پادکست صندوق که در ابتدا نام آن «چطور از موسیقی لذت ببریم؟» بود در مورد چیزهایی است که میتوانند به شنوندگان و علاقهمندان به موسیقی کمک کند تا بیشتر از آهنگهای مورد علاقهشان لذت ببرند.
قسمت دوازدهم: پلیریتم و پلیمتر
سلام من وحید هستم از گروه موسیقی The Box و با قسمت دوازدهم از سری پادکستهای چطور از موسیقی لذت ببریم، در کنار شما هستم. در این قسمت من در مورد دو مفهوم مهم در بحث ریتم، صحبت خواهمکرد. به عنوان پلیریتم و پلیمتر. این دو مفهوم خیلی مجهول موندن، حتی توی منابع خارجی هم، خیلی کم در موردشون صحبت شده. چه برسه حالا به منابع فارسی.
با این حال این دوتا مفهوم، واقعا مباحث خیلی مهمی هستن تو بحث ریتم و شناخت اونها. آشنایی با اونها کمک خواهد کرد که توی قطعات مختلف اونهارو شناسایی بکنید و بتونید بیشتر لذت ببرید از قطعۀ موسیقی که گوش میدید. با توجه به اینکه این دو مفهوم خیلی وابسته هستند به مفهوم کسر میزان و ریتم، من پیشنهاد میکنم حتما قسمت ششم رو بشنوید اگه آشنایی ندارید با این دوتا مفهوم. تو این قسمت من در مورد کسر میزان و ریتم صحبت کردم به تفصیل و با مثالهای مختلف اون رو معرفی کردم به شنوندهها.
پس اگر آشنایی ندارید با این دوتا مفهوم، حتما اون قسمت رو گوش بدید، چون تمام بحثهایی که تو این قسمت انجام میشه بر پایۀ اون دوتا مفهوم ریتم و کسر میزان هست. قبل اینکه برم سراغ مبحث اصلی، جا داره چندتا نکته رو اشاره بکنم. یکی اینکه قسمت بعدی این پادکست یعنی قسمت سیزدهم، قسمت آخر این فصل خواهد بود و بعد از اون، من وارد فصل دوم میشم و اونجا قصد دارم در مورد موزیسینها و گروههای موسیقی که کمتر شناخته شدن صحبت بکنم و اونها رو معرفی بکنم.
به همین دلیل اگر گروه موسیقی میشناسید، موزیسینی میشناسید، حالا چه ایرانی چه خارجی که کمتر بهش پرداخته شده و مردم کمتر اون رو میشناسن، حتما توی بخش کامنتها اونها رو معرفی بکنید یا از طریق ایمیل یا شبکههای اجتماعی که آدرسشون جایی که دارید این پادکست رو گوش میدید حتما وجود داره و میتونید از اون طریق با من در ارتباط باشید و گروههای موسیقی این چنینی رو به من معرفی بکنین.
در ابتدا من یه توضیحی بدم در مورد مفهوم کلمۀ پلیریتم و پلیمر. همونجوری که میدونید، پلی به معنی چندگانه هست در لغت یا چندتایی و متر هم به معنی حالا یا میزان نما بگیم یا کسر میزان بگیم، این دوتا مفهوم به جای هم استفاده میشن یه جورایی میشه گفت متر همون میزان نمای ما هست کسب میزان ما هست یعنی تعداد و نوع ظرفهایی که تو یک میزان برای ما جا میشن و ریتم هم تعریفش رو قبلا تو همون قسمت ششم من کامل توضیح دادم. به معنی یک الگوی زمانی هست داخل کسر میزان، یعنی داخل قالب کسر میزان که شامل ضربها و سکوتهای مختلف هست.
پس به این ترتیب پلیریتم، یعنی ریتمهای چندگانه یا چند ریتمی و پلیمتر، یعنی کسر میزانها یا میزان نماهای چندگانه. خب اول بریم سراغ مفهوم پلیریتم. خب ریتم رو گفتیم چینش ضربها و سکوتها، در قالب کسر میزان هست. توی پلی ریتم، این نکته خیلی مهمه که کسر میزان ما یا میزاننمای ما ثابته. یعنی تمام سازها، تمام بخشها، دارای یک کسر میزان ثابت هستند ولی ریتمهای مختلفی رو اجرا میکنن هر کدوم از سازها.
یعنی مثلا فرض بکنید کسر میزان ما چهارچهارم هست ولی سازهای مختلف ریتمهای مختلفی رو تو قالب همین چهارچهارم اجرا میکنند که ریتمها با هم متفاوتند. یعنی تعداد ضربهاشون با هم متفاوته یا چینش ضربهاش فرق میکنه. پس توی پلیریتم، ما شاهد چند ریتمی هستیم؛ یعنی هر ساز داره ریتم خودش رو میزنه.
برای اینکه درک این موضوع یه مقداری آسونتر بشه، بیاید این ضربها رو گوش بدید که روی کسر میزان چهارچهارم نوشته شدن. ما به ازای هر ضرب، یک صدا رو خواهیم داشت. پس توی هر میزان، ما چهار ضرب خواهیم داشت. صدایی که میشنوید، یک ریتم چهارضربی در کسر میزان چهارچهارم هست.
(۰۶:۴۰ تا ۰۶:۴۹)
خب حالا من میام روی این ریتم چهار ضربی، با یک صدای دیگه یک ریتم سهضربی رو اجرا میکنم. یعنی ما یک ریتم چهارضربی از اول داشتیم، حالا میایم با یه صدای دیگه یک ریتم دیگه رو که اینجا سهضربی هست، روی همون چهار ضرب اجرا میکنیم. منتها یک نکتهای رو ما باید دقت بکنیم، اونم این هست که شروع و پایان این ریتمها، چه ریتم چهارضربی، چه ریتم سهضربی ما، باید منطبق بر هم باشند.
یعنی جایی که میزان شروع میشه، هر دو ریتم شروع به نواختن میکنند و جایی که میزان تموم میشه، هر دو ریتم نواختنشون پایان پیدا میکنه و میریم تو میزان اول، دوباره از اول این دوتا با هم منطبق، شروع میکنن به نواختن. این خیلی نکتۀ مهمی هست. یعنی تفاوت پلیریتم و پلیمتر، دقیقا توی همین هست که حالا بعدا در مورد پلیمتر صحبت خواهیم کرد.
اینجا اول شما همون ریتم چهارضربی رو یکی دو میزان میشنوید و بعد ریتم سهضربی رو روش من پیاده میکنم. ببینید که چه حس و حالی ایجاد میکنه. میتونید این ریتمها رو از هم جدا بکنید یا نه.
(۰۷:۵۹ تا ۰۸:۱۸)
خب همونطوری که شنیدید، یک حس سینکوپیشن یا سینکوپ، توی این ریتم به وجود میاد با ترکیب این دوتا ریتمهای چهارضربی و سهضربی که یک حس و حال خاصی داره. ما وقتی یک ریتم چهارضربی داریم که یه ریتم سه ضربی روش اجرا میکنیم، اون موقع بهش میگیم سه روی چهار. پس پلیریتم رو اینجوری اسم گذاری میکنیم. تعداد ضربهای ریتم دوم روی تعداد ضربهای ریتم اول.
حالا من میام اینجا یک پلیریتم دیگه میسازم. این بار روی همون چهارتا ضرب، میام ششتا ضرب میزنم. یعنی یه ریتمی میزنم که شش تا ضرب داره و خب طبیعتا تبدیل میشه به پلیریتم شش روی چهار. این رو هم گوش بدید و تفاوتش رو با پلیریتم قبلی احساس بکنید.
(۰۹:۱۱ تا ۰۹:۳۱)
خب بیایید بریم سراغ چند تا مثال عینی. اولین مثالی که میخوام بزنم از پلیریتم توی قطعات موسیقی، قطعۀ Daydreaming هست اثر Radiohead. این قطعه بخش ریتمسکشنش، یعنی اون بخشی که ریتم رو برای ما میزنه، اینجا ساز گیتار بیس هست؛ روی کسر میزان دوچهارم هست. یعنی یک ریتم دوضربیه. ولی پیانو اون ریف یا اون ملودی که روی این ریتمسکشن میزنه، یک ریتم سهضربی رو داره. به این ترتیب پیانو داره ریتم سهضربی رو میزنه و بخش ریتمسکشن یا همون گیتار بیس، داره ریتم دوضربی رو میزنه.
به این ترتیب، اینجا میتونیم بگیم که یک پلیریتم داریم که سه روی دو هست. خب من برای اینکه راحتتر بتونید این ریتمها رو تشخیص بدید، اومدم بخش بیس اون رو یعنی گیتار بیس اون رو جدا کردم و بخش پیانوش رو هم جدا کردم و همراه اون یک تیک گذاشتم، یک صدایی گذاشتم که تعداد ضربها رو مشخص میکنه. اینها رو با هم بشنویم اول بخش ریتمسکشن و من باهاش میشمارم که بتونید ریتم رو تشخیص بدید، تعداد ضرب رو، اون موقع دوباره ترکیب این دوتا رو با هم گوش میدیم، ببینید این دفعه میتونید آیا این ریتمها رو از هم جدا بکنید یا نه.
(۱۱:۰۳ تا ۱۲:۰۶)
خب مثال بعدی قطعۀ Light My Fire اثر گروه The Doors هست. توی این قطعه هم، ما باز شاهد پلی ریتم سه روی دو هستیم. یعنی باز بخش ریتمسکشن، ریتم دوضربی رو میزنه و اینجا ملودی رو یا سولو رو که ساز ارگ میزنه یا ارگان، بر پایۀ ریتم سهضربی میزنه.
من باز اینجا قبل اینکه خود آهنگ رو براتون پخش بکنم، این بخشها را جدا کردم و باز براتون روش میشمارم که بتونید تعداد ضربها رو راحت تشخیص بدید و بعد قطعۀ اصلی رو براتون میذارم که این پلیریتم توش حضور داره و مطمئنم که این دفعه راحت میتونید، تشخیص بدید این پلیریتم رو تو این قطعۀ موسیقی.
(۱۲:۵۵ تا ۱۳:۵۳)
اگه موافق باشید، بریم سراغ یک مثال سختتر. قطعۀ Lateralus اثر گروه Tool که توی این قطعه یک بخشیش، ما شاهد پلیریتم شیش روی چهار هستیم. یعنی اینجا ساز درامز ریتم چهارضربی رو میزنه و بقیۀ سازها، ریتم ششضربی رو برمبنای کسر میزان شیش هشتم، اجرا میکنن و این دوتا خیلی قشنگ رو هم نشستن.
شاید بشه گفت یکی از لذت بخشترین پلیریتمهایی هست که حداقل خود من تا حالا شنیدم. من اینجا به وسیلۀ نرمافزاری که دارم، بخش درامز رو بازنویسی کردم توی نرمافزار که شاید راحتتر بتونید تشخیص بدید اون رو. اینجا من بخش درامز رو براتون پخش میکنم، ببینید که بر مبنای ریتم چهارضربی هست و بعد، اون بخش ششضربی رو براتون به صورت جداگانه میذارم و باهاش باز میشمارم که آشنا بشید با ضربهاش، با تعداد ضربهاش و بعد خود قطعه رو براتون پخش میکنم و ببینید چقدر زیبا هست این دوتا ریتمی که رو هم نشستن و یک پلیریتم خیلی زیبا رو به وجود آوردن.
(۱۵:۰۸ تا ۱۶:۲۳)
خب ما یه مقداری مثال رو سختترش بکنیم و بریم سراغ قطعۀ بعدی از گروه Tool به اسم Fear Inoculum که از آلبوم اخیرشون هست در سال ۲۰۱۹، اولین قطعهاش هم هست. این بخشی که من جدا کردم از این قطعه، تقریبا توی دقیقۀ ۰۵:۴۹ شروع میشه. یعنی اگه آهنگ رو گوش میدید توی ۰۵:۴۹، این بخش شروع میشه که بر مبنای کسر میزان یازدههشتم هست. یک کسر میزانی که اصلا دیدنش هم لرزه به تن نوازندهها میندازه.
توی این بخش، ما یک ریفی رو داریم که گیتار الکتریک میزنه و یک بیسلاینی رو داریم که ساز گیتار بیس برای ما میزنه و یک ریتم درامز هم داریم. بیس و درامز توی این بخش بر هم منطبق هستند؛ یعنی ریتمشون یکی هست. اما ریتم گیتار، با این دوتا فرق میکنه. حالا من به خاطر اینکه این مثال واقعا یک مثال سخت هست و درکش و تشخیصش واقعا یه کار سختی هست، من اومدم خودم، این بخشها رو به صورت جداگانه نواختم.
حالا درامزش رو نه مسلما، درامزش رو با نرمافزار نوشتم، ولی بخش گیتارش و بخش بیسش رو خودم زدم به صورت جدا که بتونید راحت جدا این سازها رو گوش بدید و با ریتمشون آشنا بشید.
من روی هر بخش که جدا براتون اجرا خواهم کرد، میشمارم ریتم رو که شما هم بتونید باهاش بشمارید و بشناسید و بعد اینها رو چیزی که خودم زدم رو، به صورت تجمیعی روی هم خواهم گذاشت و شما رو دعوت میکنم که بشنوید و باز نسبت به خود آهنگ، شاید بتونید راحتتر روی اون بخشی که من کاور کردم، این ریتمها رو تشخیص بدید و از هم جدا بکنید توی گوشتون و بعد در نهایت خود قطعۀ اصلی رو براتون خواهم گذاشت که دیگه راحت خواهد شد تشخیص این ریتمها روی اون.
خب لاین اول این بخش، همونجور که گفتم گیتار الکتریک هست که خب تمام اینها روی کسر میزان یازدههشتم هستن؛ مثل تمام مثالهای دیگهای که گفتیم کسب میزانشون یکی هست. منتها ریتماشون فرق میکنه. ریتم گیتار الکتریک به این صورت هست سه سه سه سه چهار دو چهار؛ یعنی چهار تا سهضربی داریم، یه دونه چهارضربی داریم، یه دوضربی داریم و یه چهارضربی داریم.
این برای هر میزان ما تکرار خواهد شد ولی برای بخش بیس، به این صورت است سه سه سه دو سه سه سه دو؛ یعنی سه تا سهضرب داریم، یه دوضربی، باز سه تا سهضربی و یه دوضربی؛ که بازهم این در کسر میزان یازدههشتم جا خواهد شد. درامز هم به همین صورت هست.
حالا من بخش گیتار رو براتون پخش میکنم و روش میشمارم که بتونید این ریتم رو تشخیص بدید.
(۱۹:۳۲ تا ۲۰:۰۰)
خب حالا بریم سراغ بخش گیتار بیس. این رو هم براتون خواهم شمرد تا بتونید راحت تشخیص بدید.
(۲۰:۰۷ تا ۲۰:۲۶)
حالا بخش درامز رو هم، با هم بشنویم.
(۲۰:۲۸ تا ۲۰:۵۰)
خب حالا اینا رو با هم ترکیب میکنم. این ریتمهای متفاوت رو و بشنوید که چی از آب درمیاد.
(۲۰:۵۵ تا ۲۱:۲۰)
و حالا اون بخش رو توی خود قطعۀ Fear Inoculum رو با هم بشنویم.
(۲۱:۲۶ تا ۲۲:۰۶)
خب امیدوارم که تونسته باشم با مفهوم پلیریتم آشناتون بکنم. اینجا، لازمه باز هم به این نکته تاکید بکنم که توی پلیریتم، ما حتما و حتما باید فقط یک کسر میزان داشته باشیم. یعنی هر چند تا ریتمی هم که داریم، سازهای مختلف هر چند تا ریتمی هم که میخوان بزنن، همشون باید در قالب یک کسر میزان واحد تعریف بشن.
به عبارت دیگه، هر ساز هر چند ضربی که تو ریتمش داره، باید و باید با سازهای دیگه همشون از اول میزان ریتمشون شروع بشه و در پایان میزان، ریتم همشون تموم بشه. ضربهای همشون تموم بشه و وقتی سراغ میزان بعدی میریم، باید دوباره همون ریتمها تکرار بشه.
پس هیچ سازی نباید جا بمونه از میزانی که تعریف شده تو این کسر میزان و همۀ سازها باید یک جا شروع بکنن و یکجا تموم بکنن. حالا هر چقدر هم که ریتماشون با هم متفاوت باشه.
پس در حقیقت، راه تشخیص پلیریتم، همین هست. باید دقت بکنیم به این موضوع که سازها ریتماشون کجا شروع میشه و کجا تموم میشه. جدا جدا بتونیم اینا رو تفکیک بکنیم و بعد وقتی با هم گوششون میدیم، به این نکته دقت بکنیم که آیا ریتمهای مختلف، همشون با هم شروع میشن و با هم تموم میشن یا نه. اگر با هم شروع میشدند و با هم تمام میشدند، به طور قطع میتونیم بگیم که این قطعه یک قطعه پلی ریتم هست.
(۲۳:۳۰ تا ۲۳:۵۸)
خب حالا بریم سراغ مفهوم بعدی، یعنی پلیمتر. اینجا ما دیگه شاهد یک کسر میزان ثابت نیستیم، بلکه سازهای مختلف یا بخشهای مختلف، سکشنهای مختلف، کسر میزانهای مختلفی رو میزنن. مثلا فرض بکنید درامز، یک کسر میزان رو میزنه، گیتار، یک کسر میزان رو میزنه، اینها به هیچ عنوان برهم منطبق نیستند.
یعنی در ابتدای میزان و در انتهای میزان اینا تموم نمیشن با همدیگه و هر کدوم یه جا تموم میشن و این باعث میشه که یک عدم تطابق به وجود بیاد که خودش خیلی لذتبخشه گوش دادنش و به مرور، این ریتمهای مختلف، این کسر میزانهای مختلف، حالا بعد از مثلا چهار میزان، بعد از هشت میزان، بعد از سه میزان، دوباره رو هم منطبق میشن.
نکتهای که در مورد پلیمتر هست، این هست که حتما و حتما باید از نظر تمپو و سرعت نوازندگی و نواختن، همۀ این لاینها، همۀ این سازها، یکی باشند. یعنی اگر سرعت درامز ما ۱۲۰ هست، باید سرعت گیتار ما، سرعت بیس ما، سرعت پارتهای دیگۀ ما هم، همشون ۱۲۰ باشه و این پالسهای زمانی با هم منطبق باشند.
یعنی صرفا کسر میزانشون با هم متفاوت باشه و از نظر سرعت، همشون یک سرعت ثابتی رو داشته باشند. اگر غیر از این باشه، این صداها، این سازها، با هم قاطی میشه و دیگه از اون ریتم خاصی که داره، خارج میشه و کلایک آشی تولید میشه که اصلا یه جورایی میشه گفت دیگه در زمرۀ موسیقی قرار نخواهد گرفت.
برای اینکه این موضوع رو بهتر درک بکنیم، ساعت رو در نظر بگیرید. یک ساعت حالا عقربهای رو که عقربۀ ثانیهشمار و عقربۀ دقیقهشمار، جفتشون روی دوازده قرار دارند و شروع میکنن به حرکت کردن. وقتی که عقربۀ ثانیهشمار یک دور میزنه، دوباره عقربۀ دقیقهشمار و ثانیهشمار روی ۱۲:۰۱ دقیقه با هم منطبق میشن.
دوباره ثانیهشمار شروع میکنه با یک ریتم و ضربآهنگ جدای از عقربۀ دقیقه شمار و دوباره ثانیه شمار، شروع میکنه به حرکت کردن و یک دور دیگه که میزنه، یک ثانیه جلوتر میره، هر دو عقربۀ دقیقهشمار و ثانیهشمار، این دفعه روی ۱۲:۰۲ دقیقه، به هم منطبق میشن و همینجوری ثانیهشمار هر دوری که میزنه، این انطباق، یک دقیقه حرکت میکنه به سمت جلو.
توی پلیمتر هم، دقیقا همینجور هست. وقتی یک سازی، یا یک گروه سازی، شروع میکنن با کسر میزان خودشون، به نواختن، از یک دورهای، حالا گفتم هر چند میزانی که هست، دوباره اینا بر هم منطبق میشن و بعدجدا میشن از هم دیگه، دوباره بعد از اون دوره، میرسن به همدیگه.
حالا باز برای درک بهترش، من یک مثال سادهای رو خواهم زد. یک ریتم چهارضربی رو خواهم نوشت که بر مبنای کسر میزان چهارچهارم هست و یک ریتم سهضربی که بر مبنای کسر میزان سهضربی هست. بعد اینها رو با هم ترکیب میکنم و یک پلیمتر میسازم. این دفعه دقت بکنید که ابتدای ریتمها، ابتدای شروع هر کدوم از این صداها، دیگه تو هر میزان، بر هم منطبق نیستند.
یعنی اینجا هر دو ساز، در ابتدای قطعه از ضرب یک شروع میکنن، ولی ضرب اولِ صدای دوم، میفته رو ضرب چهارمِ صدای اول و تو میزان بعدی میفته رو ضرب سوم و تو میزان بعدی میفته رو ضرب دوم و توی میزان بعدی دوباره اینا منطبق میشن جفتشون روی ضرب اول، شروع میکنن به نواختن، دوباره این دوره اتفاق میفته و توی میزان چهارم دوباره به هم میرسن. خب این صداها رو به صورت جداگانه اول گوش بدیم و کسر میزان اونها رو تشخیص بدیم. اولین کسر میزان، چهارچهارم هست و دومی کسر میزان سهپنجم و بعد اینها رو روی هم من پخش خواهم کرد و تفاوتش رو دقت بکنید با پلیریتم، که دیگه اینجا خبری از اون تطابق توی ضرب اول تو هر میزان نیست.
(۲۸:۲۸ تا ۲۹:۱۲)
خب به عنوان مثال بعدی، من میام با گیتار الکتریک، یک ریتم بر مبنای کسر میزان شش هشتم رو، میزنم روی یک ریتم بکبیت درامز که میدونید بکبیت، همونجوری که تو قسمت ششم گفتم، یک ریتم بر مبنای کسر میزان چهارچهارم هست. یعنی ما ساز درامز رو روی کسر میزان چهارچهارم مینویسیم، ولی ساز گیتار الکتریک رو، روی کسر میزان شیشهشتم و این قرارگیری این دوتا رو همدیگه، اون عدم انطباق رو ایجاد میکنه و باعث میشه که اون دورهای که گفتم، اتفاق بیفته و بعد از چند میزان، دوباره اینا بر هم منطبق بشن و این دوره باز تکرار بشه.
سعی بکنید، کسر میزانها و ریتمهای این دو بخش رو از هم جدا بکنید و جایی که دوباره این دوتا صدا به هم میرسن رو پیدا بکنید.
(۳۰:۰۹ تا ۳۰:۵۴)
خب حالا بیاین بریم سراغ چند تا مثال عینی. اولین قطعهای که انتخاب کردم، شاید بشه گفت تیپیک پلیمتر هست توی قطعات موسیقی و اون هم قطعۀ Kashmir هست از گروه Led Zeppelin. تو این قطعه، درامز ریتم چهارچهارم رو میزنه. همون بکبیتی که حالا تو مثال قبل هم بود، ولی گیتار الکتریک به همراه گروه استرینگ یا گروه سازهای زهی، کسر میزان سهچهارم رو میزنه.
پس ما یه کسر میزان چهارچهارم داریم، یک کسر میزان سهچهارم. اینجا هم برای نامگذاری، مثل پلی ریتم میگیم سه روی چهار. منتها اینجا قبلش باید حتما بگیم که پلیمتر سه روی چهار که نوازنده یا شنونده بدونه که در مورد پلیریتم صحبت کیکنیم یا پلی متر. اینجا هم، به خاطر اینکه واقعا جدا کردن بخشهای مختلف این قطعه سختبود، من مجبور شدم هم درامز رو براش بنویسم و هم با گیتار اون بخش سهچهارم رو هم اجرا بکنم.
از این بابت خوب شد که شما بتونید به صورت جداگانه هر کدوم رو باهاش بشمارید، کسر میزانش رو پیدا بکنید و بعد اینها رو منطبق بکنم روی همدیگه و اون عدم تطابق توی هر میزان رو، باز اینجا ما شاهدش خواهیم بود و بعد از چند میزان، دوباره اینها به هم میرسند.
اما توی قطعۀ اصلی، این قضیه یه کمی متفاوت هست. یعنی Jimmy Page اونجا چند ضرب اضافه میزنه از عمد و ابتدای اون دورۀ چند میزانی که اینها بر هم منطبق میشن رو، از عمد میندازه روی ضرب دوم که یه مقداری این عدم تطابق رو بیشتر بکنه و اون حس رو بیشتر منتقل بکنه به گوش شنونده.
یعنی به جای اینکه ما اینجا بعد از چند میزان، اجزای مختلف، کسر میزانهای مختلف، روی ضرب یک با هم منطبق بشن، روی ضرب دو با هم منطبق میشن. منتها اینجا به خاطر این که یه مقداری سادش بکنم، اون بخشی که یک ضرب اضافه داره رو حذف کردم که راحتتر بتونیم این مبحث پلیمتر رو اینجا تشخیص بدیم. من در ابتدا بخش گیتار رو که روی کسر میزان سهچهارم هست، براتون پخش میکنم و روش سه تا ضرب رو مشخص کردم که با صدای درامز، میتونید بشنوید و سه تا ضرب رو خودتون باهاش بشمارید.
(۳۳:۲۴ تا ۳۳:۴۳)
و حالا اون بخش گیتار رو که نواختم، در کنار درامزی که نوشتم براش، توی کسر میزان چهارچهارم، در کنار هم اجرا میکنم که یک بخش پلیمتر رو تشکیل میده و گیتار و درامز، توی میزان پنجم، یعنی بعد از چهار میزان دوباره به هم میرسند و اون پلیمتر رو دوباره تکرار میکنند، چهار میزان دیگه و دوباره توی میزان پنجم، دوباره به هم میرسند و همین روند ادامه پیدا میکنه.
(۳۴:۱۴ تا ۳۴:۳۳)
و حالا خود قطعه رو بشنوید. من باز اون بخش خاص رو جدا کردم که یک ضرب اضافی رو نداره و اون رو تکرار کردم. خود قطعه رو هم بشنوید و باهاش بشمارید اون کسر میزانها رو.
(۳۴:۵۰ تا ۳۵:۱۴)
و حالا خود قطعه رو به صورت همونطوری که هست، براتون پخش میکنم و ببینید اون یک ضرب اضافه، کار خودش رو میکنه و این شروع این کسر میزانها میفته توی یک ضرب دیگه.
(۳۵:۲۹ تا ۳۵:۵۵)
قطعۀ بعدی، قطعۀ Let Down هست اثر گروه Radiohead که درامزش کسر میزان چهارچهارم رو داره و ساز گیتار، اون آرپژی که میزنه، بر مبنای کسر میزان پنجچهارم هست. یعنی پنج ضربی هست میزانهاش و میزان درامز چهارضربی هست. من باز هم اینجا روی آرپژ گیتار، اون پنج ضرب رو مشخص کردم که راحت بتونید باهاش بشمارید و دقت بکنید به این که درامز، کجا شروع به نواختن میکنه و چهار ضربش از کجا شروع میشه و این دوتا، کی دوباره به هم دیگه میرسن.
(۳۶:۳۴ تا ۳۶:۵۳)
و حالا خود قطعه رو اینجا بشنویم، بدون اون صدای ضربهایی که من روش گذاشتم.
(۳۶:۵۷ تا ۳۷:۲۸)
مثال بعدی، قطعۀ F.I.F.O اثر گروه Gorillaz هست که همونجور که از اسمش پیداست، یک پلیمتر پنج روی چهار هست. یعنی بخش گیتار، ریتم گیتار، آکورد گیتار، بخشی رو روی کسر میزان پنج چهارم میزنه، پنج ضرب داره و درامز اون باز یک بکبیت هست که روی کسر میزان چهارچهارم هست. من بخش گیتار رو روش صدای درامز گذاشتم که شما بتونید کسر میزان رو پیدا بکنید. روشم براتون خواهم شمرد که راحتتر باشید.
(۳۸:۰۵ تا ۳۸:۲۲)
و حالا خود قطعه رو هم، بدون این سر و صدایی که من توش ایجاد کردم بشنوید و دقت بکنید که درامز از کجا شروع میشه و کسر میزان درامز رو تشخیص بدید روی این آکورد گیتار که توی کسر میزان پنجچهارم هست.
(۳۸:۳۹ تا ۳۹:۰۹)
پلیریتم و پلیمتر، یکی از راههایی هستند که میتونن موسیقی رو از نظر ریتم، پیچیدهتر بکنن. دقیقا مثل کاری که ما تو هارمونی انجام میدادیم. توی قسمت هفتم من صحبت کردم در این مورد که با پیچیدهتر کردن هارمونی، اون قطعه رو پیچیدهتر میکنیم و باعث میشیم که گوشمون یه مقداری درگیر بشه باهاش.
اینجا هم با پلیریتم و پلیمتر، از نظر ریتمیک این کار رو انجام میدیم و این باعث میشه که اون بخش تحلیلی توی گوش ما یا توی مغز ما، به کار بیفته و یه جورایی تجزیه و تحلیل این ریتم غیر معمول و این کسر میزانهای غیرمعمولی که در کنار هم قرار میگیرن، باعث میشه که مغز ما لذت ببره، گوش ما لذت ببره از این پیچیدگی. دقیقا مثل وقتی که ما یک مسئلۀ ریاضی رو حل میکنیم و به یه چیز پیچیدهای فکر میکنیم و به نتیجه میرسیم البته و این خیلی حس شیرینی هست. دقیقا این اتفاق توی موسیقیهای پیچیده میفته حالا چه از نظر هارمونی، چه از نظر ریتمیک.
از طرف دیگه نواختن توی قطعات پلیریتم و پلیمتر، واقعا کار سختیه. یعنی یک نوازندۀ چیرهدستی رو میخواد، کسی که ریتمها رو خوب بشناسه و با ریتمها راحت باشه، با ریتمهای پیچیدهتر، زبان ساده، قاطی نکنه اونجا. خصوصا تو اجراهای زنده حالا توی استودیو، خب خیلی راحتتر هست. ولی تو اجراهای زنده، واقعا خیلی کار سختیه نواختن توی ریتمهای پلیریتم و پلیمتر و به همین دلیل هست که خیلی از موزیسینها و نوازندهها، عطاش رو به لقاش میبخشد.
و در آخر امیدوارم تونسته باشم شما رو با مفهوم پلیریتم و پلیمتر آشنا بکنم. این دو مفهوم واقعا مفاهیم خیلی پیچیدهای هستند توی موسیقی و خیلی از خودتون انتظار نداشته باشید که با یک بار شنیدن این پادکست کامل بر اون مسلط بشید.
خیلی از نوازندهها شاید سالها طول میکشه که راحت بشن با این مفهوم، ولی همین که بتونید تشخیص بدید که آهنگی که دارید گوش میدید، اون قطعهای که دارید گوش میدید، یه جای کار توی ریتم از اون حالت معمول خارج شده و بتونید تشخیص بدید که پلیریتم هست یا پلیمتر. همین اندازه برای یک شنوندۀ موسیقی کافی هست و به همین دلیل هم من خیلی دیگه وارد پیچیدگیهای خاصش نشدم و به همین مطالبی که بهش اشاره کردم، بسنده کردم.
به عنوان خاتمه هم بخشی از یکی از ساختههای خودم رو خواهید شنید، به نام آخرین شهروند لیلیپوت؛ که توی ساخت این قطعه از پلیریتم استفاده کردم. تو این آهنگ گیتار، یک ریتم ششضربی رو میزنه ولی ساز درامز، یک ریتم چهارضربی رو میزنه و این دوتا همونجوری که تو تعریف پلی ریتم اشاره کردم، اول میزان، اول میزان چهارضربی به هم میرسند و ابتدا و انتهای هر دو ریتم، داخل یک میزان جا میگیره.
جا داره اینجا باز من به این نکته اشاره بکنم که توی اینستاگرام و یوتیوب من مطالبی در خصوص موسیقی قرار میدم. حتی یک سری آهنگها رو کاور میکنم، یک سری از قطعات خودم رو قرار میدم و پیشنهاد میکنم حتما یه سری بزنید به اونجا، شاید اون مطالب هم بتونه کمکتون بکنه در زمینۀ گوش دادن به موسیقی.
در نهایت مراقب خودتون باشید و همچنان موسیقی خوب گوش بدید.
(۴۲:۵۹ تا ۴۵:۲۰)
بقیه قسمتهای پادکست صندوق را میتونید از طریق CastBox هم گوش بدید.
مطلبی دیگر از این انتشارات
فصل اول – قسمت نهم: رابطه بین هنر و هنرمند
مطلبی دیگر از این انتشارات
قسمت چهاردهم: سیکستو رودریگز
مطلبی دیگر از این انتشارات
فصل اول – قسمت اول: معرفی سازها