می نویسم
تغییرات اساسی- 1 (مراحل تبدیل به کتابخوان شدن)
کتاب برای عده ای که این کالای ارزشمند از دست مبارکشان نمی افتد مانند لواشک است. اسمش که می آید دهانشان آب می افتد. خاصیت کتاب باید این باشد.
کتاب باید انسان را به سمت خود بکشد. راه فرار را ببندد. اتفاقی را رقم بزند که هیچ موجودی قادر به انجام آن نباشد. چنان بالا و پایینت کند که در تخیلات خود سرگردان شوی. کتاب است که دم خورش می شوی و ساعت ها تو را این طرف و آن طرف می کشد، ضربان قلبت را چنان بالا می برد که هر لحظه ممکن است سینه ات شکافته شود.
با این اوصاف یکی از معظلاتی که مدت هاست برای آن با عده ای بحث می کنیم یحث سیر مطالعاتی است. سیر خوانی حالت لواشکی کتاب را از آن می گیرد. لا اقل برای من اینگونه بوده است. چون نظم و ترییبی خاص را می طلبد که با هر روحیه ای سازگار نیست.
حضرت آقا در بیاناتشان از سیر مطالعاتی می گویند که خیلی خیلی مهم و تاثیر گذار است و عده ای از عزیزان با شنیدن کلام آقا بدون کوچکترین اتفاقی به سمت چیزی می روند که زمینه و آمادگی می خواهد. سیر مطالعاتی برای کسی که با کتاب انسی ندارد مانند سم است. یکی از معضلات سیر مطالعاتی وقتی پایه های اولیه آن صورت نگرفته، زدگی است. یعنی مباحث اگر بدون استاد و همراه باشد ممکن است ذهن غیرآماده را به جایی بکشاند که معلوم نیست انتهایش کجاست. متربی بعد از مدت کوتاهی هم از کتاب زده می شود هم از مباحثه.
حالا چه کنیم؟
ما در موسسه فرهنگی مثوا (قرارگاه مطالعاتی حضرت روح الله ) روش و برنامه ای را برای تبدیل یک فراری از کتاب به خوره کتاب در نظر گرفته ایم که 5 مرحله دارد . هر کدام بسته به ظرفیت مخاطب و تلاشی که در این بین صورت می گیرد کاملا متفاوت است. حال نکاتی که سطور پایین مشاهده خواهید کرد همان چیزی است که باید به آن دقت داشته باشید.
مراحل تبدیل به کتابخوان
1- شیرین سازی
اولین مرحله از مراحل تغییر و تبدیل، مرحله شیرین سازی است که پایه و اساس خیلی از امور دیگر نیز می باشد. به عنوان مثال کودکی که از خوردن دارو گریزان است را با حل کردن چند حبه قند در داروی تلخ راغب به خوردن می کنند.
شیرین سازی همانطور که از نامش پیداست مانند خوراندن داروی تلخ است با چند کار ساده و شیرین. اتفاقی که در کشور ما نه در رسانه ملی و در فضاهای فرهنگی صورت نمی گیرد ولی تا دلت بخواهد آمار از بی رغبتی مردم به کتاب از مراکز آماری خارج می شود.
این مرحله می تواند با تبلیغات شروع شود. با تعریف دهان به دهان، چهره به چهره و قولی فیس تو فیس. همین که شما در جمعی خیلی شیرین در مورد کتابی حرف بزنید تا مانند لواشک دهان ها که هیچ دلها هم به جوش و خروش بیاید می شود مرحله اول شیرین سازی. پس تبلیغات را در این مرحله جدی بگیرید.
دومین کاری که نمی توان به سادگی از نقش آن گذشت بحث تبلیغات روانی است. یعنی استفاده از فاکتورهای تصویری برای ترغیب. به عنوان یه کتابخوان یکی از کارهایی که انجام داده ام برای بوجود آمدن تبدیل یک فراری به کتابخوان حرفه ای، همراه داشتن کتاب است. همینکه در کوچه و خیابان و اداره و مهمانی کتابی هر چند جیبی را به همراه داشته باشیم خود می شود عامل کشش و جذب.
سومین مرحله از مرحله مهم شیرین سازی نیز خارج از مباحث تبلیغاتی نیست. هدیه دادن؛ یکی از ابرازهای مناسبی است که می توان به عنوان حربه ای قدرتمند از آن استفاده کرد. هدیه ای که پای آن دو مرحله قبل و آماده کننده وجود داشته است. ما از کتابی تعریف می کنیم، خود آن را می خوانیم و همه جا با خود آن را همراه می کنیم و بعد از نفوذ اولیه، مقدمات پیشنهاد هدیه را فراهم می کنیم. حالا نوبت زدن تیر خلاص است که باید در شرایط خودش اتفاق بیفتد.
چهارمین مرحله را به هیچ عنوان بدون شناخت طرف مقابل انجام ندهید که ممکن است اثر برعکس داشته باشد. پیگیری بی جا! بعد از هدیه دادن از حالت گیر سه پیچ خارج شوید و اجازه دهید طعمه (فراری از کتاب) هر زمانی که دوست دارد کتاب را مطالعه کند. (هر بار اون بینوا رو دیدید از کتاب و خواندن و اینجور چیزا ازش نپرسید روانی بشه) برای پیگیری از مطالعه روش های دیگری را پیاده کنید. به عنوان مثال موضوعی مرتبط با آن کتاب را پیدا کنید و در جمع های دوستانه خود صحبتی از آن را به میان بیاورید. دوستی که کتاب را به او تحویل داده اید را در جمع به عنوان کسی که در حال مطالعه کتاب است معرفی کنید و او را وارد چالشی کنید که از قبل برای آن برنامه ریزی کرده اید.
ادامه دارد...
2- پایبند سازی
3- بازسازی
4- غنی سازی
5- دانش سازی
برگرفته شده از : mohammadbarzin.ir
مطلبی دیگر از این انتشارات
چگونه می نویسم-1 (برایان آدلیس)
مطلبی دیگر از این انتشارات
باید کتاب خوب تولید شود
مطلبی دیگر از این انتشارات
قرنطینه نعمت است