هم معنی صاحب کلاس دوم

هم‌معنی واژگان مهم درس پنجم فارسی دوم دبستان صاحب

صاحبِ: دارنده‌ی.

نصیحت: پند و اندرز.

صاحب

/sAheb/

مترادف صاحب: معاشر، همراه، هم سفر، هم صحبت، همنشین، آقا، ارباب، مخدوم، مولا، خداوند، دارنده، ذی حق، مالک، موجر، خواجه، وزیر
متضاد صاحب: خادم، نوکر
برابر پارسی: دارنده، خداوند، کدیور

استاد، مدیر، چیره دست، پیر، رئیس، ارباب، سرور، سید، سرامد، کارفرما، صاحب، دانشور

lord (اسم)

ارباب، سید، خداوند، مالک، خدیو، لرد، صاحب، شاهزاده

padrone (اسم)

مدیر، ارباب، آقا، صاحب

لغت نامه دهخدا

صاحب. [ ح ِ ] ( ع ص ، اِ ) نعت فاعلی مذکر از صُحْبة و صحابة. یار. ج ، صَحْب ، صُحبة، صُحْبان ، صِحاب ، صَحابة، صِحابة. ج ِ فاعل بر فَعالة جز در این مورد نیامده است. ( منتهی الارب ). ج ، اَصحاب ،صَحب ، صَحابة، صِحاب ، صُحبة، صَحبان. || همراه. ( ربنجنی ). || همسفر. ( دستورالاخوان ). ملازم. رفیق. قرین. جلیس. دمساز. انیس :
خازنت را گو که سنج و رایضت راگو که ران
شاعرت را گو که خوان و صاحبت را گو که پای.