گوش‌ها، دروازه‌ای برای تسخیر قلب

خلاصه‌ای از ایستگاه ششم پادکست سفر محتوا
خلاصه‌ای از ایستگاه ششم پادکست سفر محتوا

قبل از خواندن این متن، اگر قسمت ششم را گوش نداده‌اید، پیشنهاد می‌کنم از طریق این لینک، قسمت ششم پاکست سفر محتوا را بشنوید.



در ایستگاه ششم سفر محتوا، درباره‌ی پادکست و چگونه تبدیل شدن این نوع محتوا به پول حرف زده شد. میهمان این برنامه آقای امیرحسین ثقه‌الاسلامی بود با رادیویی به نام رشدینو. حرفای زیادی در میان میهمان و میزبان رد و بدل شد که من دوست دارم به تعداد محدودی از آن‌ها اشاره کنم. ترجیح می‌دهم نکات را به صورت پاراگراف به پاراگراف بیان کنم تا هم خواننده به هنگام مطالعه، با متنی نسبتا ساختارمند روبرو شود و هم جلوی زیاده‌گویی خودم را بگیرم. در این ایستگاه و در میان همه‌ی صحبت‌ها، توشه‌ای که من توانستم برداشت کنم به شرح زیر است:

گوش‌ها، دروازه‌ای برای تسخیر قلب

شاید اگر بخواهیم این قسمت را بفشاریم و شیره و شهد آن را به خوردتان دهیم، باید بگویم که این شهد چیزی نیست جز این عبارت که گوش‌ها، دروازه‌ای برای تسخیر قلب انسان هستند. با استفاده از پادکست شما می‌توانید با مخاطب خودتان حرف بزنید.مخاطب، خودِ شما را می‌شنود و با شما ارتباط برقرار می‌کند، گویی مخاطب با شما رفیق می‌شود چرا که در هر مکانی همراه او هستید. چه در ترافیک سنگین همت، چه در شلوغی‌های مترو و چه در پیاده‌روی‌های شبانه. این میشود که مخاطب با شما رابطه‌ای عمیق برقرار می‌کند. این می‌شود که اگر مخاطب شما را جایی ببیند، فکر می‌کند که دوستش را دیده است! حالا با همه‌ی این‌ها، آیا رواست که از این دروازه برای تسخیر قلب مخاطب استفاده نکنیم؟ مخاطبی که رابطه‌ی صمیمانه‌اش با ما مهم‌ترین اتفاقی است که می‌تواند بیفتد و اثراتی در آینده‌ی کسب‌و‌کار ما خواهد داشت که شاید غیر قابل توصیف باشد! پس هیچ‌گاه این جمله را فراموش نکنید. گوش‌ها، راهی برای تسخیر قلب مخاطب است و پادکست، ابزاری برای رسیدن به این هدف!

ادامـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــه دار

اینکه محتوا باید ادامه‌دار باشد حرف جدیدی نیست. اما یادآوری‌اش هیچ‌گاه خالی از لطف نیست چرا که خیلی وقت‌ها، ما از فراموش کردن نکات بسیار ریز ضربه می‌خوریم. بنا به تجربه‌ی جناب ثقه‌الاسلامی، حداقل ۱۵ قسمت لازم است تا پادکست شما شکل بگیرد. البته بعد از قسمت پانزدهم تازه کارتان شروع می‌شود! باید همینطور ادامه‌دار پیش بروید و مخاطبانتان را با خود همراه کنید! به گفته‌ی ایشان حتی وقفه‌ی بلند مدت در بین دو فصل پادکست، می‌تواند مخاطبان را از شما دور کند. پس هیچ‌وقت فراموش نکنید که ادامه دار باشید! این نکته شاید در هر زمینه‌ای از زندگی به دردتان بخورد!

نگو پادکست‌سازی، بگو رسانه‌سازی

بهتر است کمی قد بکشیم و به پادکست‌سازی در حوزه‌ی کسب‌وکار از بالاتر نگاه کنیم. در کسب‌کار‌ها بهتر است که چنین مدل ذهنی را نسبت به ساخت پادکست داشته باشیم که رسانه‌سازی را هدف اصلی قرار داده و ساخت پادکست را به عنوان ابزار رسانه، در خدمت ساخت و رشد رسانه‌ی مورد نظر خود ببینیم. بهتر است در این‌جا تعریف دقیقی از رسانه ارائه دهیم:

تعریف دقیقی از رسانه وجود ندارد! نویسندگان و متفکران مختلف، به فراخور کاربرد و موضوع، تعریف متفاوتی از رسانه ارائه داده‌اند اما سه مولفه‌ی مشترک در همه‌ی تعریف‌ها وجود دارد: اطلاعات و محتوا، مخاطب و بستر رسانه‌ای. بنابراین باید به این نکته توجه کنیم دسترسی به ابزارهای رسانه‌ای مانند پادکست، سایت، شبکه اجتماعی و .. به معنای دسترسی به رسانه نیست و ساخت رسانه به تلاش و تخصص و تجربه‌ی زیادی نیاز دارد. برای مطالعه‌ی دقیق و جامع درباره‌ی رسانه می‌توانید به دوره‌ی آموزشی مدیریت رسانه‌ی متمم مراجعه کنید.

پادکست! تو در جمع استارتاپ‌ها جایی نداری!

در جایی عقیده‌ی آقای ثقه‌الاسلامی بر این بود که پادکست را نمی‌توان استارتاپ قلمداد کرد و می‌توان آن‌را بیشتر در دایره‌ی رسانه و مدیا دسته‌بندی کرد. اما شاید بتوان با عینکی دیگر هم به این مسئله نگریست. استارتاپ چیست؟ اگر قرار است استارتاپ چیزی باشد که ارزش بیافریند و پایداری دغدغه‌ی آن باشد و هنوز در شرایط ابهام و کودکی خود به سر ببرد، می‌توان تمام این‌ها را برای یک پادکست هم داشت. می‌توان پادکستی داشت که استارتاپ هم باشد. پادکستی که ارزش آفرین باشد و دغدغه ی پایداری داشته باشد و .. . از این رو شاید نتوان به راحتی پادکست ( بخوانید ایجاد کسب‌وکاری مبتنی بر پادکست) را از دایره‌ی استارتاپ‌ها بیرون گذاشت.

برند شخصی ربطی به کای اینستاگرام ندارد!

برند شخصی با مشهور شدن تفاوت بسیاری دارد! این جمله‌ی بسیار مهمی بود که آقای ثقه‌الاسلامی در اواخر پادکست به آن اشاره کرد.

« باید بفهمی که چرا می‌خوای برند شخصی داشته باشی و چطور می‌خوای ازش پول دربیاری! خیلی ها هستن که فکر میکنن زمانی یک برند شخصی قوی خواهی داشت که مخاطب‌های اینستاگرامت برسه به ۱۵ کا! در حالی که این اصلا تعریف برند شخصی نیست. تو باید در یک موضوع خاص متخصص باشی! باید یک تایتل داشته باشی که با اون تایتل به یاد اورده شی! یک تایتل حداکثر دو بخشی. مثل هکر رشد! حالا شاید مخاطب‌های تو تعداد بسیار بالایی نباشن پس دلیل نمیشه که تعداد مخاطب زیاد حتما نشونه‌ی برند شخصی تو باشه! مثلا الان یک تایتل هست که خیلی توی کسب و کارا جاش خالیه! البته دیدم که کم کم دارن ازش استفاده می‌کنن و اونم تایتلیه به اسم CRO یعنی بهینه ساز نرخ تبدیل! که برای قیف‌های فروش و .. به کار میره . پس باید حواسمون باشه که برند شخصی فقط به شهرت ربط نداره! »

در این بخش تصمیم گرفتم به حرف‌های جناب ثقه‌الاسلامی بسنده کنم و همان‌ها را نقل کنم و خودم از توضیحات و سخنان اضافه دوری کنم.

هفت شهر عشق را عطار گشت ..

تا به الان ۶ قسمت از این پادکست را گوش دادم. منابع مختلفی را در حوزه‌ی محتوا ورق زده‌ام. هنوز اولِ اولِ راه هستم و روی سخنم هم با آن افرادی است که کنار دریا نشسته‌اند و تازه پایشان را در آب گذاشته‌اند. حس میکنم گوش دادن به پادکست، جای خالی دانش در حوزه‌ای مشخص را نمیگیرد. پادکست می‌تواند به ما سرنخ بدهد، می‌تواند در‌های جدیدی را به ما نشان دهد، می‌تواند مسیرهای جدیدی را برای ما روشن کند. اما گرفتن این سرنخ، باز کردن در و پا گذشتن به دنیایی جدید یا حرکت در این مسیر، دیگر بر عهده‌ی خودمان است. بنابراین گمان می‌کنم که باید انتظار معقولی از پادکست، و آن چیزی که به ما ارائه می‌دهد داشته باشیم. این جمله را برای این نوشتم که صرفا به خودم یادآوری کنم که صرف شنیدن پادکست، به من توهم دانش ندهد و گمان نکنم که هفت‌شهر عشق را گشته‌ام .. در حالی که هنوز اندر خم یک کوچه گرفتار هستم .

ته نوشته

همیشه برخی از نکته‌های مهم را به عنوان ته نوشته در عکس می‌آورم تا دوباره خوانده شوند و دوباره به آن‌ها فکر شود:

چند نکته‌ی مهم که می‌توان از نوشته‌ی فوق برداشت کرد
چند نکته‌ی مهم که می‌توان از نوشته‌ی فوق برداشت کرد


امیدوارم این نوشته برایتان مفید باشد و بتواند نکاتی هرچند اندک را به شما یادآوری کند. قطعا توصیه‌ی من به شما گوش‌دادن به پادکست مربوطه و توصیه‌ی موکدتر، مراجعه به منابع بسیار گسترده در این حوزه است تا هم بیشتر با دنیای محتوا آشنا شوید، هم بیشتر بیاموزید و هم با خیال راحت‌تر در برخی موارد، چیزهایی که یاد گرفته‌اید را به راحتی رها کنید.

با تشکر
محمدعلی عبدالعلی‌زاده