معنی صاحب کلاس پنجم

صاحب

مترادف صاحب: معاشر، همراه، هم سفر، هم صحبت، همنشین، آقا، ارباب، مخدوم، مولا، خداوند، دارنده، ذی حق، مالک، موجر، خواجه، وزیر
متضاد صاحب: خادم، نوکر
برابر پارسی: دارنده، خداوند، کدیور

مترادف ها

master (اسم)

استاد، مدیر، چیره دست، پیر، رئیس، ارباب، سرور، سید، سرامد، کارفرما، صاحب، دانشور

هم معنی لغات درس بازرگان و پسران پنجم

هم معنی و مخالف درس 4 فارسی پنجم

هم معنی بازرگان و پسران

بازرگان : تاجر
حوادث : رویدادها – پیش آمدها
گرد خود : دور خود
معمولا : بیشتر اوقات
مقام : مرتبه
اندوختن : جمع کردن ، پس انداز کردن – ذخیره کردن
خصلت : خلق و خوی – صفت کاهلی : تنبلی – سستی
روی برگرداند : برگردد – پشت کند – پشیمان شود
اسباب : سبب ها – علت ها
مراقبت : نگهداری
غفلت : بی توجهی ، بی اعتنایی
تهیدست : فقیر – مسکین
چارپایان : حیواناتی که دو دست و دو پا دارند
خشنود : راضی – شاد
بکوشید : سعی کرد – تلاش کرد
کسب : درآمد – کار
فضیلت : نیکویی – برتری
گمنام : بی نام و نشان
شناخته شده : در این جا معروف
فروغ :روشنایی – پرتو
نیکویی : خوبی ، پسندیده بودن
نهان : مخفی
آراست : زینت داد
پروردن : پرورش دادن – تربیت کردن
معلوم : مشخص
بهره گیرند : استفاده ببرند
بی شک : بی تردید – بی گمان موذی : آزار دهنده
هلاک : نابود

#واژه های مخالف درس بازرگان و پسران

با تجربه : کم تجربه – بی تجربه بسیار : کم
نیک : بد
تهیدست : ثروتمند
زود : دیر
اندک : بسیار
گرسته : سیر
شاد : غمگین – ناراحت
گمنام : معروف – مشهور
نهان : آشکار

واژه های هم خانواده :
تجربه : تجارب
جمع: مجموع – جامع
محافظت : حفاظ – حفظ
مقصد : مقصود – قصد
غفلت : غافل
فضیلت : فاضل – فضل
معلوم : علوم – علم
هالک : هالکت – مهلک

صاحب

sāheb

۱. مالک.

۲. ملازم؛ معاشر؛ یار و دوست؛ هم‌صحبت.