجازی دارد. این برندها در قالبهای مختلفی چون وبسایت، اپلیکیشن، حسابهای کاربری در شبکههای اجتماعی و حتی کمی نیز در قالب دستگاه به مخاطب عرضه میشوند. اگر بر این عدد حسابهای کاربری کارکنان مشهور سازمان را بیفزاییم، بهاحتمال زیاد به عددی سهرقمی خواهیم رسید.
این آسیب را باید «تعدد برند در یک سازمان واحد» نام نهاد. سرویسهای رسمی سازمان همچون تلوبیون و ایرانصدا، وبسایتهای شبکهها، وبسایتهای برنامهها، حسابهای کاربری شبکهها و برنامهها در شبکههای اجتماعی، وبسایتهای روابطعمومی بخشهای مختلف سازمان و خود سازمان، وبسایتها و حسابهای کاربری بخشهای خبری سازمان و بسیاری دیگر، مصادیق اصلی تحقق این آسیب هستند. طبیعی است که چنین تعدد برندی، اثربخشی پراکنده و کاهشیافته را به دنبال دارد و البته بسیار نتایج دیگری که بهتبع آن میآید.
آنچه میتوان از این کشکول فهمید، درهمریختگی و نبود برنامۀ سیاستی واحد و مشخص در فضای مجازی است. نبود نقطۀ محوری در سیاستهای این سازمان برای حضور در فضای مجازی و گستردگی بیش از حد فعالیتها، کارایی و اثربخشی آن را کاهش داده است و تنها منجر به اتلاف انرژی شده و اعمال هزینههای اضافی را در پی دارد. ناکارآمدی چنین روندی در همپوشانیهای متعدد، تداخل کارکردی و فعالیتهای موازی بخشهای مختلف سازمان دیده میشود. بهعنوان مثال، با وجود اینکه تلوبیون بهعنوان مرجع پخش آنلاین تلویزیونی صداوسیما فعالیت میکند، هر شبکه بهتنهایی نیز به پخش جریانی[1]برنامههای خود میپردازد.
2. تمرکز نامتوازن سبد محصولات: با وجود برندهای متعدد، مدیران رسانۀ ملی توجه یکسانی به محصولات مختلف خود نمیکنند. در هر دورهای، به یکی از این برندها توجه میشود. بهعنوان مثال، پیشتر با گرمشدن بازار پیامرسانهای داخلی، این سازمان بخش مهمی از انرژی خود را صرف برجستهکردن پیامرسان خود یعنی پیامرسان سروش کرد. در دورۀ کنونی که سرویسهای پخش استریم در کانون توجه جامعه قرار دارند، بیشترین تمرکز بر پلتفرم تلوبیون قرار داده شده است. بدیهی است که با اتخاذ چنین رویکردی، سرمایههای معنوی و نشانهای تجاری مختلف با صرف هزینههای سنگین دچار ظهور و افول فراوان میشوند.
از سوی دیگر، توجه و تمرکز بیش از حد بر محصولات تصویری و تلوبیون و در همان زمینه توجه بسیار بر محتواهای سرگرمی در تلوبیون و بیتوجهی به برجستهسازی پلتفرم ایرانصدا (پخشکنندۀ شبکههای رادیویی و آرشیو صوتی این سازمان)، این پلتفرم را به حاشیه برده و آسیب بعدی را به وجود میآورد.
3. توسعهی اغلب مبتنی بر ویدئو: عمدۀ توسعۀ سازمان صداوسیما در فضای مجازی مبتنی بر ویدئو و بعد از آن چند سرویس خاص است که البته یکی از نتایج آسیبهای قبلی به شمار میرود. بهجز سرویس ایرانصدا و پخش زندۀ شبکههای رادیویی، سرویس صوتی مشخص و باکیفیتی در سازمان صداوسیما نداریم. البته منظور افزایش تعداد سرویسها یا مقایسۀ تعداد آنها بهعنوان یک راهکار یا روند مثبت نیست؛ بلکه نشاندادن میزان تأکید و تمرکز سازمان بر ویدئو مدنظر است.
آسیبها و چالشهای محتوایی حضور صداوسیما در فضای مجازی
1. فقدان بازسیاستگذاری برای انتشار محتوای سازمان در فضای مجازی:هرچند بخشی از آنتن سازمان صداوسیما بر اساس برخی سیاستهای محتوایی درست یا غلط پر میشود، انتشار محتواهای صداوسیما در فضای مجازی نیازمند سیاستگذاری مجدد یا بازتعریف سیاستها مبتنی بر فضای مجازی است. در حال حاضر، سیاستگذاری حوزۀ فضای مجازی سازمان صداوسیما و سیاستگذاری محتواها در این حوزه از معاونتهای صداوسیما منفک است.
2. سرویسمحوری بهجای محتوامحوری: هرچند این آسیب یا چالش میتواند بیشتر در لایۀ سرویس باشد، اثر اصلی را روی محتوا میگذارد. سازمان صداوسیما عمدۀ تلاش خود را محدود به توسعۀ سرویس میکند و در لایۀ محتوا در فضای مجازی چندان به سیاستگذاری و البته اجراییسازی آنها پایبند نیست؛ مسئلهای که در یادداشت بعدی رستاک به آن پرداخته خواهد شد. سازمان صداوسیما در حال حاضر تلاش میکند تلوبیون را در اکوسیستمها و صنایع رسانهای مختلف وارد کرده و بهقول خودش هرچه بیشتر آن را تبدیل به منظومه نماید. در این بین محتوامحوری برای سازمان در ممیزی محتوای بیشتر و همچنین ارائۀ دستههای محتوایی گوناگون خلاصه میشود.
3. تمرکز بر سرگرمی بهجای انواع دیگر محتوا: تمرکز بخش مهمی از فعالیتهای سازمان صداوسیما در فضای مجازی،که میتوان گفت نسبت به بعضی بخشها منسجمتر عمل میکند و نمونۀ اصلی آن در سرویس تلوبیون دیده میشود، مبتنی بر سرگرمی و محتواهای سرگرمکننده توسعه پیدا کرده است. این مسئله در صورتی است که دو کارکرد دیگر رسانههای خدمت عمومی یا ملی، یعنی آموزش و اطلاعرسانی و خبر، سهم محتوایی بسیار بالایی در این سازمان دارند که در این خدمات بهدرستی نمود پیدا نکردهاند. این مورد با اینکه میتواند به همان سیاست جذب هرچه بیشتر مخاطب که از راه محتوای سرگرمکننده محقق میشود بازگردد، اما دلیل دیگر آن نیز همان نبود یکپارچگی راهبری است.
آنچه که در مجموعۀ آسیبها و البته عملکرد سازمان صداوسیما در فضای مجازی به چشم میخورد، رهاسازی بخش مهمی از موارد یادشده و تمرکز بر توسعۀ نامتوازن بخش یا خدماتی خاص توسط سازمان صداوسیماست که نمود آن نیز مشخص است. سازمان صداوسیما در حال حاضر تمرکز خود را بر توسعۀ سرویس تلوبیون قرار داده و گسترش روزافزون خود را وابسته به توسعۀ این سرویس میداند. این اقدام از منظر یکپارچهسازی برندها یا تمرکز بر یک برند میتواند جالبتوجه باشد؛ اما دلیل آن بیشتر رهاسازی برندها و خدمات دیگر سازمان و تمرکز بر این سرویس است.
درمورد عملکرد ناقص معاونت فضای مجازی در ساماندهی این حوزه نیز در سطور قبل توضیح داده شده است. همچنین آسیبها و چالشهای یادشده در این یادداشت را میتوان برخی از رئوس و آسیبهایی که بیشتر به چشم میخورد تلقی کرد. بخش مهم دیگری از آسیبها و چالشها میتواند با بررسی بیشتر و دقیقتر تمامی برندها و خدمات و عملکرد درونی سازمان صداوسیما شناسایی شود.[2]
[1] Streaming
[2] آسیبها و چالشهای یادشده در این یادداشت بر اساس بخشهایی از پژوهش سیاستی رستاک از سال 1397 قید شده و از مقدمۀ طرح تحولی پیشنهادی رستاک برای حضور سازمان صداوسیما در فضای مجازی برداشت شده است.
در شمارهی سوم نشریهی تخصصی رستاک به این موضوع پرداخته شده است که میتوانید آن را از اینجا دریافت کنید.
برای دسترسی به مطالب بیشتر به کانال تلگرام رستاک سر بزنید.
صفحهی رستاک در ویرگول هم به تازگی راه افتاده و مطالب رستاک و دیگر مطالب مرتبط با مطالعات حکمرانی رسانه در ایران در آن به اشتراک گذاشته میشود.
مطلبی دیگر از این انتشارات
در نظام حکمرانی رسانهی ایران چه میگذرد؟
مطلبی دیگر از این انتشارات
بهدنبال تحول در تحولِ رسانهی ملی
مطلبی دیگر از این انتشارات
سناریوی دوم آینده بازار ویدئو و تلویزیون: محتوا بقیه را کیش و مات خواهد کرد!