صداوسیما و وعده‌های تحول

معاونت سیما، یکی از مهم‌ترین و مؤثرترین معاونت‌های سازمان صداوسیماست که در کانون توجهات قرار دارد؛ چراکه دارای شبکه‌های متعددی است که بیشترین درگیری را با مخاطب داشته و به همین سبب از مخاطبان بیشتری نسبت به دیگر معاونت‌ها برخوردار است. این معاونت، تقریباً فارغ از اخبار و درکنار آن، بیشتر از دیگر بخش‌ها در معرض واکنش مردم و جامعه قرار می‌گیرد.
پیمان جبلی از ابتدای ریاست خود از ایده‌های تحولی در این سازمان سخن می گفت. همان‌طور که گفته شد، حوزۀ سیما به‌عنوان یک حوزۀ محوری در صداوسیماست که برای تحقق ایده‌های جبلی بدون شک باید دستخوش تحولاتی شود. علی‎رغم عدم ابلاغ رسمی طرح تحول در این حوزه، با توجه به گذشت هشت ماه از روی‌کارآمدن تیم آقای جبلی اکنون فرصت مناسبی است تا بررسی شود بخش سیما چه میزان دچار تحول شده است. در این یادداشت قصد داریم تا خلاصه‌ای از بخش سیمای گزارش دیده‎بان تحول در رسانۀ ملی در دو بازۀ زمانی عید نوروز و ماه مبارک رمضان سال 1401 ارائه دهیم. منظور از برنامه‌های سیما در این یادداشت برنامه‌هایی است که ماهیتاً سرگرمی‎ محور هستند؛ اعم از سریال‌ها، تاک‎شوها، برنامه‌های ترکیبی و ویژه‌برنامه‌ها.

با بررسی اظهارنظرها، احکام انتصاب و اخبار استخراج‌‎شده و البته با استناد به بخش‌هایی از طرح تحول سازمان صداوسیما، سیاست‌های تحولی در بخش سیما نیز در سه محور اساسی تحول در محتوا، تحول در رویکرد و تحول در سازوکار قرار می‎گیرد.

با توجه به بازۀ هشت‌ماهه، در این گزارش از شاخص‌های بلندمدت و شاخص‌های ساختاری که برای اِعمال‎ شدن نیاز به مدت‌زمان بیشتری دارند، صرف‌نظر شده است. در این مرحله غالباً به بررسی محورهای محتوایی اکتفا شده است. در این راستا با توجه به ‌جایگاه و اهمیت بالایی که سریال‌ها در کنداکتور سیما دارند باوجود بلندمدت بودنشان به‌طور کامل در این مرحله حذف نشده و اینکه چه سریال‌هایی با چه مضامینی توسط تیم جبلی برای پخش در این ایام گزینش ‌شده نیز مورد توجه قرارگرفته است.

بر اساس سه محور تحولی ذکرشده، ابتدا سرفصل‌‎هایی متناسب با این رویکردهای کلی تشخیص و احصا و سپس جهت سنجش دقیق تحقق این سرفصل‌‎ها و پایش میزان پیاده‌سازی این محورهای تحولی، شاخص‌هایی متناسب با هر سرفصل مشخص شد. این سرفصل‎‌‌ها و برخی از شاخص‌های آن‌ها عبارت‌اند از:

سرفصل 1: مدیریت خط سبزی به‌جای مدیریت خط قرمزی

سرفصل 2: عدالت

سرفصل3: پیشرفت

سرفصل4: ایثار و مقاومت

سرفصل5: سبک زندگی و خانواده

سرفصل6: هنر انقلاب

سرفصل7: هویت جهانی امتی

سرفصل8: جوان مؤمن انقلابی

سرفصل9: زن مسلمان

هر سرفصلِ تحولیِ یادشده، برای بررسی به دست‌‎کم سه شاخص قابل ‎بررسی تبدیل شده است. در این ارزیابی، برنامه‌های پخش‎‌شده از شش شبکۀ؛ یک، دو، سه، چهار، پنج و شبکۀ نسیم در ایام نوروز و رمضان 1401 مورد توجه قرار گرفته است. با توجه به تعدد برنامه‌های سیما در این ایام، فهرستی از تمام برنامه‌ها جمع‌آوری شد و در اختیار برخی از کارشناسان این حوزه قرار گرفت تا برنامه‌های مدنظرشان را انتخاب نمایند. این برنامه‌‎ها از میان فهرست برنامه‌هایی که بیشترین رأی را به خود اختصاص داده‎‌اند، انتخاب شدند. برای بررسی برنامه‌های منتخب پخش‌شده در نوروز و رمضان 1401، از هر برنامه چند قمست به ‎عنوان نمونه انتخاب شد. پس از نمونه‌گیری قسمت‌های انتخاب‎‌شده را مشاهده و شاخص‌های تحولی در آن مورد بررسی قرار گرفت.

از بررسی 32 برنامه و سریال پخش‌شده در ایام موردنظر، نتایج مفصلی به دست آمد که می‎توان به ‎طور کلی بخشی از آن را به‎ شکل ذیل بیان کرد که در سه دستۀ سریال، مسابقات و برنامه‌های نمایشی وگفت‎وگومحور طبقه‌بندی ‌شده‌اند:

سریال‌ها

از نظر کمیت، حجم سریال‌های پخش‌شده در دو بازۀ عید و ماه رمضان عدد بالایی را نشان می‎دهد. به‌طوری ‌که در هر شب چهار قسمت سریالِ پخش اول روی آنتن می‌رفت. شاید در نگاه اول به این حجم از سریال تولیدی در یک ‌شب به دلیل زیاده‌روی آنتن و فشردگی مرحلۀ ساخت و به‌تبع آن کاهش کیفیت، نقد وارد باشد، اما باید دقت کرد که‌ این پژوهش ایام عید و ماه رمضان را مورد ارزیابی قرار داده که جزو ایام پربینندۀ تلویزیون در سال است. پررنگ‌ترین شاخص اجراشده در این سریال‌ها، شاخص محورقراردادن خانواده و تعاملات خانوادگی ذیل سرفصل سبک زندگی و خانواده است و شاخص فعال نشان دادن زنان در تولیدات ذیل سرفصل زن انقلابی، شاخص دیگری است که بیشترین توجه به آن شده است. جوان مؤمن انقلابی نیز سرفصل دیگری است که می‎توان گفت در سریال‌هایی همچون «از سرنوشت4» و «مسافران این شهر» به آن پرداخته ‌شده است.

اما شاخص‌هایی نیز هستند که کمتر مورد توجه قرار گرفته یا اصلاً نادیده گرفته شده‌اند. به‌طور مثال در سریال‌های پخش شده، محورهای تحولی مانند تخریب تجمل‎‌گرایی و اصلاح الگوی مصرف نادیده گرفته شده‌اند، این در حالی است که سریال‌ها ظرفیت بالایی برای پرداختن به این نوع مضامین را دارند.

مسابقات

برنامه‌های مسابقه‌محور ظرفیت تحقق دو کارکرد اصلی رسانه، یعنی آموزش و سرگرمی را دارند و بسته به هدف برنامه‌ساز هریک از این کارکردها می‌توانند ضریب بیشتر یا کمتری بگیرند. پیام این مسابقات می‌تواند موضوعات مختلفی باشد که در مخاطب نهادینه‌سازی شود. صداوسیما تلاش کرده است از قالب مسابقات برای انتقال مفاهیمی همچون خانواده و اهمیت آن از طریق «مسابقۀ زوجی‎نو»، «آشپزی با مامان» و...، آموزش سبک زندگی ایرانی-اسلامی و رعایت اصل صرفه‌جویی از طریق «مسابقۀ آشپزی دستپخت»، تزریق روحیۀ تقویت اراده و تلاش‎گری از طریق «مسابقۀ عصر جدید» بهره ببرد و با توجه به سیر مشابه برای به‎تصویر‌کشیدن اقوام مختلف در این مسابقات، به نظر می‌رسد سیاست کلی توجه به تنوع قومیتی را در دستور کار خود قرار داده باشند. هرچند قوت و ضعف آن، بیستر محل بحث است.

برنامه‌های ترکیبی و گفت‌وگو محور

در این ایام با حجم بالایی از برنامه‌های ترکیبی به‌صورت ویژه‌برنامۀ شب‌های عید و ویژه‌برنامه‌های افطار و سحر ماه رمضان مواجه بوده‌‎ایم. برنامه‌های نوروزی به محورهای؛ توجه به اقوام، پیشرفت با دعوت از مخترعین، کشف جوانان مؤمن انقلابی و پرداختن به آنان، ایثار و مقاومت، هویت جهانی امتی با حضور شخصیت‌های بین‌المللی و همچنین حضور دیگر مذاهب در تولیدات سیما پرداخته بود. ویژه‌برنامه‌های افطار معمولاً در مقایسه با برنامه‌های دیگر، بینندگان بیشتری دارد، بنابراین از اهمیت مضاعفی برخوردار هستند.

معاونت سیما تلاش کرده است در این شش شبکه شش، ویژه‌برنامۀ مختص لحظات افطار پخش نماید که هرکدام در نگاه اول دارای خط سیر داستانی متفاوت و دارای ماهیتی متمایز با دیگر شبکه‌ها باشد، اما در نهایت مجموع این برنامه‌ها به سرفصل‌های مشابه و گاهاً یکسانی پرداخته‌اند، البته با نحوۀ اجرای متفاوت، که در برخی موارد می‌تواند مفید باشد. به‌طور مثال برنامه‌ی «دعوت» شبکۀ ‌یک؛ این برنامه با محوریت بررسی کتاب‌هایی که بر اساس واقعیت نوشته ‌شده‌اند با مهمانانی به گفت‌‎وگو می‌نشیند. به‎‌‌طور کلی هدف این برنامه، آموزش سبک زندگی اسلامی ایرانی است که همان سرفصل خانواده را مدنظر قرار داده است. همچنین برنامۀ «هیوا» در شبکۀ پنج به‌طور ویژه به مشکلات فرزندآوری و ناباروری می‌پردازد. همان‌طور که مشاهده می‎شود، هر دوی این برنامه‌ها ذیل سرفصل خانواده و سبک زندگی قرار می‌گیرد، اما شاخص‌هایی که در اینجا کمتر مورد عنایت قرار گرفته‎اند، شاخص‌های چون تخریب تجمل‌گرایی و اشاعۀ فرهنگ تعاون و مواسات بوده است. ویژه‌‎برنامه‌‎های ماه رمضان نیز ظرفیت بالایی برای تحقق سرفصل هویت جهانی امتی دارند که پرداختن به این سرفصل متناسب با این ظرفیت نبوده است. در رابطه با ویژه‌برنامه‌های سحر نیز می‌توان اظهار کرد به‌غیر از یکی‌دو مورد، این برنامه‌ها دارای ماهیت خاصی نبوده و صرفاً حکم آنتن‎‌‌‌پرکن را داشته‌اند.

در رابطه با سرفصل اول، مدیریت خط سبزی به‌جای خط قرمزی، به نظر می‌رسد سطح ممیزی در تولیدات سیما کاهش‌ یافته باشد، برای شاهد مثال، برخی از سکانس‌ها و همچنین به‌کاربردن برخی الفاظ در سریال «از سرنوشت 4» که تا پیش ‌از این مشابه آن در تلویزیون پخش نشده یا به‌ندرت بوده است. در برخی برنامه‌های دیگر نیز روال همین‌گونه بود. سرفصلی که در این مجموعه تولیدات به آن التفاتی نشده سرفصل هنر انقلاب است که با وجود میان‌مدت‌بودن این سرفصل، گویی نادیده گرفته ‌شده است.

درمجموع این بررسی، باید بیان نمود که معاونت سیما در بازۀ موردبررسی، توانسته است بخشی از سرفصل‌های تحولی را در تولیدات خود محقق سازد، اما در تمام این سه بخش راهبردهایی نیز وجود دارد که مورد توجه سازندگان قرار نگرفته است. اینکه پرداختن به این سرفصل‌‎ها، به‌واقع، تنها توسط تیم مدیریتی جدید صورت گرفته است یا دنباله‌ای از روند سابق بوده، نیاز به ارزیابی بیشتری دارد؛ چراکه در غیر این صورت نمی‌توان به‌درستی ادعای تحول در این بخش را داشت. برای رسیدن به پاسخ قطعی در این رابطه باید به متن گزارش اصلی که حاوی نتایج حاصل از بررسی تفصیلی پژوهشگر و نتایج حاصل از نظرات کارشناسان و مدیران فعلی و سابق سازمان صداوسیماست رجوع کرد، اما به‌‎طور کلی، بررسی به عمل آمده، تحقق بخشی از سرفصل‎‌‌ها را در بازۀ زمانی یادشده نشان می‎دهد. ضعف و قوت سرفصل‌‎ها نیز بخش دیگری از بررسی است که در متن گزارش اصلی مورد توجه جدی قرار گرفته است.

در شماره‌ی سوم نشریه‌ی تخصصی رستاک به این موضوع پرداخته شده است که می‌توانید آن را از اینجا دریافت کنید.

برای دسترسی به مطالب بیشتر به کانال تلگرام رستاک سر بزنید.

صفحه‌ی رستاک در ویرگول هم به تازگی راه افتاده و مطالب رستاک و دیگر مطالب مرتبط با مطالعات حکمرانی رسانه در ایران در آن به اشتراک گذاشته می‌شود.